English Version
This Site Is Available In English

الان وقت عمل کردن است

الان وقت عمل کردن است

اولین جلسه از دوره سی و هشتم از سری کارگاه های آموزشی، خصوصی کنگره 60، نمایندگی فردوسی مشهد، با استادی  راهنمای محترم مسافر محمدرضا، نگهبانی مسافر احسان و دبیری مسافر علی با دستور جلسه "وادی پنجم و تاثیر آن روی من"سه شنبه 31 تیر ماه 1404 ساعت 17 آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمدرضا هستم یک مسافر
از ایجنت، گروه مرزبانی و استاد عزیزم تشکر می‌کنم که اجازه دادند در این جایگاه خدمت کنم و آموزش بگیرم
دستور جلسه: وادی پنجم که تیتر وادی می‌گوید در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل می‌نماید، چهار وادی را پشت سرهم گذراندیم که فقط تفکر و حرکت‌های ذهنی بود اما وقتی‌که به وادی پنجم می‌رسیم می‌گوید تا الآن هرچقدر تفکر کردی کافی است و الآن وقت عمل کردن است خود من از زمانی که کنگره آمدم قوانین را به من گفتند، حرمت‌ها را گفتند، وظایف ره‌جو را نوشتم الآن وقت عمل کردن است زیرا تفکر من تا زمانی که به مرحله عمل و اجرا نرسد هیچ ارزشی ندارد، من زمانی که می‌آیم کنگره آموزش می‌گیرم و علم کنگره را جمع می‌کنم آیا عمل به آنچه می‌آموزم رادارم؟ تمام پیام‌ها و وادی‌ها را حفظ هستم آیا می‌توانم خواب شبم را درست کنم؟ می‌توانم سروقت دارویم را بخورم؟ چیزی که ما درک می‌کنیم در سه جهان زندگی می‌کنیم، یکی جهان ذهنی دیگری جهان خواب و یکی هم همین جهانی که در آن حضور داریم که در این وادی می‌آموزیم توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل می‌نماید به‌عنوان‌مثال من میایم داخل سفر اول و در تفکراتم می‌گویم من می‌رسم به سفر دوم اما می‌توانم خودم را به‌موقع به سکوت اول جلسه برسانم؟ یا اینکه بخواهم شنا یاد بگیرم و بروم ساعت‌ها فیلم‌های آموزش شنا را نگاه کنم، آیا شناگر می‌شوم؟ پس اگر من می‌خواهم درمان بشوم باید شروع کنم به عمل و از همین مسائل کوچک هم آغاز کنم به‌عنوان‌مثال در کنگره می‌آموزیم که ساعت 6:59 هفت نیست و ساعت 7:01 هم هفت نیست آیا می‌توانم درست سر ساعت 7:00 دارویم را بخورم؟ می‌توانم به پارک و استخر بروم؟ اگر به این مسائل عمل کنم به درمان خواهم رسید.

ما در وادی پنجم هفت پله‌داریم، یک: برگشت از ضد ارزش‌ها، نمی‌خواهد انقلابی و یک‌شبه شما رؤیت را به سمت نور بکنی مسلماً نور چشمت را اذیت می‌کند و چیزی را نمی‌بینی بلکه می‌گوید شما اولین دوربرگردان که رسیدی دور بزن و هرچقدر به عمق تاریکی‌ها رفتی باید به همان اندازه برگردی، شما اگر از ضد ارزش‌ها دوری‌کنی خواه‌ناخواه به‌طرف ارزش‌ها خواهی رفت. دوم: خودداری، چیزی که شما نمی‌دانید که ارزش یا ضد ارزش است انجام ندهید، شما در خانه نشستی و به شما القاء می‌شود که پا شو برو بیرون و شما می‌روی بیرون و یک ماشین به شما می‌زند یا فردی که الکلی بوده و به درمان رسیده است و با خودش می‌گوید من می‌توانم بروم جای دوستانی که باهم الکل مصرف می‌کردیم و هیچ عیبی ندارد و من که درمان شده‌ام اما وقتی می‌روی نفس خواسته دارد و بعد خودش الکل درست می‌کند و آخرش هم به‌سلامتی خودش می‌زند. سوم: قناعت، از کمترین امکانات نهایت استفاده را ببریم و کم‌کم پایه‌های مالی‌مان را مستحکم کنیم. چهارم: صبر، من آمده‌ام درمان بشوم و بعدازاینکه دو سه ماه گذشت می‌خواهم بروم بافکر خودم و زود تمامش کنم، نمی‌شود و اتفاق نمی‌افتد باید درمان شما طی ده تا یازده ماه کامل بشود. پنجم: تجسس، قضاوت، غیبت، اینکه من در کنگره سرم در کار دیگران باشد و در کار دیگران تجسس کنم بعد قضاوت خواهم کرد و بعد دچار غیبت می‌شوم. شش: پس‌انداز، من فکر می‌کردم پس‌انداز برای انسان‌هایی است که پولدار هستند اما پس‌انداز برای افراد کم‌بضاعت است، مال منی است که دارم سفر می‌کنم وانت‌های سفر پول بلیت قطار را ندارم. هفت: توکل، رضا و تسلیم، توکل یعنی وکیل گرفتن، شما خدا را وکیل می‌گیرید داخل کنگره هم راهنما را وکیل می‌گیرید، رضا، یعنی راضی هستم به رضای خدا، راضی هستید به آن چیزی که راهنما به شما می‌گوید که قطعاً به خیر و صلاح شما هست. تسلیم، تسلیم شدن در مقابل قدرت مطلق و فرمان راهنما وقتی می‌گویند سرت را با سر راهنما عوض کن یعنی تسلیم راهنما باش.
از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید از همه شما ممنون و سپاسگزارم.

اعلام رهایی و ورود به سفر دوم جهانبینی

تایپ: مسافر مرتضی لژیون هجدهم

تصویربردار : مسافر محسن لژیون پنجم

تنظیم و ارسال : مسافر علی لژیون هجدهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .