English Version
This Site Is Available In English

بايستي با قلب، زبان و عمل، نسبت به آنچه از طرف او برای ما تقدیر می­شود رضایت داشته باشیم

بايستي با قلب، زبان و عمل، نسبت به آنچه از طرف او برای ما تقدیر می­شود رضایت داشته باشیم

جلسه یازدهم  از دوره چهل و هفتم از سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره 60 نمایندگی شهرری با استادی راهنمای محترم مسافر محسن زهرایی، نگهبانی مسافر اکبر و دبیری مسافر ابراهیم با دستور جلسه: "وادی پنجم و تاثیر آن روی من" چهارشنبه 1404/05/01ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان محسن هستم مسافر، عرض ادب خدمت همه عزیزان، بسیار خوشحالم که امروز در محضر شما هستم، این توفیق و افتخاری بود که به لطف دعوت شما، در جمع خدمتگزاران کنگره حضور یافتم. به ایجنت، مرزبانان و تمامی خدمتگزاران خداقوت عرض می‌کنم و ان‌شاءالله جلسه پرباری داشته باشیم. به دلیل پیشرفت سریع کنگره و گذر زمان، گاهی لازم است خودمان را معرفی کنیم، بنده محسن زهرایی هستم و بیش از ۱۸ سال است که در کنگره حضور دارم.

از همان ابتدا افتخار بزرگی شامل حالم شد که ویراستار مکتوبات آقای مهندس باشم، تقریباً سه دوره راهنما بودم و چند ماه پیش لژیون را تحویل دادم و اکنون در جای دیگری مشغول خدمت هستم، به‌هرحال ما از کنگره جداشدنی نیستیم و ان‌شاءالله همچنان خواهیم بود. یادی کنم از روان‌شاد کوروش آذرپور که نقش بسیار مهمی در راه‌اندازی این شعبه داشت، فکر می‌کنم دو دوره هم این‌جا آزمون راهنمایی برگزار کرده بودم، یادم هست در آن زمان انتهای این سالن باز بود و خانمی که الان راهنما است نمی‌دانم هنوز راهنمایی‌اش ادامه دارد یا نه باردار بود و ۵ تا ۱۰ دقیقه دیر به جلسه رسیده بود حالش بد بود و گریه می‌کرد، به او گفتم خانم، الان بچه را می‌اندازید، چرا این‌قدر نگرانید؟ گفت دیر رسیدم و نگران بودم بیرونم کنند. گفتم نگران نباش، چون تا آن زمان کسی را از جلسه بیرون نکرده بودیم. همان‌جا برایش یک صندلی گذاشتیم. یادم هست بعدها همان خانم گفت اگر آن روز من را راه نمی‌دادید، شاید اصلاً راهنما نمی‌شدم.
خاطرات زیادی از این شعبه دارم و دوستان قدیمی زیادی در این‌جا بوده‌اند که همگی برایم بسیار عزیز هستند.
بحث امروز، بحثی مفصل و مهم است، اما متأسفانه همواره با کمبود وقت مواجه هستیم با این حال، راهنمایان عزیز تلاش خواهند کرد که مطالب را به‌خوبی بیان کنند قبل از ورود به بحث وادی پنجم، مایلم نکته‌ای را بیان کنم
ماهیت کار کنگره، تفاوت بنیادینی با دیگر مکاتب و روش‌هایی دارد که در مسیر خودشناسی یا کمک به انسان‌ها فعالیت می‌کنند
آن‌ها معمولاً کتاب می‌نویسند، در فضای مجازی فعالیت می‌کنند و صحبت‌های انگیزشی زیادی دارند مثلاً می‌گویند: «لبخند بزن، مثبت باش، حال خوب داشته باش»، اما وقتی دقیق‌تر می‌شویم، می‌بینیم خودشان درگیر مسائل زیادی هستند اعتیاد، جدایی، بیکاری، مشکلات مالی و… وقتی از آن‌ها می‌پرسیم چطور باید حالمان را خوب کنیم، فقط می‌گویند: «صبح که بیدار شدی، لبخند بزن!» این پاسخ نیست؛ چون راهکار ندارند. در حالی‌که انسان برای رسیدن به حال خوب، نیاز به آموزش و عمل دارد، نه فقط توصیه.
در طول تاریخ، هیچ‌کس روشی عملی طراحی نکرده که انسان را از یک نقطه تاریک، به روشنی برساند. اما جناب مهندس دژاکام، نه‌تنها صورت‌مسئله را مشخص کرده، بلکه راهکار هم داده است. وادی‌ها یکی از مهم‌ترین ابزارهای آموزش هستند.
در وادی پنجم آمده است:
در جهان ما، تفکر، قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل می‌نماید
یعنی چه؟ یعنی تفکر به‌تنهایی کافی نیست باید حرکت کنیم، تجربه کنیم، و در مسیر عمل، آن تفکر به نتیجه برسد
استاد امین در جزوات جهان‌بینی می‌فرمایند تفکر یک حرکت است. ما دقیقاً نمی‌دانیم مکانیزم این حرکت چگونه است، اما وقتی
به چیزی فکر می‌کنیم، تصاویر، خاطرات و اطلاعات به ذهن می‌آید و ما در مسیر آن تفکر حرکت می‌کنیم.
گاهی از یک نقطه مجهول به معلوم می‌رسیم گاهی از مجهولی به مجهول دیگر، و گاهی از معلوم به معلوم دیگر وقتی درباره چیزی فکر می‌کنیم، هزاران اندیشه دیگر نیز هم‌زمان در ذهن ما جریان پیدا می‌کند تا به پاسخ برسیم
اگر بخواهیم قدرت تفکر و اندیشه‌مان بالا برود، هیچ راهی نداریم جز اینکه در مسیر عمل، رفتن و رسیدن را تجربه کنیم. مثالی که و مهندس می‌زنند، مثال ساختمان‌سازی است: ابتدا باید تصویر ذهنی داشته باشیم، بعد نقشه بکشیم، زمین بخریم، گودبرداری کنیم … تا در نهایت ساختمان آماده سکونت شود.
همین‌طور، اگر بخواهیم درمان شویم، یا به آرامش برسیم، باید ابتدا در ذهن‌مان تصویر آن را داشته باشیم. تفکر، داخل ظرف ذهن شکل می‌گیرد و عمل، آن را کامل می‌نماید.
در وادی پنجم، به‌زیبایی مطرح شده که گام اول برای رهایی از تاریکی، بازگشت از ضد ارزش‌هاست. شما در یک لحظه تصمیم می‌گیرید که اعتیاد را درمان کنید، اما این تنها آغاز مسیر است. بعد از بازگشت، نوبت به بازپرداخت بدهی می‌رسد؛ بدهی‌هایی که شاید خودمان هم از آن‌ها آگاه نباشیم.
ما به خود، به خانواده، به جامعه، به طبیعت بدهکاریم. در مسیر درمان، این بدهی‌ها باید تصفیه شوند. خدمت در کنگره، یکی از ابزارهای مهم برای این بازپرداخت است. محبت بلاعوض و خدمت بی‌چشم‌داشت، حساب‌هایی را تسویه می‌کند که حتی از وجودشان خبر نداریم
در یکی از چهارشنبه‌ها، آقای مهندس من را به‌عنوان استاد جلسه دعوت کردند. همان‌جا گفت اصیل‌ترین بخش کنگره ۶۰، مسافران سفر اول هستند.
زیرا آن‌ها هستند که بازپرداخت بدهی را از خودشان آغاز می‌کنند اگر فردی خودش تصفیه نشده باشد، نمی‌تواند به دیگران خدمت کند.اگر در کنگره فقط تفکر کنیم و نظریه بدهیم ولی وارد عمل نشویم، مانند زنبوری بی‌اثر خواهیم بود. آن‌چه باعث خلق و تولید می‌شود، عمل کردن است. این است که سیستم کنگره را زنده و پویا نگه داشته است.
در پایان می‌خواهم نکته‌ای را درباره “جهان پس از انتقال” بگویم.
در پیام‌های کنگره آمده است
تفکر و عقل، پس از انتقال، تصاویر مجازی می‌سازند.یعنی بعد از مرگ، ما وارد جهانی می‌شویم که هم‌فرکانس با درجه دانایی ماست. مثل مثال آقای مهندس: اگر شما را به نیویورک ببرند، اینکه زیر پل بخوابید یا در هتل ۵ ستاره، بستگی به پول‌تان دارد. در جهان پس از مرگ، این پول، همان میزان دانایی، تفکر و نزدیکی به فرمان عقل است.
اگر تفکر و عقل شما قوی باشد، تصاویر ذهنی زیبا خلق می‌شود. مثل گلزار و رودخانه و آرامش. اما اگر ضعیف باشد، تصاویر ناخوشایند و تاریک پدید می‌آید.
بنابراین باید از امروز تلاش کنیم تفکرمان را تقویت کنیم، با عمل و تجربه، و به فرمان عقل نزدیک شویم.
تفکر، جوهره ازلی و ابدی انسان است. جسم از بین می‌رود، اما آن‌چه باقی می‌ماند، نفس و تفکر ماست. اگر می‌خواهیم این تفکر رشد کند، تنها راهش رفتن و رسیدن است.
خیلی از مطالب باقی مانده، اما مطمئنم راهنمایان محترم در ادامه جلسه به آن خواهند پرداخت و به سؤالات شما پاسخ خواهند داد.از توجه شما سپاسگزارم.

 

مرزبان کشیک: مسافر هاشم
تنظیم و ویراستار: مسافر رضااز لژیون چهاردهم
تایپ: مسافر هاشم از لژیون ششم
مسافران نمایندگی شهرری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .