قلم به دست گرفته ام، میخواهم برای بنیان کنگره۶۰ از دل بنویسم، بزرگ مردی که تاریخ معاصر باید به وجودش ببالد و افتخار کند. برای شروع نباید عالی باشی؛ اما برای اینکه عالی باشی باید شروع کنی. هیچکدام از ما نمیدانیم که چهقدر زمان در دنیا برایمان باقی مانده است آنچه که در انتها باقی میماند اعمال، خاطرههای به جای مانده و احساسی است که در دیگران ایجاد کردهاید و آنچه که میخواهید بهجای بگذارید، مردمی است که همیشه شما را با عشق یاد میکنند. آقای مهندس دژاکام هر وقت که به چشمان برادرم نگاه میکنم و برق شادی و امید به زندگی را در کنار فرزندانش و جمع خانوادهام میبینم، برایتان دعای خیر میکنم، زمانی که به پدر و مادر مسن و کهنسالم نگاه میکنم، صورت چروکیده و مهربانشان را میبینم، به یاد میآورم روزی که پشت تلفن از اعتیاد پسر بزرگشان یا به قول خودشان گل سر سبدشان ناراحت بودند و گریه میکردند، عظمت کاری که شما برای برادرم و خانوادهاش انجام دادید ، بیشتر برایم آشکار میشود،. شما در واقع نه تنها با آموزشهای ناب تان و با سخنانی پر از مهر و محبت، برادرم را از تاریکی و منجلاب اعتیاد نجات دادید، بلکه نور امید را در جسم و روح مچاله شدهاش، روشن کردید تا به این باور برسد که میتوان دوباره متولد شد، میتوان جاری شد؛ چون صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون انسان جاری است، همچنین نور امید را در دل فرزندانش و خانوادهاش که در شُرف از هم پاشیدن بود، روشن کردید، تا بتوانند دوباره دور هم جمع شوند و ببینند که زندگی فقط گریههای شبانه، دیدن دعوای مداوم پدر و مادر، خرد شدن شخصیت، له شدن غرور و تحقیر پدر خانواده نیست. بلکه میتوانند با صبوری و ایستادگی مثل نخل در مقابل چالشها از پس مسائل زندگیشان برآیند و از بودن در کنار هم لذت ببرند و به آرامش نسبی برسند. آقای مهندس دژاکام بنیان کنگره۶۰، به گفته مادرم حسین زمان، دوستتان دارم و خداوند به شما طول عمر با عزت همراه با سلامتی بدهد.
نویسنده: همسفر مرجان رهجوی راهنما همسفر نرگس(لژیون هفتم)
رابط خبری: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون هفتم)
ویرایش: راهنمای تازه واردین همسفر زهره (دبیر اول سایت)
ارسال: همسفر توران رهجوی راهنما همسفر نجمه ( لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی گنجعلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
166