جلسه سوم از دوره هجدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی باباطاهر همدان به استادی راهنمای تازهواردین همسفر فاطمه، نگهبانی همسفر کبری و دبیری همسفر پراونه با دستور جلسه «وادی پنجم (جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل مینماید.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه 30 تیرماه 1404 ساعت 15:00 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خیر مقدم عرض میکنم خدمت اسیستانت همسفر منصوره که امروز در جمع ما هستند امیدوارم که در کنار ایشان جلسه خوبی داشته باشیم. در مورد دستور جلسه وادی پنجم که میگوید: در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل مینماید باید بگویم؛ همانطور که همه شما عزیزان میدانید در پروسه درمان اعتیاد و به تعادل رسیدن آن آقای مهندس ۱۴ وادی را برای ما به نگارش درآوردهاند که ما از این کتاب آموزش بگیریم.
وادی اول ما را با تفکر و نقش کلیدی آن در زندگی آشنا کرد. در وادی دوم ما یاد گرفتیم که هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم یاد گرفتهایم که احساس پوچی و ناامیدی نداشته باشیم. وادی سوم میگوید: فقط باید روی تواناییهای خودمان حساب کنیم و منتظر کمک دیگران نباشیم. وادی چهارم که مسئولیت تمام زندگی و مشکلات آن به عهده خودمان است و نباید آنها را به خداوند بسپاریم اگر مسئولیت آن را بپذیریم قطعاً خداوند راهی برای ما قرار میدهد که مورد لطف و رحمت الهی قرار میگیریم.
وادی اول تا چهارم وادی تفکر هستند و روی ساختارهای فکری ما کار میکنند، ساختار فکری ما را میسازند و خطوط فکری ما را برای یک حرکت جدید آماده میکنند و بعد از آن به وادی فرمان میرسیم. در واقع هدف اصلی این وادیها تغییر زاویه دید ما است تا ما خودمان را از گمراهیها نجات بدهیم، قدم برداریم و حرکت کنیم. وادی پنجم با صراحت به ما میگوید: حرکت کنید تا اینجا که آمدهاید برای هر کدام از مشکلات زندگی تفکر و برنامهریزی کرده، حالا دیگر باید قدمهایتان را بردارید و حرکت کنید. فکر به تنهایی نمیتواند مشکلات را حل کند. برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب باید حرکت کنیم، همان مسئلهای که برای درمان اعتیاد مسافرهای خود در کنگره پیش آمد که تفکر کردند، با هدف، حرکت و به درمان رسیدند.
در وادی میگوید توأم با رفتن و رسیدن یعنی چه؟ الآن باید وارد فاز عملیاتی شویم اگر ما تفکر داشته باشیم و آن را عملیاتی نکنیم به هیچ دردی نمیخورد و ارزشی ندارد. فقط دانستن برای ما کافی نیست. اگر ما تمام متون و صحبتهای بهترین سخنرانها را بلد باشم؛ ولی نتوانم آن را در زندگی شخصی خود به کار بگیرم، ارزشی ندارد به قول صحبتهای آقای مهندس از سخن تا عمل راه بسیار طولانی و سختی را در پیش داریم. این حرکت است که ما را از جهان ذهنی به جهان فکری میرساند؛ یعنی ذهن ما را به تصویر واقعی تبدیل میکند.
همانطور که در سر فصل وادی آمده در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ یعنی شاید ما در جهانهای دیگر در جهان بعد از مرگ تفکر، قدرت مطلق باشد؛ ولی در جهان خاکی و فیزیکی وقتی زندگی میکنیم گرچه تفکر یک نقش حیاتی و خیلی مهمی دارد؛ ولی قدرت مطلق نیست، در جهان فکری خودمان خیلی قوی و قدرتمند هستیم، میتوانیم بهترین تصویرسازیها را در فکرمان انجام بدهیم و غیرممکنها را در فکرمان ممکن کنیم؛ ولی نمیتوانیم در زندگیمان آن را به کار بگیریم و مشکلاتمان را حل کنیم گرچه فکر انسان یک حاکم مطلق هست، حکم خالق را دارد و همیشه در حال ساختن است.
ما در ذهنمان فکر کنیم میتوانیم برای آن بهترین تصویرسازی را انجام بدهیم و به بهترین شکل تبدیل کنیم؛ همانطور که گفتم انسان در جهان فکری حکم خالق را دارد در ذهنش میتواند بهتر تصویرسازی کند و بهترین را ممکن کند؛ حتی آنهایی که غیرممکن هستند را شو شود کند و به ممکنها تبدیل کند؛ ولی این قدرت فقط در ذهن ما است و در جهان بیرونی اتفاق نمیافتد. من تصمیم میگیرم که امروز یک کاری را انجام بدهم، جزئیات را بررسی، آن را در ذهن مجسم میکنم و چندین بار آن را در ذهنم مرور میکنم تا آن را چند ساعت دیگر عملی کنم، بهترین اجرا را انجام بدهم و بهترین تصویرها را از آن بسازم؛ ولی ترس و ناامیدی به سراغ من میآید و نمیگذارد آن کاری که در ذهن من بوده آن را انجام بدهم، میگویم که شاید این کار انجام بدهم به مشکل بربخورم و انجام نشود اینجا من احتیاج به آن آرامش دارم تا خودم را به تعادل برسانم و آن تعادل با چه به وجود میآید؟ با پاکسازی و تزکیه خود به وجود میآید. وقتی من این راه را بروم آن وقت به آرامش میرسم و میتوانم آن فکرم را عملی کنم.
آقای مهندس میفرمایند: ما ۷ پله برای رسیدن به آرامش داریم، پله اول برگشت از ضد ارزشها است؛ یعنی من یک راهی را رفتهام و حالا میخواهم از آن راه برگردم و راهی که رفتهام شاید ناخودآگاه به طرف ضد ارزشها بوده است. وقتی که در کنار هم مینشینیم ناخودآگاه به سمت غیبت، قضاوت و ... کشیده میشویم ما آموزشهایی که از این وادی میگیریم از آن ضد ارزشها برمیگردیم و به طرف ارزشها میرویم و این بندهایی بود که به پاهای ما بسته شده، تکتک از ما جدا میشوند و یکباره نمیشود.
خودداری یعنی من کاری را میخواهم انجام بدهم؛ ولی درست و غلط بودن آن کار را نمیدانم این راهی که من میخواهم بروم آیا به مقصد میرسد یا نمیرسد؟ برای من نفع یا ضرر دارد؛ چون به منافع و به ضرر آن آگاهی ندارم، از انجام آن کار خودداری میکنم و کار را انجام نمیدهم. مورد بعدی قناعت است؛ یعنی استفاده بهینه من آن چیزی که در زندگی دارم حالا هر سرمایهای که باشد یا هر چیز دیگری باید قناعت کنم و از آن چیزی که دارم بهینه مصرف کنم، شکرگزار نعمتهایی که خداوند برای من گذاشته باشم. کلمه صبر که ما آن را در کنگره خیلی خوب آموزش دیدهایم و در حال آموزش گرفتن آن هستیم. صبر یعنی تحمل زمان برای رسیدن به مقصد، من یک کاری را در حال انجام دارم و باید منتظر باشم تا آن به مقصد برسد، بیصبری نکنم و نخواهم که آن کار یک شبه برای من انجام بشود وقتی که گندمی میکاریم باید به آن رسیدگی و مواظبت کنیم تا محصول خوبی به ما بدهد.
مورد بعدی تجسس، قضاوت و غیبت است. آقای مهندی میفرمایند: خیلی کار بدی است که ما بیاییم و در کار دیگران تجسس کنیم. وقتی وارد تجسس در کار دیگران میشویم ناخودآگاه او را قضاوت میکنیم و شاید هم آن قضاوت ما نادرست باشد، آن تجسس و قضاوتها در اثر جهل و نادانی ما است. مورد بعدی پسانداز است که نقش مهمی در پایههای مالی زندگیمان دارد خیلی خوب است که پسانداز داشته باشیم. آقای میگویند: خانمها حکم صندوق ارزی خانواده هستند و یک مقدار از سرمایه و درآمدی که دارند را به طلا بدهند و پسانداز کنند و در روز مبادا بتوانند از آن استفاده کنند. بعد از آن مورد توکل، رضا و تسلیم است اينکه من در زندگی تسلیم خواسته خداوند شوم تلاش و کوشش خودم را بکنم و به آن چیزی که خداوند برای ما مقدر ساخته به آن راضی باشم، نارضایتی به حکمتهای خداوند نداشته و همیشه تسلیم فرمان خداوند باشم.
یک بند از وادی پنجم که خیلی برای من جذاب بود میخوانم وقتی که به دریا نگاه میکنیم، آب میبینیم و موج یا وقتی که به آسمان نگاه میکنیم، آسمانی آبی و آفتابی و گاهی با ابر و وقتی که خورشید برای استراحت موجودات، پشت کوه پنهان میشود، آسمانی پر از ستارگان را مشاهده میکنیم؛ ولی اگر به درون آنها نفوذ کنیم، آنگاه چه خواهیم دید؟ انسان هم همینگونه است، وقتی که به او نگاه میکنیم، گاهی چند ۱۰ کیلو استخوان و گوشت که راه میرود، حرف میزند، چاق است یا لاغر، سفید است یا سیاه، زرد است یا سرخ را مشاهده میکنیم؛ ولی اگر بتوانیم به درون او نفوذ کنیم، آنگاه عظمتی را مشاهده خواهیم کرد که کمتر از جهان بیرون وجود او نیست و آنقدر عظمت خواهیم دید که به تصور در نمیآید.
معرفی ایجنت دوره جدید و تجلیل از ایجنت دوره قبل با حضور اسیستانت همسفر منصوره

.jpg)


مرزبانان کشیک: همسفر سمیرا و مسافر سعید
تایپیست: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون نهم)
ارسال: همسفر آذر رهجوی راهنما همسفر فرشته (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی باباطاهر همدان
- تعداد بازدید از این مطلب :
201