برداشتی از سی دی "درب دیگر"
در زندگی لحظههایی هست که انسان روبهروی یک درِ بسته میایستد و تمام توانش را صرف همان یک راه میکند. آنقدر فشار میآورد، آنقدر تکرار میکند، که خسته میشود و گمان میبرد جهان به پایان رسیده است. سیدی «درب دیگر» از همین نقطه آغاز میشود؛ از جایی که انسان هنوز نمیداند مشکل، بسته بودن در نیست، بلکه اصرار او بر همان درِ واحد است.
مهندس دژاکام تفکر را حاصل نیروی آگاه انسان میداند؛ نیرویی زنده که انسان را به پرسش و جستوجو وامیدارد. اما اگر این تفکر به نتیجه نمیرسد، باید ریشه را در جایی عمیقتر جستوجو کرد؛ در زندگی جاری، در رفتارهای روزمره، در نظم یا بینظمی اعمال. آگاهی بدون عمل، مثل چراغیست که در باد میلرزد و زود خاموش میشود.
او به ما میآموزد که آرامش، به معنای توقف نیست. آرام بودن خوب است، اما سکون، آغاز فرسودگیست. گاهی باید مکث کرد، اما نه برای ماندن؛ برای دیدن. «درب دیگر» یعنی دیدن راهی که پیش از این، به دلیل ترس، عادت یا لجاجت نادیده گرفته شده است.
مهندس از مروت با دوستان و مدارا با دشمنان سخن میگوید؛ اما این مدارا حد دارد. آنجا که دشمن، شمشیر از نیام میکشد و پرچم معنا را پاره میکند، دیگر جای سکوت نیست. باید از همان چوب پرچم، ابزار ایستادگی ساخت و نشانی تازه برافراشت. این یعنی مقاومت آگاهانه، نه خشونت؛ ایستادن با فهم، نه واکنش کور.
در این مسیر، مهندس هشدار میدهد که نیروهای آگاهی، مهمانانی گذرا نیستند که ناگهان بیایند و بروند. اگر سدهای درونی شکسته شوند، انسان به آگاهیهایی دست مییابد که روزی حتی تصورشان را هم نمیکرد. اما این مسیر، صبر میخواهد، زمان میخواهد، و از همه مهمتر زمانهای حسابشده را نباید از دست داد.
ایمان و عبادت، در این نگاه، نه عادتاند و نه تکرار بیجان؛ بلکه نیرویی هستند برای تقویت روان. نیرویی که انسان را آماده میکند تا بندهای بستهی مسیر را باز کند. و وقتی این بندها گشوده میشوند، گذشتهها از راه میرسند؛ حتی آن خاطراتی که سالها از آنها گریختهایم. چراکه عبور واقعی، بدون روبهرو شدن با گذشته ممکن نیست.
پرسش از محور هستی، از اولیا و ساختار پنهان جهان، در نهایت به یک حقیقت ساده میرسد: هیچ حرکت پایداری بدون محور شکل نمیگیرد. انسان نیز اگر محور ایمان، آگاهی و اراده را در خود نیابد، در چرخشهای زندگی گم میشود.
و پیام نهایی سیدی روشن است؛ آرام، اما قاطع:
اگر در حل یک مشکل، به دیواری دیگر برخورد کردی، نایست. دنیا بنبست ندارد. همیشه راهی هست، فقط باید جرأت کنی از درب دیگر وارد شوی.
برداشت و ارسال : مسافر رامین (لژیون یکم راهنما آقای جواد)
- تعداد بازدید از این مطلب :
633