اخبار لژیون ویلیام وایت _نمایندگی یاس اصفهان
دستورجلسه: «وادی پنجم و تأثیر آن روی من»
سلام دوستان، نیکی هستم یک مسافر.
در مورد دستور جلسه امروز «وادی پنجم و تأثیر آن روی من» که میگوید: در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل میکند؛ ما قبل از ورود به کنگره، تفکر کردن به معنای واقعی را درک نکرده بودیم، یا اصلاً چیزی به اسم تفکر برای ما معنی و مفهومی نداشت. اگر ما تفکر را بلد بودیم، مصرفکننده نمیشدیم، چاق نمیشدیم. نشانههای عدم تفکر در همه جای زندگیمان قبل از ورود به کنگره دیده میشد.
اگر من تفکر داشتم، اولین نخ سیگار را روشن نمیکردم؛ اگر تفکر داشتم، خیلی از روابط را شروع نمیکردم یا بسیاری از تصمیمها را نمیگرفتم، یا به خیلی از مکانها نمیرفتم. گفتن این حرفها ساده است، ولی وقتی وارد داستان میشویم و قرار است تصمیم بگیریم، انتخاب کنیم و در راستای آن حرکت کنیم، کم میآوریم. دقیقاً اینجا است که کار سخت میشود و اکثر آدمها در همین نقطه میمانند.
هر ساختاری که بخواهد شکل بگیرد باید تفکری پشت آن باشد. وادی اول میگوید با تفکر، ساختارها ایجاد میشود؛ مثلاً من در ذهن خود میخواهم کارهایی انجام دهم، مثل لباس پوشیدن، غذا پختن و... اما فقط در ذهنم آنها را انتخاب میکنم و هیچ اقدامی نمیکنم. چرا؟ چون فقط تفکر کردهام و حرکتی انجام ندادهام. داستان زندگی همین است و ما اغلب انرژیمان را صرف تفکرهای بیحاصل میکنیم.
امروزه ما به معنای واقعی با واژهی تفکر آشنا شدهایم و برای درک آن یک زبان مشترک داریم، و برای آن، وادی نوشته شده است. اگر یک سفر اولی برای درمان سیگار فقط تفکر کند و در ذهنش بگوید: «به مدت ۱۱ ماه سفر میکنم، رها میشوم و نشان میگیرم»، اما از این نقطه شروع تا گرفتن نشان، فرسنگها فاصله است. تبدیل این فکر به عمل، فاصله زیادی دارد. حالا سؤال این است که برای رسیدن به این نقطه چه باید کرد؟
یکی از پارامترهای مهم در وادی پنجم، خودداری است. خودداری، یکی از سختترین کارهاست. مثلاً شما میخواهید به یک مهمانی نروید؛ کار سادهای نیست. «نه» گفتن کار آسانی نیست؛ در این لحظه، تمام سلولهای بدن «بله» میگویند و درخواست رفتن دارند، در حالی که یک روح ضعیف از درونتان میخواهد نروید. روحی که مدتها سرکوبش کردهایم و دنبال هوای نفس بودهایم. در این لحظه باید انتخاب کنیم و تصمیم نهایی را بگیریم. این یکی از سختترین کارهایی است که در مسیر درمان باید انجام دهیم.
وادی پنجم میگوید: با حلوا حلوا گفتن، دهن شیرین نمیشود. مگر اینکه برخیزید و در این مسیر قدم بردارید. قدم گذاشتن در مسیر صراط مستقیم و حرکت بهسوی ارزشها کار بسیار سختی است، هرچند نیروهای الهی از تو حمایت میکنند. در سفر سیگار، ۱۱ ماه «نه» گفتن به سیگار سخت است، بهویژه در روزهای اول؛ بعد از سالها مصرف، حالا میخواهی سیگار نکشی؛ چیزی که در تمام لحظات زندگیات همراهت بوده، حالا میخواهی آن را ترک کنی. این کار با نشستن، گفتن یا حتی نوشتن سیدی، بهتنهایی امکانپذیر نیست.
سخت است وقتی همه جا سیگار هست، ما نکشیم؛ یا در جمعی باشیم که همه سیگار میکشند، ولی ما خودداری کنیم. این کار، قطعاً باید توأم با رفتن و رسیدن باشد. باید تمام سختیها را تحمل کنیم، نقطه تحمل را کمکم بالا ببریم تا بتوانیم از گذرگاه سیگار عبور کنیم. هر سکهای دو رو دارد: یکی آسان و یکی سخت. وقتی یک مسافر روی برنامه باشد، این مسیر درمان آسانتر میشود. هر کاری در دنیا، هم سخت است و هم سهل؛ مثل درمان مواد، درمان سیگار، درمان چاقی یا هر کار شخصی دیگر.
اینکه سخت یا آسان باشد بستگی به خود شخص دارد. اگر ضعیف عمل کند، ضعیف میشود؛ و اگر قوی عمل کند، از این ماجرا قوی بیرون میآید و مسیر آسانتر میشود. به هر حال، در هر کجای داستان زندگیتان که هستید، باید حرکت کنید. بدون حرکت، مسیر باز نمیشود؛ چون سکون بر هیچ موجودی جایز نیست.
تایپ: مسافر نگین، لژیون ۱۸_ نمایندگی یاس اصفهان
ویرایش: مسافر مینا، لژیون ۴_ نمایندگی یاس اصفهان
بازبینی و ارسال: راهنما همسفر سولماز
- تعداد بازدید از این مطلب :
56