سلام دوستان فاطمه هستم یک همسفر:
	
	من و مسافرم پیش از ورود به کنگره۶۰، حال بسیار بدی داشتیم، ما تمام راهها از جمله کمپ را امتحان کردهبودیم؛ اما حال مسافرم خوب نمیشد و باز به مصرف خود ادامه میداد.
	من بهخاطر این مسئله، همیشه گریه میکردم و بسیار خسته بودم و از خداوند میخواستم، یک در و راه نجات بهروی من باز کند، تا اینکه یک روز دوست مسافرم، کنگره را به ما معرفی کرد، از همان روز اول که وارد این مکان شدم، آرامش را احساس کردم و با تمام وجود و دلی سرشار از امید به راه خود ادامه دادم، خداوند را شاکر و سپاسگزارم که بهترین مسیر زندگی و آموزش را در اختیارم قرار داد و لیاقت همسفر بودن را به من عطا کرد تا انسانیت را با تمام وجود درک کنم، هر روز که میگذرد، تمرین و تکرار بیشتری برای بالابردن نقطه تحمل و خوب اندیشیدن میکنم و با کاربردیکردن آموزشها، یاد میگیرم کنار مسافرم در این مسیر باشم، تا با آرامش و موفقیت، سفر خود را پشتسر بگذاریم.
	در پایان از بنیانگذار کنگره، آقای مهندس و راهنما خوبم که با آموزشهای ارزشمندشان ما را به آرامش میرسانند، تشکر میکنم.
	
	نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون یکم)
	رابط خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون یکم)
	ویرایش و ارسال: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون یازدهم) دبیر دوم سایت
	همسفران نمایندگی دهخدا قزوین
                                
                                    
                                    
                                        - تعداد بازدید از این مطلب :
                                        89