سلام دوستان حامد هستم یک مسافر.
حرفها و کلمات بسیاری در ذهن و زبانم جاری میشود که با همسفر خود در میان بگذارم؛ اما بااینحال همچنان بیتاب لحظههای نشئگی بودم، لحظههایی که دهانم خشک شود و زبانم به کام بچسبد و سیگار را با سیگار روشن کنم.
با اعتیاد یک حباب تنهایی عجیبی دور خودم پیچیده بودم و از بیرون آن بیخبر بودم. نمیدانستم که لذتبردن من یعنی عذاب کشیدن خانوادهام؛ عصبی، بددهن، تندخو و پرخاشگر شده بودم. متأسفانه رابطهٔ من و همسفرم به حدی رسید که امکان جدایی زیاد بود؛ اما با وساطت اقوام که از اعضای کنگره هستند، قرار شد، فرصتی دوباره برای ساختن زندگی به یکدیگر بدهیم. از اولین جلسهٔ حضور من در کنگره، همسفرم نیز با من همراه شد و روزبهروز تغییرات را در خود احساس میکنیم. از کنگره ۶۰ و تمام خدمتگزاران سپاسگزارم و خداوند را شاکرم که من را در این مسیر قرار داد تا با آغوش گرم و لبخندهای زیبای شما و راهنماییهای مسافر حسن از این دوران به سلامت عبور کنم و من هم روزی با افتخار بایستم و چندمین سال پاک زندگیکردن جسم و روح خود را جشن بگیرم. اکنون در ابتدای راه هستم و در همین مدت یک ماه متوجه شدهام که درمان تمام مشکلات من با حضور در جلسات دستیافتنی خواهد بود. در آخر از آقای مهندس دژاکام و مابقی افراد گمنام که چنین بستری با چنین سازوکار محکم، دقیق و با برنامهای را که برای نجات انسانها پیش میبرند، تشکر میکنم.
باشد که کارمای کار خوبتان همواره در زندگی ساری و جاری باشد. انشاءالله
ارائه: مسافر حامد لژیون پنجم
ویراستار: مسافر ایمان لژیون پانزدهم
تصویر: مسافر ایمان لژیون پانزدهم
ارسال خبر: مسافر حسن لژیون دوازدهم
نمایندگی رضوی مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
21