سلام دوستان عباس هستم یک مسافر
دانایی، دانایی مؤثر، سواد. به نظر من دانایی به سواد و تمدن نیست انتخابهای ما در زندگی نشانه دانایی ما هست. کسی که میگوید من دانا هستم نشانه بارزی از نادانی اوست، میزان دانایی ما در مثلث دانایی قرار دارد که همه اضلاع آن باید باهم برابر باشد که درنتیجه آن به دانایی مؤثر برسیم. اضلاع دانایی عبارت است از تفکر، تجربه و آموزش. تفکر حرکت از یک مبدأ به مقصد دیگری است که این کار توسط عقل انجام میگیرد، تجربه در ما حس به وجود میآورد که این حس قوه بهکارگیری عقل است. در آموزش کسانی که به دانایی رسیدهاند ما را با راه آشنا میکنند. مراتب دانایی سه مرحله است که دو مرحله آن مربوط به دانایی و یک مرحله مربوط به اطلاعات است.
1- علمالیقین
2- عینالیقین
3- حق الیقین
- علم الیقین یعنی داشتن اطلاعات در سطح عمومی
- عین الیقین: این مرحله وارد دانایی میشویم مانند راهنمایانی که در کنگره 60 در مورد درمان اعتیاد به ما راه درست را نشان میدهند.
- حق الیقین: تمام حقیقت است، گاهی اوقات افرادی را میبینیم که سواد ندارند اما به قدری دانا و عاقل هستند که انسان از معاشرت با آنها لذت میبرد و بالعکس. داشتن سواد الزاما به معنی داشتن دانایی نیست بلکه سواد ابزاری است برای کسب دانایی.
- تعداد بازدید از این مطلب :
140