English Version
This Site Is Available In English

مصرف نیکوتین یک ضد‌ارزشی بزرگ است

مصرف نیکوتین یک ضد‌ارزشی بزرگ است

ساعت ۶:۴۰ صبح جمعه در بوستان ارغوان روی نیمکت نشسته بودم، اطراف من چند چهارپایه خالی چیده شده بود و چشم‌به‌راه آمدن عزیزانی بودم که در لژیون درمان نیکوتین قرارگرفته‌اند، با خودم زمزمه کردم؛ رشته‌ای بر گردنم افکنده دوست، می‌برد آنجا که خاطرخواه اوست. برای لحظاتی عمیق به فکر فرورفتم و زمان و مکان را فراموش کردم. دیدم درگذشته این موقع از صبح هرگز حاضر نبودم تا فضای راحت خانه را رها کنم و در این وقت روز و چنین مکانی قرار بگیرم.

شنیده بودم که ذائقه افراد درگذر زمان تغییر می‌کند، مثلاً من زمانی که نوجوان بودم به‌شدت از پیاز سرخ‌شده در غذا متنفر بودم بدون این‌که علت آن را بدانم؛ لیکن زمانی که بانوی آشپزخانه خود شدم، عقیده پیدا کردم که هیچ غذایی بدون پیاز، دل‌چسب و خوشمزه نیست و بازهم علت آن را نمی‌دانستم.

من درگذشته هر زمان افراد را در حال کشیدن قلیان یا سیگار، مخصوصاً در مکان‌های عمومی می‌دیدم در ذهنم و گاهی با زبانم مورد قضاوت قرار می‌دادم، این عمل را بی‌فرهنگی و ناپسند می‌دانستم و نزدیکانم را از این کار منع می‌کردم. روزی به خود آمدم، دیدم یکی از قوی‌ترین انگیزه‌های که من مشتاقانه از آن استقبال می‌کردم. مصرف قلیان در دورهمی، کنار دوستان بود. با این توجیه و یا لباس تقوایی که می‌پوشاندم تا آن عمل خود را بدون سرزنش خود انجام بدهم که بگذار من که از دنیا و روزگار می‌کشم، این قلیان هم‌روی آن باشد و با مصرف آن ساعتی هم که شده درد و مسائل زندگی را فراموش کنم.

من که هنگام خرید از میوه‌فروشی و بازار، کیسه پلاستیکی قبول نمی‌کردم و شعار حمایت و دوست داشتن طبیعت را می‌دادم، چگونه بسته بسته زغال و تنباکو را خاک می‌کردم و لذت می‌بردم و بازهم علت آن را نمی‌دانستم. فقط همیشه نیرویی درونم بود که می‌گفت کارم اشتباه است؛ ولی تا به خود می‌آمدم در جمع دوستان و در حال مصرف قلیان بودم.

روزگار چرخید، بلیت من برنده شد و جمعیت احیای انسانی کنگره۶۰ روزی من و مسافرم شد. چهار سال گذشت و من گویا در خواب فقط می‌آمدم، می‌رفتم و بزرگ‌ترین تغییر در من دیدگاه من این بود که فرد مصرف‌کننده را درک کنم و به چشم فردی که بدون آگاهی از صورت‌مسئله اعتیاد در این تله گیرکرده است، ببینم؛ اما همیشه برای من سؤال بود که چرا من باوجوداینکه مشتاق دریافت آگاهی هستم؛ ولی مثل دیگران که در کنگره۶۰ هستند آموزش‌ها را آن‌چنان‌که باید دریافت نمی‌کنم، تغییر جایگاه برای من صورت نمی‌گیرد و چراهای بسیار دیگری در ذهن من بدون جواب وجود داشتند. خداوند متعال طوری برای من این پازل را چید که بدانم؛ هر چیز که در جستن آنی، آنی.

در یک‌لحظه من آن جمله لازم را از زبان راهنمای خود دریافت کردم که مصرف قلیان یک ضد ارزش است، چون نیکوتین نیز از سد خونی مغز عبور می‌کند و عملیات جایگزینی اتفاق می‌افتد؛ پس از شنیدن این جمله، آموزش‌های جهان‌بینی به دنبال آن در ذهنم شروع به چرخیدن و در جای خود قرار می‌گرفت؛ شهر وجودی، خسارت، ساختمان جسم، تخریب، تعادل، تزکیه، ضد ارزش، درمان و ...

گویا در یک‌لحظه آن دلو پر از آب شد و من چقدر تشنه تغییر بودم، گویا قطعه گمشده پازل را پیداکرده و فقط یک حرکت لازم بود تا در جای خود قرار بدهم. راهنمای من چراغ راه من بود و راه را نشان من داد. در لژیون درمان نیکوتین قرار گرفتم و چقدر نیاز داشتم به این درمان، درک این موضوع برای عزیزانی که در این مسئله حق‌الیقین هستند، بسیار ملموس است.

پس از گذشت سه ماه دوران سازگاری درمان، گویی از خوابی سنگین بیدار شده بودم و پرده‌ای از گردوغبار که مانع دریافت آموزش‌ها در من شده‌ بود، ذره‌ذره کنار می‌رفت و بعد از گذشت چهار سال در کنگره۶۰ قرار گرفتن، گویی چشمان من تازه بازشده و این نعمت را می‌دیدم، حال تازه فهمیده بودم که ذائقه افراد درگذر زمان تغییر نمی‌کند؛ بلکه سطح آگاهی، شناخت افراد، دیدگاه و برداشت از دنیای درون و پیرامون ماست که تغییر می‌کند و چقدر زیبا این علم جهان‌بینی به بهترین شکل ممکن در کنگره۶۰ به ما آموزش داده می‌شود.

در این مکان با چشم خود عزیزانی را دیدم سند‌های بدون نقصی که با روش DST مواد مخدر خود را کنار گذاشتند و آن‌ها که هرگز باور نداشتند، بتوانند اعتیاد به سیگار، قلیان و یا نیکوتین خوراکی خود را درمان کنند؛ در کمال ناباوری با همان روش DST به درمان رسیدند و پرونده اعتیاد خود را برای همیشه بستند.

نویسنده و رابط خبری: راهنمای‌ ویلیام وایت همسفر مهدیه (نمایندگی خیام)
ویراستاری و ارسال: راهنمای ویلیام وایت همسفر زهرا (نمایندگی ایمان)
گروه همسفران ویلیام وایت کنگره۶۰

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .