دانایی این مفهوم را دارد که سواد من نباید مانع از آموزش گرفتن من بشود.

چه آرزوهایی در سر داشتم و رویای زندگی پر از نشاط و دور از مشکلات؛ اما روزگار در آستین خود چیز دیگری برای من آماده کرده بود. اعتیاد واژه‌ای بود که برایم خوشایند نبود؛ اما در آن غوطه‌ور شدم و متوجه شدم که مانند دو روی یک سکه است، پله‌ای است برای رشد و تکامل من که با اعتیاد همسرم؛ باید گره‌های درونی‌ که داشتم به من نشان داده می‌‌شد؛ اما من دانایی این مسئله را نداشتم و اولین بار که همسرم به من گفتند: به صورت تفننی مواد مصرف می‌کنند، من از این موضوع ناراحت و از ازدواج با ایشان منصرف شدم؛ ولی با اصرار و این‌که به من قول دادند، مواد را کنار می‌گذارند با هم ازدواج کردیم.

دو سال اول زندگی‌‌ ما همه چیز خوب بود؛ ولی بعد از آن هر روز با هم جر و بحث داشتیم و در این شرایط صاحب فرزند شدیم؛ ولی همچنان من و همسرم غرق در تاریکی‌ها بودیم و زندگی برایمان سخت و دشوار بود، بعد از گذشت چند ماه ایشان برای اعتیادشان به ارگانی مراجعه کردند و حدود ده سال، با سقوط آزاد پاک بودند و قرار بود در آن‌جا راهنما شوند؛ اما به من گفتند: من گریز زده‌ام و موادمخدر مصرف کرده‌ام، خیلی ناراحت شدم و گریه کردم، ناامید بودم و زندگی کردن برایم سخت شده بود، نمی‌دانستم چه کاری؛ باید انجام بدهم، آسان‌ترین تصمیمی که گرفتم جدا شدن بود؛ ولی هر روز از خدای خودم راهی را می‌خواستم که زندگی‌ام به پایان نرسد.

بلاخره خداوند صدای من را شنید و پیام کنگره توسط یکی از دوستانم به ما داده شد، یادم می‌آید برای اولین‌باری که وارد این مکان مقدس شدم، تمام سختی‌هایی را که با خودم حمل کرده بودم بر زمین گذاشتم. در بدو ورود عاشق این مکان شدم و مسئولین کنگره به ما فرمودند: بهتر است هر دو نفرتان با هم سفر کنید تا به درمان برسید.

در کنگره به آن دانایی رسیدم و متوجه شدم که، دانایی تشخیص ماهیت خواسته‌ها است که در هر شکل و لباسی می‌آیند. من؛ باید ببینم چه هدفی دارم، دانایی این مفهوم را دارد که سواد من نباید مانع از آموزش گرفتن من بشود و هر اتفاقی در زندگی من رخ داده است از روی حکمت و دانش بوده و ما؛ باید با صبر، تفکر و دانایی موثر در این امتحان بزرگ پیروز شویم. کنگره به من یاد داد که؛ اگر بخواهم در زندگی تعادل داشته باشم؛ باید آموزش‌هایی را که در قالب دانایی است در زندگی‌ عملی کنم تا به دانایی موثر تبدیل شود.

خدا را شکر می‌کنم که مسافرم درمان شد، هر دو آموزش می‌بینیم و زندگی را دوباره ساختیم. امیدوارم تمام کسانی که در باتلاق اعتیاد به سر می‌برند با این مکان مقدس آشنا شوند و به آرامش برسند.

نویسنده: همسفر مرجان رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم)
رابط خبری: همسفر سما رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهاردهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی امام قلی خان