زمانی که من میخواهم در کاری توانا شوم، تنها تفکر کردن نمیتواند به تنهایی نتیجهای بدهد؛ بلکه لازم است در کنار آن عوامل دیگری را هم در نظر بگیرم. نخست، آموزش دیدن و درک کردن ماهیت موضوع است. دوم، همنشینی با دیگران که همان، کار ارزشمند لژیون است و نقش اساسی در تکمیل مسیر دارد.
قبل از کنگره فکر میکردم هر کسی که سواد بیشتری دارد، دانایی بالاتری دارد؛ اما در کنگره یاد گرفتم که فقط سواد به تنهایی مهم نیست؛ بلکه در کنار آن تجربه؛ باید وجود داشته باشد. سواد داشتن مثل این است که من میخواهم کاری انجام دهم، مثلاً پختن یک غذا که از روی کتاب طرز تهیه آن را میخوانم، و تا مرحله درست کردن غذا دانایی محسوب میشود، در دانایی مؤثر آموزش میگیریم که چگونه آن غذایی که پختیم جا بیفتد. در مثلث دانایی که از سه ضلع (آموزش، تجربه و تفکر) تشکیل شده است، بسیاری از مسائل برای ما روشن میشود.
اگر شخصی سواد بالایی دارد، این به معنی آن نیست که آن شخص مشکلی ندارد یا میتواند همه مسائل را حل کند. در مقابل مثلث دانایی، مثلث جهالت قرار گرفته است. اگر مثلث جهالت را کنار مثلث دانایی بگذاریم، ترس، تفکر را میبلعد، منیت جلوی آموزش گرفتن را میگیرد و ناامیدی اعتمادبهنفس شخص را هدف قرار میدهد، همین باعث میشود انسان چیزی را تجربه نکند. سواد داشتن یکی از ابزارهای دانستن است؛ اما کافی نیست. خیلی از افراد هستند که سواد بالایی دارند؛ ولی در زندگی آرامش لازم را ندارند. در مقابل، بعضی افراد شاید بیسواد باشند؛ اما آرامش زندگی خود را حفظ میکنند.
در کنگره، دانایی ما با نوشتن سیدیها و خواندن کتابها افزایش پیدا میکند. تفاوت دانایی با داناییمؤثر، در این است که در معقوله دانایی اضلاع مثلث با یکدیگر برابر نیستند. ممکن است آموزش زیاد؛ اما تجربه کم، یا تجربه زیاد، و تفکر کم باشد. در این شرایط اضلاع مثلث دانایی نابرابر میشوند؛ اما در داناییمؤثر؛ باید هر سه ضلع با هم رشد کنند و یک مثلث متساویالاضلاع را تشکیل دهند.
در دانایی مؤثر، هر چه درخت پربارتر باشد، سرش افتادهتر و به زمین نزدیکتر است. پس افراد نیز همینطور هستند، هرچه فرد به داناییمؤثر نزدیکتر شود و اضلاع مثلث او با هم رشد کند، میتواند فروتن باشد و دچار تکبر و غرور نشود؛ حتی میتواند بهتر آموزش دهد. یک شخص میتواند در مسائل مثبت به زیبایی به دانایی مؤثر برسد و هر سه ضلع آن در راستای هم رشد کنند. گاهی همین اتفاق، در مسائل منفی هم میافتد و هر سه ضلع در مسیر منفی رشد میکنند و شخص را درگیر نیروهای بازدارنده میسازد.
من قبل از کنگره فقط فکر میکردم قلیان کشیدن چیزی است که همه استفاده میکنند و خیلی کلاس دارد. وقتی در دورهمیهای هفتگی جمع میشدیم و به من میگفتند قلیان بکش، اگر استفاده نمیکردم بیکلاس به نظر میآمدم؛ اما بعد از ورود به کنگره متوجه شدم که چقدر برای بدن مضر است و دیگر استفاده نکردم. بعد از هفت سال متوجه شدم که نیاز دارم یک سفر نیکوتین انجام بدهم تا به داناییمؤثر برسم، زمانی سه ضلع دانایی مؤثر من رشد کرد که من به رهایی رسیدم و درمان خودم را کامل کردم.
در بسیاری از مسائل روزمره هم این اتفاق برای من میافتد. من باید ببینم در کجای کار قرار دارم؛ آیا با تفکر درست پیش میروم یا نه؟ امیدوارم در زندگی به دانایی مؤثر نزدیک شویم و در مسائل مثبت بتوانیم رشد و توسعه داشته باشیم. در پایان از راهنمای خوبم، خانم فاطمه تشکر میکنم که این فرصت را به من دادند تا آموزش بگیرم. امیدوارم در تمامی مسائل به دانایی مؤثر برسیم.
نویسنده: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هشتم)
رابطخبری: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون هشتم)
عکس: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون پانزدهم)
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون پانزدهم)
ویراستاری و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر عفت (لژیون چهارم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی هاتف
- تعداد بازدید از این مطلب :
226