جلسه چهاردهم از دوره بیست و ششم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی رودهن به استادی راهنما همسفر پریناز، نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر راحله با دستور جلسه «وادی پنجم (در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید) و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه ۳۱ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.
.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
خوشحالم که در جمع شما هستم، از ایجنت همسفر نیره تشکر میکنم که این فرصت را دادند که در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم. با اجازه از راهنمایم همسفر آذر جلسه را شروع میکنم. مطلبی که امروز میخواهیم در موردش صحبت کنیم، وادی پنجم و تأثیر آن روی من است. عنوان وادی پنجم میگوید که «در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه با رفتن و رسیدن به آن کامل میشود.» مسئلهای که وجود دارد این است که همه ما انسانها در زندگیهایمان یک سری مسائلی داریم که باید این مسئلهها را حل کنیم؛ یعنی اینکه ما در این حیات حضور داریم، این یک جزئی از آن است که یک سری مسئله با ما میآید. هیچکس را هم پیدا نمیکنیم که مسئلهای نداشته باشد. حالا که کنگره آمدهایم و آموزش گرفتیم، میخواهیم خودمان را مقایسه کنیم با قبل از اینکه کنگره بیاییم و آموزش ببینیم. تفاوتمان در این نیست که بعد از رهایی مسئلههایمان کمتر شود، فقط تفاوتمان در این است که راهحلها را پیدا میکنیم.
اینجا به ما میگویند که چطور مسائلمان را حل کنیم. این وادی به ما میگوید؛ باید دو تا کار انجام بدهید؛ یکی اینکه باید تفکر کنید، دوم اینکه آن تفکر را باید عملیاتی کنید. حالا این سوال را از خودمان میپرسیم که چرا نمیتوانیم مسائلمان را حل کنیم؟ جوابش مشخص است یا درست تفکر نکردیم یا درست عملیاتیش نکردیم یا هر دو آن. حالا باید هر کدام از اینها را بررسی کنیم و ببینیم چرا به نتیجه نمیرسیم؟ شاید درست تفکر نکردهایم. تفکر که در وادی اول در موردش صحبت شده و ما میدانیم که تفکر با افکار فرق میکند. تفکر یک مبدأ و یک مقصد دارد، یک مسیری مشخص دارد و اینکه باید پدیده خاصی اتفاق بیفتد و نتیجهاش این است که ما را رهنمود میکند که مسائلمان را حل بکنیم؛ ولی افکار یک حرکت جست و گریزی است که به ذهنمان میرسد که در نهایت انرژی از ما گرفته میشود و دیگر اینکه ما را به هدف مشخصی نمیرساند. با خودمان این فکر را میکنیم که چرا نتوانستهایم مسئلهای را که داریم حل کنیم؟ تفکرمان را بررسی میکنیم معیارهایی که داشته در موردش که آیا انجام دادهایم یا نه؟ میبینیم که انجام دادیم و میبینیم تفکر هم درست انجام شده پس دلیل نرسیدن به نتیجه مطلوب چیست؟
در این وادی از سه تا جهان صحبت میکند؛ جهان خواب، جهان ذهن و جهان خاکی که در آن زندگی میکنیم. تفکری که میگویم مربوط به جهان ذهن میشود، هر کاری را که میخواهیم انجام بدهیم بهطور مثال؛ وقتی من تصمیم گرفتم وارد شعبه شما شوم اول در ذهنم بررسی کردم که چکار کنم، کجا بشینم و چه مطلبی را بگویم؟ در ذهنم یک مسیر را برای خودم ترسیم کردم. این تا موقعی که در ذهنم است عالی است؛ چون در ذهنم نقشه را کامل کشیدم؛ باید این را عملیاتی بکنم. هر کاری را همینطور باید انجام بدهیم نگاه کنیم شاید مشکل ما در قسمت عملیاتی کردن آن باشد که دچار مشکل میشویم؛ وقتی میگویم مسئلهای که داریم در مورد درمان اعتیاد است تفکر کردیم و همه جوانب را هم سنجیدهایم نهایتا کنگره۶۰ برای درمان هم انتخاب کردیم، داریم میآییم و میرویم، سیدیهایمان را مرتب مینویسیم، به موقع میآییم، به موقع میرویم و همه جوره تلاشمان را میکنیم، پس چرا نتیجه نمیگیریم؟ با خودمان میگوییم که تفکرمان که درست بود آن را به مرحله اجرا رساندهایم پس چرا نتیجه نمیگیریم؟
این وادی به ما میگوید درست است که این دو تا عامل مهم هستند، اما بستر آن عملکرد هم اهمیت دارد، بستری که همراه با اضطراب، استرس و ناامیدی باشد جواب نمیدهد، کاراییمان را پایین میآورد. فردی را در نظر بگیرید که درسش را خوب خوانده، اما وقتی که وارد امتحان میشود و در اثر استرس داشتن امتحان را خراب میکند و کارایی او پایین میآید و به نتیجه دلخواهش نمیرسد و موفق نمیشود. تفکر و عملیاتی کردن درست بوده و به موقع بود اما بستر مناسب هم لازم است. اینجا نباید ناامیدی، اضطراب و استرس باشد. حالا چکار کنیم که اضطراب، استرس و ناامیدی از بین برود؟ برای این کار چند تا راهکار آورده؛ از کار ضدارزشی انجام میدهید برگردید؛ چون ضدارزش خودش ایجاد اضطراب و استرس میکند. دقت کردید وقتی دروغ کوچکی میگوییم، اضطراب و استرس این را داریم که دیگران متوجه دروغمان شوند. حالا ضدارزشها چه کارهایی هستند؟ خوبی خوب است، بدی بد است. دومین گزینه خودداری از هرچه که شک داریم انجامش ندهیم این خودش اضطراب را کم میکند. میگوید صبر کنید در این مسیر صبر و استقامت داشته باشید، پسانداز کنید. آیا پس انداز فقط مربوط به انسانهایی است که ثروتمند هستند؟ نه این درست نیست اتفاقاً برای امثال ما است که درآمدی که داریم یک مقدار خاص است و ما باید پسانداز کنیم. پس انداز کردن استرس را کم میکند، تجسس نکنیم، غیبت نکنیم، قضاوت نکنیم.
حالا این سؤال را میپرسم هر کس در درون خودش جوابش را بدهد. در دنیای تاریکی اعتیاد چقدر تجسس کردیم، مسافرنمان را چقدر قضاوت کردیم، آخرش هم فقط حال خودمان را خراب کردیم. هر وقت ما تجسس کردیم و چیزی را پیدا کردیم، فقط حال خودمان را خراب کردیم وگرنه هیچ اتفاق خاصی هم نیفتاد. نهایتاً میرسیم به قناعت کردن، اگر قناعت کنیم در این مسیر استرس از ما کم میشود. قناعت به معنی این نیست که مثل گداها و فقیرها زندگی کنیم، قناعت به این معنی است که از طبیعت الگو بگیریم و از کمترین چیزها بهترین دستاورد و استفادهها را به وجود بیاوریم. در آخر مطلبی را که خواستم بگویم این است که وقتی همه ما وظایفمان را به خوبی انجام بدهیم، نتیجهاش دیگر به عهده ما نیست. نتیجه؛ یعنی توکل کردن به خدا و تسلیم شدن و در نهایت باید رضایت داشته باشیم از نتیجهای که خداوند برایمان رقم میزند و نتیجهای که به دست میآوریم برای راه حل تمام مسائلمان خلاصه میشود به این داستان که بعد از اینکه تفکر کردیم و آن را عملیاتی کردیم، طبق نسخهای که در این وادی گفته شده سعی کنیم اصراری نداشته باشیم و بتوانیم صد خودمان را عملیاتی کنیم.
در ادامه انتخاب نگهبان جلسه جدید
.jpeg)
.jpeg)
.jpeg)
مرزبانان کشیک: همسفر آمنه و مسافر محمدباقر
تایپیست: همسفر سمیرا رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون یازدهم)
عکاس: همسفر بتول رهجوی راهنما همسفر نازنین (لژیون یازدهم)
ارسال: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیرا (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی رودهن
- تعداد بازدید از این مطلب :
144