English Version
This Site Is Available In English

ای که مرا خوانده‌ای راه نشانم بده

ای که مرا خوانده‌ای راه نشانم بده

ای که مرا خوانده ایی راه نشانم بده
از خداوند مهربان سپاس‌گزارم که وقتی در تاریک‌ترین نقطه زندگی بودم، راه روشن و پر از نور کنگره را نشانم داد. بارها و بارها این سوال را از خودم پرسیدم، پریسا کجای زندگی در کدام بعد کار خوبی کردی که خداوند تو را انتخاب کرد که به مسیری قدم بگذاری که سراسر امید و نور و دانایی است؟! من همسری بودم که اگرچه اعتیاد نداشتم؛ ولی بندهای بسیاری بر وجود من گره خورده بود. سه سال است که وارد این مکان مقدس شدم، و بندهای وجودی خود را شناختم و آگاهی و علمی که من در این سه سال از جهان اطراف و خودم یافتم و خود را شناختم، در همه‌ی سال‌های عمرم نشناخته بودم.

از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان از تک تک اعضای کنگره‌۶۰ از راهنمایان خوب خودم که به من علم زندگی کردن، علم شناخت، علم جهان‌بینی، آموختند تشکر می‌کنم. اگرچه کلمات قاصر است از بیان احساساتم با توجه به آموخته‌های وادی پنجم تفکری که به عمل در نیاید هیچ ارزشی ندارد. اگر آموخته‌های این سه سال را در زندگی خود به کار نبرم ثمری نخواهد داشت. اکنون که انشاالله شال زیبای نارنجی را به یاری خداوند از دستان پر محبت آقای مهندس دریافت خواهم کرد، موقع عمل است. عمل به حرمت‌ها به درس‌ها به آموخته‌ها و من احساس چندگانه‌ای دارم، هم عشق، هم شور و اشتیاق و هم مسئولیت، نمی‌دانم؟ چگونه بیان کنم.

فقط از قدرت مطلق که این رسالت را بر گردن من نهاده می‌خواهم، یاریم کند. تا من نیز بتوانم در این راه کمک کنم به همه‌ی پریساهایی که مثل خودم گم شده‌اند و به دنبال یک کورسوی و نور امید هستند. برای تمام کسانی که برای حال خوب من و امثال من تلاش می‌کنند آرزوی موفقیت و سربلندی دارم. بوسه بر دستان رب و مربی‌های خودم می‌زنم امیدوارم بتوانم به عنوان عضو کوچک کنگره‌۶۰ در این راه تاثیرگذار باشم.

نویسنده: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
ویرایش: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر پریسا (لژیون اول)
ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر زینب (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دلیجان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .