سومین جلسه از دوره پنجاه و پنجم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی حکیم هیدجی به استادی همسفر نسیم و نگهبانی همسفر فرنوش و دبیری همسفر لیلی با دستور جلسه «از فرمانبرداری تا فرماندهی» روز یکشنبه ۹ شهریورماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ شروع به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدای خودم را شاکر و سپاسگزارم که به من فرصت دوباره داد تا در کنار شما عزیزان آموزش ببینم. از همسفر مهین راهنمایم تشکر میکنم که به من اجازه دادند یک بار دیگر این جایگاه را تجربه کنم. «دستور جلسه در مورد از فرمانبرداری تا فرماندهی میباشد» باید مفهوم فرمانبرداری و فرماندهی را بدانیم. فرمانبرداری همانطور که از اسمش پیدا است باید فرمانهایی که به ما میدهند را انجام دهیم.
فرماندهی حس و حال خوبی که ما از انجام دادن کاری به دست آورده و به آن کار مسلط میشویم، یعنی فرماندهی آن کار را به دست گرفتیم و به فرماندهی آن کار رسیدیم. در کنگره فرماندهی به دو بخش (صور آشکار و صور پنهان) تقسیم میشود. در صور پنهان فرماندهی بخشی از آن در درون ماست که مانند نیروهای خفتهای هستند که باید به فرمان خودمان درآوریم، مانند یادگیری زبان انگلیسی یا گواهینامه، به این جایگاه که میرسیم یاد میگیریم؛ یعنی بخشی از فرماندهی مغز را به دست میگیریم برای یادگیری و حرکت به آن فرمان میدهیم.
شکوفایی دیگری در درون خودمان انجام میدهیم یک حس خوب، شور و شعف، اعتماد به نفس به ما دست میدهد که حرکت دیگری را انجام دهیم. در فرماندهی آشکار وقتی به کنگره میآییم تسلیم میشویم و میگوییم ما از اعتیاد عاجزیم، از درون خود با نیروهای منفی ناتوانی خود را اعلام میکنیم، میگوییم من دیگر نمیتوانم، با این مصرفکننده چه کنم؟ با خودم چه کار کنم؟ حال یک همسفر خیلی بدتر از مسافر است.
زمانی که یک تازه وارد در کنگره حضور پیدا میکند اکثراً ۹۰ الی۱۰۰ درصد تازه واردین با اشک وارد کنگره میشوند و این اشک نشاندهنده این است که واقعاً خواسته دارند و از مشکلاتی که خودشان به وجود آوردهاند خسته شدهاند، شاید اوایل فکر میکردند این مشکلات بهخاطر مسافرشان باشد. اولین اقدامی که یک رهجو باید شروع کند، این است که تسلیم راهنما شود تا راهنما راه را به او نشان دهد و این تسلیم شدن برای کسی که با افکار خودش پیش رفته خیلیخیلی سخت است.
این زمانی میتواند قوت بگیرد که آموزشها را شروع کند، آموزشها زمانی جواب میدهد که دانایی را که کسب کرده است، مانند دانایی که غیبت نکنم، تجسس نکنم، در کار کسی دخالت نکنم و ... اگر بتواند یکی از این داناییهای کسب شده را عملی کند یا به قول آقای مهندس؛ ذره ذره جلو برود به آن دانایی مؤثر میرسد و میتواند فرماندهی مغز خودش را به دست بگیرد.
حال به این موضوع میرسیم که فرماندهی از یک مصرف کننده در صور پنهان گرفته میشود وقتی کسی مصرف کننده است تمام وجودش، فرماندهیاش در دست نیروهای منفی میباشد. به قول استاد امین؛ غذا خوردن، کار کردن، خوابیدن و بیدار شدن دست خودش نیست، تمامی جسم و روحش دست نیروهای منفی است، فرماندهی و اختیاری که خداوند بهش داده از دستش خارج میشود و تنها چاره و راهی که می تواند از این مسیر برگردد و وارد مسیر فرماندهی وجود خودش گردد، فرمانبرداری از راهنمایش میباشد.
راهنما این است که راه را طی کرده و این مشکلات را داشته است و اکنون راهنما از بند اعتیاد رها شده است. من همیشه میگویم؛ راهنماهای مسافر را نگاه کنید اصلا مشخص نیست که یک روزی مصرف کننده بودهاند چون در راه درستی قدم نهادهاند و اگر رهجویان پایشان را جای پای راهنما قرار دهند بدون چون و چرا، بدون اینکه به این بیندیشند که راهنما درست میگوید از او اطاعت میکند.
ایجاد شک در کار راهنما باعث میگردد، رهجو سفر خود را خراب کند و قدرتی به نیروی منفی داده شود، اما وقتی فرمانبردار باشد و با تمام قوتش با راهنمایش پیش برود صددرصد به پایان خوش میرسد و زمانی خواهد رسید که بر نفس امارهاش فرماندهی کند. انشاالله روزی برسد که فرمانهای درستی به نفسمان بدهیم که در کدام مسیر باشیم و لذت ببریم.
اهدای لوح به اعضای لژیون سردار



مرزبان کشیک: همسفر فاطمه
تایپیست: همسفر لاله رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون اول)، همسفر نسرین رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون نهم)
ارسال: همسفر فرنوش رهجوی راهنما همسفر مهین (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی حکیم هیدجی
- تعداد بازدید از این مطلب :
465