همسفر اعظم

بخشش پاییزی
«اگر بنایی آباد باشد و ساکنین آن خراب باشند بنا هم کمکم رو به ویرانی و نابودی میرود، اما ساکنان آباد در بناهای خراب و ویرانهها هم میتوانند احیاء کنند.»
اولین سالی است که در جشن گلریزان شرکت میکنم و اطلاعات زیادی درمورد آن ندارم. چند روز پیش، راهنمایم همسفر ریحانه، در رابطه با این مراسم صحبتهایی کرد و گفت: این جشن در ماه آبان برگزار میشود و گلریزان مانند برگریزان فصل پاییز است.
در مراسم گلریزان که بیرون از کنگره۶۰ تجربه میکنیم، افرادی به نیت بازکردن گرهای از زندگی دیگران کمک میکنند، بدون آنکه خود درگیر آن مشکل باشند؛ اما در کنگره، این عمل بهواسطه همت والا و اندیشه راستین شکل گرفته است.
گلریزان؛ یعنی لبخند خدا از میان دستان مردم، بخشیدن بدون حسابکردن، رهایی برای دیگران و آرامش برای خودمان که گذشت و رستگاری را در پی دارد. بخشش در زندگی، آینه خوبیهاست؛ میتوانیم بدون منت و بیانتظار، خوبی و محبت کنیم؛ همانند خورشید که با نورش، حیات را به زمین هدیه میکند. خداوند دست دهنده را بیشتر از دست گیرنده دوست دارد.
گلریزان، به معنی دستهایی است که از سر عشق، گرهای را باز میکنند؛ یعنی اشک شادی مسافران و همسفرانی که پس از سالها به رهایی میرسند و دوباره به آغوش گرم خانوادههای خود بازمیگردند و باور به اینکه هنوز آدمهایی وجود دارند که برای دیگران دلشان میتپد. هر کمک کوچک جرقه نوری میشود در دل تاریکی انسان؛ همانطور که قطرهقطره آب، دریا را میسازد، دستهای من و شما برای نجات، همچون دریایی میشود و هر قطرهای که از دریای مهربانی شما جاری میگردد، زندگی دوبارهای میبخشد به انسانی که امیدش را از دست داده بود.
همسفر راحله
عشق و زندگی
چشم ما درپی خوبان جهان خواهد بود
تا جهان باقی و آیین محبت باقی است
گلریزان؛ یعنی زندهکردن، امیددادن به فردی ناامید، جشن بزرگ رهایی از بردگی و رسیدن به بندگی، جشن درک انسانهای دردمند و بازشدن گرهها بهدست انسانهای سخاوتمند.
گلریزان جشن حسنهای است که حتی شنیدن پیامش به انسانها انرژی مثبت میدهد. جشنی که پهلوانان جلودار و پیشتاز بودند و مردم همیشه به اندازه وسع خود شریک میشدند.
هرگاه کلمه گلریزان را میشنیدم، در ذهنم افرادی تداعی میشدند که به جرم بدهی یا دیه در زندان بودند و در مقابل، چگونه افرادی پیدا میشدند که راحت پول و سرمایه خود را برای رهایی آنها از بند اسارت خرج میکنند!
زمانی آن را درک کردم که دیدم آقای مهندس تمام داشتهها، سرمایه، وقت و حتی خانواده محترمشان را برای نجات افرادی که از زندگی و مصرف مواد خسته شدهاند و راهی را نیافتند، با سخاوت و بخشش از هلاکت نجات دادند؛ دیدن لحظات گذشت و بخشش، چهقدر شیرین و جذاب است.
آقای مهندس آموزش و درمان را در کنگره کاملاً رایگان در اختیار افراد قرار دادند؛ این کار باعث شد، دید انسانها نسبت به دنیای اطرافشان تغییر پیدا کند و بزرگترین گلریزان قرن رقم بخورد. إنشاءالله همه ما با هم در این جشن شرکت میکنیم تا برکت و عشق در زندگیمان جاری شده و حال دلمان خوب شود.
خداوند مسیر بخشش و سخاوت را برای تمام انسانها فراهم نمیکند، اکنون که برایم مهیا شدهاست، من نیز درحد توانم سعی میکنم درخشش داشته باشم.
بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو در اندازیم
اگر غم لشکر اندازد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی بههم تازیم و بنیادش براندازیم
همسفر مهری
ایثار
هفته گلریزان را به آقای مهندس، خانواده محترم ایشان و تمامی اعضاء کنگره۶۰ تبریک میگویم. همیشه زمانیکه کلمه گلریزان را میشنیدم، بهیاد افرادی میافتادم که نیاز به کمک و مساعدت دارند، افرادی که بهتنهایی قادر نیستند مشکلاتی که برایشان بهوجود آمده است را حل کنند؛ اما اکنون که خودم عضوی از کنگره۶۰ شدم، معنای گلریزان را بهگونهای دیگر درک کردم؛ در اینجا صحبت از عشق، محبت، ایثار، دلکندن از دنیای مادی و غرقشدن در بخشندگی است. حس یاریرساندن به انسانها، دوستداشتن و عبدبودن را در ذرهذره وجودم تجربه میکنم.
گلریزان خداوند را در جهان هستی میبینم که نمونه بارز آن، هدایای بیمنت طبیعت میباشد؛ از جمله درختان که بهترین ثمره خود را به انسانها هدیه میدهند یا خورشید تابان که با نورافشانی خود زمین مرده را زنده میکند. آیا چیزی بالاتر از گلریزان بیمنت الهی را دیدهاید؟ چگونه میشود این نعمتها را دریافت کنیم و بیتفاوت از کنار آنها بهراحتی بگذریم! بنابراین باید در بلندای بخشندگی و ایثار قدم برداریم.
آقای مهندس با تلاش و همت والای خود، راه رسیدن به این بخشش را هموار نمودهاند؛ از جمله خدمتکردن، شرکت در قانون یازدهم و عضویت در لژیون سردار (سردار، دنور، پهلوان و نشان در بینشانی) تا بتوانیم گوشهای از نیازهای سیستم کنگره۶٠ و جهانیشدن این معجزه قرن را برآورده نماییم. إنشاءالله خداوند این توفیق را به تمام ما عنایت فرماید.
ویرایش: رابط خبری راهنما همسفر ریحانه (لژیون ششم)
عکاس: همسفر اکرم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
ارسال: راهنما همسفر سمیه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
75