جلسه هفتم از دور یکم لژیون سردار با استادی مسافر علی ، نگهبانی مسافر علی ، دبیری مسافر ابوذر و خزانه داری مسافر حسن با دستور جلسه ی ( در کنگره 60 چگونه قدردانی می کنیم) در روز پنجشنبه بیستم آذرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۵/۳۰ دقیقه در محل دانشگاه خوارزمی قشم آغاز به کار کرد .

خلاصه سخنان استاد ؛
بعد از رهایی فکر می کردم که من یک فرد برگزیده هستم و قرار است به دیگران کمک کنم و تازه به این نتیجه رسیده ام که نه اینطور نیست. من بدهی خودم را با 50 سال خدمت هم نمی توانم پرداخت کنم آقای مهندس می گویند من خودم به کنگره بدهی دارم بعد من از برگزیده بودن حرف بزنم! من اگر خیلی زرنگ باشم بدهیم را پرداخت کنم من که می دانم که بوده ام و چه کار کرده ام و به کجا رسیده ام.
شعبه هایی که سختی راه را تجربه کرده اند آن ها بیشتر قدر می دانند و همینطور افرادی که به سختی با پیمودن مسافت های زیاد سفر می کنند من اگر بدانم چه به من رسیده است می توانم قدر دان آن باشم و شعبه هایی که خودشان آنجا را ساخته اند خدمتگزاران بیشتری دارند.
من این را فهمیدم که اگر کسی بذری داشته باشد و ساختن بلد باشد همه جا می تواند آن بذر را بکارد ولی برعکس کسی که به او بذر بدهند این کار را بلد نیست و حتی کاخی به او بدهند آن را تبدیل به خرابه می کند.
کنگره مواد مصرفی من را از من گرفت و من چه چیزی در قبال آن پرداخت کردم من می فهمم که باید خدمت کنم، آیا به آن عمل کرده ام؟ من اگر کمی دانسته هایم را به عمل تبدیل می کردم خیلی اتفاقات خوبی برایم می افتاد من علی باید خیلی بیشتر از این قدر دان باشم.
در جنوب کشور ما ساختمانی به زیبایی دانشگاه کنگره فکر نکنم داشته باشیم، کدام شعبه به زیبایی دانشگاه است، در عوض من علی چه کار باید انجام بدهم؟
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
کفر نعمت، از کفت بیرون کند.
من در قبال تعهدی که داده ام مسئول هستم و باید به عهد خود وفا کنم. من در زمان مصرف آسیب های مالی زیادی به خود و خانواده ام زده ام و باید این را به نحوی جبران کنم آقای مهندس درست است که می گویند کار کنگره لنگ هیچ کس نیست ولی من باید جزئی از آن باشم . من اگر از آن چیزی که به من رسیده است قدردان باشم از آن لذت خواهم برد و باید بدانم که چه چیز مهمی به من رسیده است.
ویرایش و تایپ. : مسافر ابوذر
بازنگری و ارسال : مسافر سجاد
- تعداد بازدید از این مطلب :
110