در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل مینماید، یعنی فقط فکر کردن، راهحل کاملی برای حل مشکلات نیست؛ بلکه باید به مرحله عمل وارد شود و آن را به مرحله ظهور رساند، لازم است بدانیم ذهن داری سه جهان است، جهان خاکی و فیزیکی که ما در آن زندگی میکنیم، جهان خواب و جهان تصورات ما که محلی ذهنی، برای تمرین و مقدمهای برای به ظهور رساندن افکار، در جهان بیرون از ذهن است، بعضی افراد دارای جهان ذهنی قوی هستند و دارای معلومات و اطلاعات فراوانی هستند؛ اما قادر به پیاده نمودن در جهان فیزیکی نیستند؛ در حالی که وسعت جهان ذهن نسبت به جهان بیرون از ذهن، بسیار با عظمتتر است.
آنجا که خداوند در قرآن میفرمایند: کن فیکون، شو پس میشود و به صورت نازلتر این مقام، خالق بودن را در وجود انسان نهاده است و ما با تصور کردن اشیا در ذهن، قادر به ساختن آن خواهیم بود؛ مثلاً اگر بخواهیم یک زرافه را با سر پلنگ تصور کنیم، بلافاصله در ذهن شکل میگیرد؛ بنابراین با نگاه کردن به آب دریاها بلافاصله جانوران و حیوانات دریا برای ما متصور خواهند شد؛ لذا انسان قادر است یک موضوع را در ذهن خود آنقدر پرورش دهد تا به نتایج امیدوار کننده یا ناامیدانه، مثل تناسب اندام در ورزش یا فاصله گرفتن از ضدارزشها و یا رسیدن به افسردگی و خودکشی برسد.
در وادی پنجم تمرین میکنیم تا ساختارهای تفکرات منطقی خویش را از قوه به فعل دربیاوریم که برای رسیدن به این هدف باید از حالتهای روان خارج شویم و از ضدارزشها اجتناب کنیم، به سمت ارزشها گام بنهیم و قناعت کنیم.
در مرحله اول باید از حالتهای ترس، اضطراب، عدم اعتمادبهنفس، ناامیدی و ضدارزشها فاصله گرفت که برای رسیدن به این اهداف نیازمند پاکسازی، پالایش و سازندگی خویش هستیم، در مرحله دوم باید ارزشها را شناخت که عبارتند از: حسادت، کینه، حب مال، مال اندوزی، اعتیاد به مواد مخدر و الکل، انتقام گرفتن، بدگویی دیگران، ناسزا گفتن، قتل، دزدی، رشوه دادن و رشوه گرفتن، غیبت کردن، شهادت دروغ دادن، تجسس در امور دیگران و …
در مورد قناعت کردن؛ باید از سادهترین و کمترین امکانات، بیشترین بهره را برد بهطوری که میتوان آن را از طبیعت آموخت، از زمین شور، آب تلخ و کود حیوانات، محصولات و میوههای رنگارنگ، گلها و مناظر زیبایی را بهدست آوریم؛ حتی کشاورزان با پاشیدن کمی گندم یا جو در کوهها و صحراها مقادیر فراوانی از این دانهها را به صورت دیم برداشت میکنند؛ البته قناعت در تربیت فرزندان هم صدق میکند، پدر و مادر از اوایل کودکی تا رساندن آنها به نوجوانی و جوانی، مسئول پرورش فرزندانشان هستند، آنها موظف هستند هرآنچه در اختیار کودکان خود میگذراند، کنترل شده باشد و بیش از حد معمول نباشد؛ در غیر این صورت آنها را به سمت خودخواهی و از خود راضی بودن، سوق میدهند و نه تنها فرزندان آنها در طول زندگی خود به مشکلات عدیدهای برمیخورند؛ بلکه در سالمندی باعث رنجش والدین خواهند شد و هیچ توجهی به پدر و مادر پیرشان نخواهند داشت؛ باید سعی کرد آنان را زیاده خواه تربیت نکنیم و آنچه والدین در مراحل زندگی خود، از آن محروم بوده و سختی کشیدهاند را به راحتی در اختیار فرزندان نگذارند و این گذشت آنها از طرف فرزندان درک نمیشود، وظیفه کلی پدر و مادر فقط آموزش سواد، فرهنگ، تخصص و انسانیت است تا آنان در مسیر رشدشان، متعالی و بالنده گردند.
قناعت در مقوله جمعآوری مال نیز صدق میکند، اگر بتوانیم پایههای مالی خویش را مستحکم کنیم و راه درست خرج کردن را بیاموزیم، با پسانداز کردن شخص بخشندهای خواهیم شد که در این مرحله، علاوه بر یاری رساندن به انسانها، عشق و محبت را نثار روان خود کرده، لذتش را حس نموده و رضایت خویش و خداوند را به دنبال داشته است.
نویسنده: همسفر مهری رهجوی راهنما همسفر سحر (لژیون هشتم)
رابط خبری: همسفر زهره رهجوی راهنما همسفر سحر (لژیون هشتم)
عکاس: همسفر ملیحه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون چهاردهم)
ویراستار: همسفر پریسا رهجوی راهنما همسفر آرزو (لژیون یازدهم) دبیر اول سایت
ارسال: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نهم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی امامقلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
172