دهمین جلسه از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی کمالالملک به استادی راهنمای تازه واردین محترم مسافر جواد ، نگهبانی مسافرسعید و دبیری مسافر سعید با دستور جلسه «در کنگره۶۰ چگونه قدردانی میکنیم؟» در روز دوشنبه 24آذر ماه۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ شروع به کار کرد.

سپاسگزار جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان هستم. همچنین سپاسگزار راهنمای محترم خودم، آقای مسعود، و تکتک شما عزیزان که در این جلسه حضور دارید.
دستور جلسه هفتگی این است که «ما چگونه در کنگره قدردانی کنیم». این دستور جلسه به نظر ساده میآید، ولی بسیار پیچیده است. مثلاً هر طور فکر میکردم، برایم سخت بود که این موضوع را چگونه برای شما ارائه دهم یا چطور صحبت کنم که به قول معروف، کلامی که از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند.
من باید حرفی بزنم که خودم بهعنوان یک راهنمای تازهواردین به آن عمل کرده باشم.
فقط کافی است به گذشته خودم برگردم و کار خاصی لازم نیست انجام دهم. همین که فکر کنم قبلاً با چه کسانی نشست و برخاست داشتم و حالا با چه کسانی همزبان و همکلام هستم؛ قبلاً اوقات فراغتم را چگونه پر میکردم و حالا چگونه اوقاتم را سپری میکنم؛ حال و احوالم قبلاً چگونه بود و حالا چه حال و احوالی دارم.
فقط کافی است کمی به همه اینها فکر کنم – همان وادی اول – و اینگونه میتوانم به خودم ثابت کنم که قدردان کنگره هستم. ما قرار نیست اینجا به کسی ثابت کنیم که قدردان هستیم یا نیستیم؛ تنها باید برای خودمان روشن شود که قدردان هستیم یا نه.
من زمانی که وارد کنگره شدم، پس از ده ماه به رهایی رسیدم. خب، چه کسانی کمک کردند که من به رهایی برسم؟ از نگهبان نظم تا مرزبانان، راهنمایان و سایر خدمتگزاران کنگره باعث شدند که به رهایی برسم.
حالا نوبت من است که با خدمت کردن، قدردان و سپاسگزار زحمات تمام عزیزان باشم. همین امروز لژیون سردار بود و حضور در لژیون سردار خودش نوعی خدمت کردن است.
حضور در جشنهای دیدهبانان، راهنمایان و همسفران و کمک مالی از طریق پاکت، نوعی قدردانی است. قدردانی نباید فقط زبانی باشد، بلکه باید با عمل و خدمت کردن همراه باشد.
در جایگاه راهنمای تازهواردین که هستم، همیشه به عزیزان تازهوارد گوشزد میکنم که پس از ده یا یازده ماه سفر، به رهایی میرسید و اگر نمانید و خدمت نکنید، قدردانی از کنگره را بهجا نیاوردهاید.

بیرون از کنگره شاید خیلی چیزها ارزشمند باشد، مانند آگاه بودن از قیمت روز طلا، سکه و دلار. ولی خدا را شکر که این نوسانات بازار، حدود دو سال است که برایم اهمیتی ندارد؛ چون با آن کاری ندارم و پرداختن به این موضوع فقط باعث اذیت شدن و آشفتگی افکارم میشد.
حدود چهار سال درگیر این مسئله بودم و فقط افکار آشفته نصیبم شد. پس حالا باید قدردان باشم که در کنگره به افکارم جهت مثبتی به سمت ارزشها دادم و کنگره برای من یک بازی دوسر برد است.
حتی موقعی که نمیرسم در جلسات حضور پیدا کنم، حالم خراب میشود. در یکی از سخنانشان، آقای مهندس فرمودند: «کسانی که غر میزنند رد میشوند، انسانهایی که صبر میکنند قبول میشوند و انسانهایی که قدردان هستند، اول میشوند.»در نهایت، از زمانی که وارد کنگره شدم، آگاه شدم که باید قدردان و شکرگزار تمام چیزهایی که دارم، باشم.
.jpg)
رهایی سیگار مسافر روحاله رهجوی راهنمای محترم مسافر مسعود


مرزبان کشیک: مسافر ناصر
تایپ و ویراستاری: مسافر سعید لژیون چهارم
تصویربردار: مسافر محمد لژیون یکم
تهیه و تنظیم: سایت مسافران آقا، نمایندگی کمالالملک
- تعداد بازدید از این مطلب :
150