گروه خانواده - با صبر توانستم به آرامش برسم

جلسه سوم از دوره دوم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی سیرجان به استادی راهنما همسفر مهری، نگهبانی راهنما همسفر اسماء و دبیری همسفر فرشته با دستور جلسه: «وادی پنجم (در جهان ما تفكر؛ قدرت مطلق حل نيست، بلکه توأم با رفتن و رسيدن، آن را كامل می‌نماید.) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۳۰ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

خدا را شکر امروز توفیق شد در جمع شما عزیزان باشم، از این منظر شما را ببینم، انرژی بگیرم، از آقای مهندس و خانواده محترمشان بی‌نهایت سپاسگزارم، از راهنمای بزرگوارم خیلی ممنونم، تبریک می‌گویم به مرزبانان جدید و خداقوت به مرزبانان دوره قبل إن‌شاءاللّه که نهایت آموزش را از این خدمت گرفته باشند و عزیزان هم در این مسئولیت و خدمتشان به‌خوبی بدرخشند.

 امروز دستور جلسه وادی پنجم و تأثیر آن روی من است، از وادی اول تا چهارم تفکر را آموختیم، ما برای اینکه هر ساختاری به وجود بیاید باید تفکر کنیم و در ذهنمان آن ساختار را به وجود بیاوریم، در وادی پنجم به این می‌رسیم که در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل می‌نماید. مفهوم این وادی می‌گوید: ما از وادی چهارم به بعد باید وارد بر مرحله کاربردی، عملیاتی و اجرایی بشویم؛ یعنی آنچه را که آموختیم و آموزش گرفتیم باید به کار ببندیم. در این وادی آقای مهندس جهان‌های مختلف را برای ما بیان می‌کنند و می‌گویند: سه جهان داریم: جهان زمینی، جهان فیزیکی و در آخر جهان خواب، زمانی که خواب هستیم وارد آن جهان می‌شویم و جهان دیگر جهان ذهنی است، جهان ذهنی همان جهانی است که ما وقتی تفکر می‌کنیم و زمانی که یک ساختار را می‌خواهیم به وجود بیاوریم این‌ها در جهان ذهنی شکل می‌گیرند؛ یعنی هر چه که ما در ذهنمان به وجود می‌آید ساخته می‌شود؛ یعنی ما تصویرسازی می‌کنیم و هر کاری که بخواهیم انجام دهیم، هر ساختاری که بخواهد به وجود بیاید اول باید تفکرش در ذهن ما ایجاد شود که من می‌خواهم این کار را انجام دهم، می‌خواهم آشپزی کنم، می‌خواهم درس بخوانم، من می‌خواهم خیلی کارها را انجام بدهم؛ ولی اول باید در ذهنم این‌ها به وجود بیاید.

وقتی وارد کنگره می‌شویم ما با وادی‌ها آشنا می‌شویم این که باید تفکر کنیم و ما بیهوده خلق نشده‌ایم، باید به خودمان فکر کنیم و اینکه مسئولیت زندگی‌مان را بر روی دوش دیگران نیندازیم و مسئولیت را از آنها نگیریم، ما به این‌ها فکر می‌کنیم و به خواسته‌هایمان می‌رسیدیم. وادی پنجم چه می‌گوید؟ می‌گوید: این‌هایی که آموزش گرفتیم را به مرحله اجرا در بیاوریم؛ یعنی همه ما در ذهنمان این است که من اگر مثلاً اعتیاد از زندگی‌ام بیرون برود تمام زندگی‌ام را می‌دهم، حاضرم هر کاری انجام بدهم که اعتیاد از زندگی‌ام بیرون برود، حاضرم هر کاری انجام بدهم آرامش به زندگی من برگردد و همه اینها را در ذهنمان داریم و وارد کنگره می‌شویم و متوجه می‌شویم که کم‌کم به آن آرامش نزدیک می‌شویم اینها همه در تفکر است، وادی پنجم می‌گوید: حالا وقت اجرایی‌کردن آنها است؛ یعنی وقتی من یک مدت وارد کنگره شدم و آموزش‌ها را گرفتم با خودم فکر کنم و ببینم چقدر از آن مطالبی را که یاد گرفتم و در ذهنم تصویرسازی می‌کردم را الان می‌توانم پیاده‌اش بکنم؛ یعنی زمانی که من به یک مسئله ای برمی‌خورم، زمانی که مسافرم در سفرش ممکن است کمی سختی‌هایی را داشته باشد و من که به‌عنوان یک همسفر در کنار مسافرم آمده‌ام الان باید چه‌کار بکنم؟ وقتی به یک مسئله برمی‌خورم و ناامید می‌شوم، درجا می‌زنم؟ یا اینکه سعی می‌کنم از آن موانع یک پل بسازم و از آنها عبور کنم و سعی کنم آنها را حل کنم؟ آیا کنار مسافرم هستم یا روبروی مسافرم؟ آیا کمک می‌کنم که مسافرم حالش خوب بشود یا خدای‌نکرده باعث می‌شوم که جلوی حرکت مسافرم گرفته شود؟ اینها زمانی خودشان را نشان می‌دهد که من می‌خواهم وارد اجرایی‌کردن آن دانسته‌هایم بشوم، اگر دانسته‌ها و آموزش‌هایی که من در هر زمینه‌ای بلد هستم را عملی و کاربردی نکنم هیچ‌وقت این دانسته‌ها به درد نمی‌خورد.

 خیلی مواقع جالب است که ما می‌گوییم غیبت کردن و دروغ گفتن خیلی بد است، می‌گوییم من از کنگره و آقای مهندس خیلی ممنون هستم، حاضرم همه کاری را انجام دهم و...؛ خیلی حرف‌ها را می‌زنیم؛ ولی آیا زمانی که موقع اجرای آنها است، حاضریم آن کارها را انجام دهیم؟ حاضریم خدمت کنیم؟ وقت بگذاریم؟ از خیلی مسائل بگذریم؟ برای اینکه ما بتوانیم آن آرامش، حال خوب، به دانایی برسیم باید تزکیه و پالایش انجام دهیم و تزکیه و پالایش هم به‌راحتی انجام نمی‌شود؛ یعنی به‌قول‌معروف باید پوستم کنده شود، باید از خیلی از خواسته‌هایم عبور کنم، باید از خیلی سدها و موانع عبور کنم تا بتوانم به آن تزکیه و پالایش برسم تا بتوانم از آن چیزهایی که در ذهن داشتم و قرار بوده برای آینده‌ام بسازم، بتوانم اجرایی‌شان کنم، پس هر کدام از ما با خودمان فکر کنیم که اگر من یاد گرفتم که غیبت بد است، آیا در جمعی که می‌نشینم غیبت می‌کنم؟ آیا قضاوت می‌کنم؟ آیا کار ضدارزشی انجام می‌دهم؟ اینها در گفتار خیلی راحت است؛ یعنی همه را راحت می‌توانیم بگوییم؛ ولی وقتی که به مرحله انجام می‌رسد، آن موقع است که با آن پختگی، توانایی، دانایی و پالایش که من در خودم به وجود آوردم می‌توانم خیلی راحت این مسائل را حل کنم. 

آقای مهندس در این وادی یک‌سری پله‌ها را برای ما معرفی کردند که برای تزکیه و پالایش به آنها نیاز داریم، یکی دوری از ضدارزش‌ها است؛ یعنی هر ضدارزشی که ما را از آن کمالات انسانی فاصله بدهد، باید از آن فاصله بگیریم و بازگشت کنیم، مثلاً یکی از مواردی که شخص به آن توجه نمی‌کند، مصرف سیگار و قلیان است که این خودش می‌تواند ضدارزش باشد؛ اما خدا را شکر در کنگره۶۰ به این مورد رسیدگی می‌شود، مورد بعدی قضاوت و تجسس است که ما خیلی در مورد آنها مطلب می‌خوانیم و سی‌دی می‌نویسیم، همه ما باید از این موارد فاصله بگیریم و یک مورد دیگر که آقای مهندس گفتند: رضا، توکل و تسلیم که خیلی بند مهمی است، همه ما می‌گوییم خدایا ما به تو توکل می‌کنیم، به تو ایمان داریم؛ ولی زمانی که به مرحله آزمایش رسیدیم و شاید ایمانمان ضعیف باشد و عقب می‌نشینیم و شاید وقتی بگوییم خدایا به تو توکل می‌کنم؛ یعنی من راهم را ادامه می‌دهم و آنچه را که خودت خیر می‌خواهی برایم انجام بده و رضایم به رضای خودت؛ ولی تلاش می‌کنم و از حرکت نمی‌ایستم و این که تسلیم می‌شوم در مقابل آنچه که برای من می‌خواهی و مقدر کردی و مطمئنم حتماً برای من خیر است و خیلی کوتاه در این مورد بگویم که تأثیری که در این سی‌دی در من گذاشت این است که واقعاً آنچه را که می‌گویم عمل کنم؛ یعنی آنچه را که در ذهنم می‌آید، وقتی صحبت می‌کنم که من مثلاً از غیبت فاصله می‌گیرم، واقعاً انجامش ندهم یا هر کار دیگری. کلمه صبر در این وادی توضیح داده شده و خیلی به من کمک کرد؛ چون با صبر توانستم از خیلی سختی‌ها عبور کنم و در خیلی از مراحل به آرامش برسم، شاید به‌ظاهر سخت باشد؛ چون زمان لازم می‌خواهد، تفکر، کوشش و تلاش که از آن مرحله عبور کنیم و بعد پاداشی که از آن مرحله دریافت می‌کنیم صبر است که خیلی می‌تواند برای ما خوشایند باشد و هر چه را که پشت سر گذاشتیم برایمان آسان کند.

تایپیست: همسفر صدیقه رهجوی راهنما همسفر وجیهه (لژیون دوم)
عکاس: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر آرزو رهجوی راهنما همسفر اسماء (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی سیرجان