سلام دوستان محمد هستم یک مسافر.
	بخشش یعنی رها شدن از گذشته، از زخمها و دلخوریهایی که سالها روی دل آدم سنگینی کرده. قبل از اینکه وارد کنگره بشوم، فکر میکردم بخشیدن یعنی ضعف یا کوتاه آمدن، اما کمکم فهمیدم بخشش یعنی قدرت، یعنی درک و آرامش.
	وقتی نبخشیم، بارِ گذشته را هر روز با خودمان میکشیم، ولی وقتی ببخشیم، سبک میشویم، نفس راحتی میکشیم و درونمان روشنتر میشود.
	در کنگره یاد گرفتم که بخشش فقط برای دیگران نیست، برای خودمان هم هست. تا وقتی خودم را بابت اشتباهاتم نمیبخشیدم، نمیتوانستم رشد کنم. اما وقتی یاد گرفتم با گذشتهام آشتی کنم، تازه طعم واقعی آرامش را چشیدم.
	فهمیدم اشتباه بخشی از مسیر یادگیری است و بخشیدن، یعنی فهمیدن.
	بخشش یعنی انتخاب صلح بهجای خشم، عشق بهجای کینه. یعنی درک کنی هیچکس کامل نیست و همه در مسیر رشد هستند. وقتی دلت را از نفرت خالی میکنی، جا را برای نور باز میکنید، برای امید و زندگی و این همان چیزی است که ما در کنگره به دنبال آن هستیم: رهایی از بندِ نفرت و رسیدن به صلح درون.
	در کنگره ۶۰ یاد گرفتم که هیچ تغییری بدون بخشش واقعی اتفاق نمیافتد. وقتی دل آدم از کینه خالی میشود، جا برای عشق، آرامش و دانایی باز میشود. بخشش یعنی بذر عشق کاشتن در خاک دل خودت. یعنی انتخاب نور، وقتی تاریکی را هم میتوانی ببینی، شاید همین، زیباترین معنی رهایی باشد.
	نگارش: مسافر محمد (لژیون دوم)
	ارسال: مسافر اسماعیل
                                
                                    
                                    
                                        - تعداد بازدید از این مطلب :
                                        40