English Version
This Site Is Available In English

فکر کردن به تنهایی کافی نیست

فکر کردن به تنهایی کافی نیست

اولین جلسه از دوره یازدهم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰؛ نمایندگی جهان‌بین شهرکرد؛ به استادی مسافر سیروس، نگهبانی مسافر محسن و دبیری مسافر محمد، با دستور جلسه «وادی پنجم و تأثیر آن روی من» یکشنبه ۲۹ تیر ماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

 

خلاصه سخنان استاد :

سلام دوستان سیروس هستم یک مسافر؛ 

خدا را شکر می‌کنم که امروز در خدمت شما عزیزان هستم و از راهنمای عزیزم آقا اسکندر تشکر می‌کنم که به من اجازه داد در این جایگاه قرار بگیرم، تا بتوانم خودم را محک بزنم.

دستور جلسه این هفته «وادی پنجم و تأثیر آن بر روی من» می‌باشد. در چهار وادی قبل ما آموختیم که چگونه فکر کنیم و چه کاری باید انجام بدهیم و یا انجام ندهیم. وادی پنجم به ما می‌گوید: با فکر کردن، ما به جایی نمی‌رسیم، بلکه باید حرکت کنیم و برای انجام هر کاری حرکت لازم است. در این وادی از جهان‌هایی که ما در آنها زندگی می‌کنیم، صحبت می‌کند. جهان فیزیکی، جهان خواب و جهان ذهنی. در این وادی بیشترین بحث در مورد جهان ذهن است؛ ما در ذهن خود هر چیزی را می‌توانیم تصور کنیم، ولی برای اجرا، باید حرکت داشته باشیم. مثال همان ساندویچ که آقای مهندس در این وادی زدند، اگر می‌خواهی یک ساندویچ بخوری، باید اول در ذهنت تصور کنی که مخلفات این ساندویچ چه چیزهایی باشد و تا حرکت نکنی و ساندویچ را سفارش ندهی، نمی‌توانی آن ساندویچ را داشته باشی.

وقتی انسان تصمیم می‌گیرد از تاریکی‌ها به طرف روشنایی‌ها برود، باید حتماً تزکیه و پالایش را انجام دهد، اگر آب هزار سال هم در یک گودال بماند، همان آب کثیف باقی می‌ماند؛ مگر اینکه تصفیه شود، در مورد انسان هم ‌به همین گونه است. اگر انسان تصفیه و پالایش نداشته باشد و از ضد ارزش‌ها دوری نکند، بدون تغییر باقی می‌ماند.

 آقای مهندس می‌گویند: الکل از نظر ما ضد ارزش است، ولی فرامینی که در جهان در مورد الکل وجود دارد، متفاوت است. بعضی کشورها استفاده از آن را منع کردند ولی در بعضی کشورها برای آن حد و حدودی تعیین کردند، اما انجام همه ضد ارزش‌ها در دنیا به طور کلی منع شده است، مثل دروغ گفتن، حق دیگران را خوردن، رشوه گرفتن و رشوه دادن. همه این‌ها ضد ارزش هایی هستند که برای تزکیه و پالایش باید از آنها دوری کنیم و به طرف ارزش‌ها برویم.

در مورد خودداری: وقتی انسان کاری می‌خواهد انجام بدهد، ولی در مورد آن کار علم کافی ندارد و درست و غلط بودن نتیجه آن کار برایش نامعلوم است، بهترین کار این است که آن کار را انجام ندهد.

در مورد قناعت: همیشه ما فکر می‌کنیم قناعت خساست است، ولی معنای درست قناعت این است که ما از کمترین امکانات بهترین بهره را ببریم. منِ کشاورز می‌توانم از یک خاک شور با کود و آب بهترین محصول را به دست آورم.

در مورد صبر: ما همیشه از طبیعت باید صبر را یاد بگیریم. وقتی یک دانه گندم را می‌کاریمو آبیاری می‌کنیم، نباید انتظار داشته باشیم که فردا گندم به ما بدهد، بلکه باید ۸ الی ۹ ماه صبر کنیم تا فرآیند خود را طی کند و بعد از آن محصول را برداشت کنیم. یعنی هر چیزی نیاز به زمان دارد. افرادی که در NGO های دیگر به یکباره اقدام به ترک می‌کنند، به مشکل بر می‌خورند. بهترین زمان درمان اعتیاد ۱۱ ماه است که آقای مهندس این مدت زمان را با تجربه و بالا و پایین کردن به دست آورده‌اند. من زمانی که وارد کنگره شدم، صبر را یاد گرفتم. وقتی به راهنمای خودم و کسانی که گذشته آنها با امروزشان قابل مقایسه نبود، نگاه می‌کردم، به این مسیر ایمان‌می‌آوردم. من ترک‌های متعددی داشتم ولی هر بار که ترک می‌کردم، کار و زندگی من هم تعطیل می‌شد؛ یعنی مدیریت کارهایم از دستم خارج می‌شد ولی وقتی کنگره آمدم و اقدام به درمان کردم به اینجا ایمان آوردم، زیرا در عین حال که حال من خوب بود، می‌توانستم زندگی خودم را هم بچرخانم و اگر غیر از این بود، یک ساعت هم اینجا نمی‌ماندم.

در مورد تجسس و غیبت: ما زمانی که در زندگی دیگران سرک می‌کشیم، خود به خود امور زندگی خودمان از دستمان خارج می‌شود. با غیبت کردن اگر ۳۰ درصد به طرف مقابل آسیب بزنیم، ۷۰ درصد آسیب آن به خود ما برمی‌گردد.

در مورد پس‌انداز کردن: ما از فردا روز خودمان خبر نداریم و نمی‌دانیم فردا چه اتفاقی قرار است برای ما بیفتد، برای همین باید یاد بگیریم که بتوانیم پس‌انداز کنیم. پس انداز کردن تنها برای انسان‌های غنی نیست، بلکه همه انسان‌ها نیاز دارند که پس‌انداز کنند. پس انداز یکی از شاخصه‌هایی است که آقای مهندس در مورد آن بسیار تأکید می‌کنند.

در مورد توکل، رضا و تسلیم: رضا زمانی است که انسان می‌داند یک چیزی به نفع خودش است و در آن لحظه می‌گوید: خدایا راضی هستم به رضای تو، ولی در مورد تسلیم؛ تقدیر ما چه خوب باشد، چه بد ما به هر شکلی آن را بپذیریم و بدانیم به مصلحت ما بوده است. منِ کشاورز اگر امسال ۵ تن گندم برداشت کنم، بگویم خدایا شکرت و سال بعد هم که ۲ تن گندم برداشت کنم، باز بگویم خدایا شکرت، این می‌شود تسلیم. البته تسلیم بودن در این شرایط بسیار سخت است اما اگر در مسیر درست قرار داشته باشیم و تسلیم خداوند باشیم، کار برای ما راحت‌تر است. از خداوند می‌خواهم در این مسیر به ما کمک کند تا بتوانیم درست حرکت کنیم.

از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید، از همه شما سپاسگزارم.

نگارنده و ویراستار: مسافر شمس‌الدین لژیون۳

عکاس: مسافر افشین لژیون ۳

تنظیم: مسافر بهزاد لژیون ۱۱

ارسال: مرزبان خبری مسافر وحید

نمایندگی جهانبین شهرکرد/مسافران

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .