English Version
This Site Is Available In English

فقط عشق وجود خواهد داشت

فقط عشق وجود خواهد داشت

وادی‌ها مانند معلمانی هستند که ما را از جایی که قرار داریم به جایی که باید برسیم، هدایت می‌کنند. به جایی که باید برسیم؛ منظور رسیدن به خود است. چون اگر من به خودم برسم یعنی روی خودم شناخت پیدا کردم و با تمام مشکلات می‌توانم به خودم مسلط باشم و آرامش خودم و خانواده‌ام را حفظ کنم.

چرا شناخت خود؟ زیرا اگر ما بخواهیم هر وسیله‌ای را تعمیر کنیم قبل از تعمیر باید اطلاعات و آگاهی در مورد آن وسیله داشته باشیم؛ پس اگر من شناخت کافی و اطلاعات درستی در مورد جسم و روان خودم داشته باشم بهتر و راحت‌تر می‌توانم تخریب‌هایی که به واسطه اعمال ضد ارزشی که خواسته یا ناخواسته درگیرش شدم، پله‌پله بازسازی کنم و راه آرامش را پیدا کنم.

ازآنجایی‌که انسان دارای صور آشکار و پنهان است، وادی‌ها سعی می‌کنند تا انسان را به ما معرفی کنند و هر شخص به‌اندازه‌ای که خودش را می‌شناسد می‌تواند در خویش تغییر ایجاد کند. در جهان ما تفکر؛ قدرت مطلق حل نیست، بلکه توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل می‌نماید. جمله بالا به این اشاره دارد که هر کاری همراه با تفکر درست می‌شود. حرکت و تفکر، تکمیل‌کننده همدیگر هستند و باید هر ۲ را با هم انجام داد؛ برای مثال: وقتی که تصمیم می‌گیریم ورزش کنیم، اول باید تمامی مراحل آن را در ذهن خودمان برنامه‌ ریزی کنیم. وقتی می‌خواهم باشگاه بروم و ورزش کنم برای شادابی، سلامت جسم و روان، تناسب اندام، دوری از افکار مزاحم و داشتن ذهنی آرام؛ پس باید ساک ورزشی‌ام را آماده کنم. اگر با مترو بروم زودتر می‌رسم باشگاه، پس من اینجا دارم در جهان ذهن خودم برای ورزش کردن تفکر و برنامه‌ریزی می‌کنم.

بنابراین جهان ذهنی مقدمه برنامه‌ریزی و یا مقدمه عمل تمرین برای چگونه زیستن در جهان خاکی و سایر جهان‌ها می‌شود و ساختارهای این برنامه‌ریزی به‌وسیله تفکر به وجود می‌آید. ما باید سعی کنیم در جهت خواسته معقول خود، ساختار ذهنی و ساختار تفکرمان را به مرحله اجرا درآوریم؛ در نتیجه این جهان ذهنی و جهان خواب که در وادی پنجم به آن اشاره شده هر ۲، زمینه‌ای برای جهان خاکی هستند؛ چون اصل داستان ما در جهان خاکی رقم می‌خورد. انسان وقتی به جهان ذهن می‌رود در واقع برای انرژی پتانسیل برای تبدیل به انرژی جنبشی در جهان فیزیک ذخیره می‌کند. هر کاری که ما انجام می‌دهیم قبلاً حتماً به آن فکر کرد‌ه‌ایم؛ یعنی حتماً باید از جهان ذهنی گذشته باشد وگرنه قادر به انجام آن کار نیستیم.

پس قبل از انجام هر کاری، در جهان ذهنی کمی آن را بررسی می‌کنیم. جهان خواب هم همین‌گونه است شخصی که خواب خوبی نداشته باشد قطعاً بیداری خوبی ندارد. ما در خواب انرژی کیهانی و پتانسیل برای انجام امور روزانه در جهان فیزیک را ذخیره می‌کنیم. رفتار و روان ما در بیداری تابع خواب شب است. در واقع این وادی به‌سادگی به ما می‌گوید اگر می‌خواهید رفتار و عملکرد خوبی داشته باشید باید ابتدا خوابتان خوب باشد یا اگر می‌خواهید روان خوبی داشته باشید ابتدا افکارتان باید خوب باشد.

انسان اگر بخواهد ساختارهای فکری‌اش را به ساختارهای عملی تبدیل کند باید از یک‌سری موانع که در جهان فیزیکی وجود دارد عبور کند؛ یعنی در حالت اضطراب و نگرانی نباشد و ترسی برای به اجرا درآوردن تفکرش نداشته باشد. در جزوه جهان‌بینی نوشته شده که ترس تفکر را می‌خورد و تمام آنچه برنامه‌ریزی کرده و برای آن نقشه کشیده‌ایم از بین می‌رود. ناامیدی، عدم اعتمادبه‌نفس و ضدارزش‌ها انسان را از مسیر اصلی‌اش دور می‌کند. درنتیجه انسان اگر بخواهد به مرحله آرامش قدم بگذارد باید موانعی که سر راهش قرار می‌گیرند را کنار بزند تا بتواند تفکرات و خواسته‌های معقول خود را عملی کند.

اگر انسان نتواند از موانعی مثل اضطراب، پریشانی، ترس، ناامیدی، عدم اعتمادبه‌نفس، سایر منفی‌ها و ضدارزش‌ها خارج شود، به مرحله آرامش نمی‌رسد و نمی‌تواند تفکرات درست خود را به حرکت درآورد و به‌مرورزمان به انسانی بی‌تعادل و کاملاً به‌هم‌ریخته تبدیل می‌شود.

ما در کنگره یاد گرفتیم که برای رسیدن به آرامش و حال خوب باید پاک‌سازی و سازندگی را از خود شروع کنیم. همان‌طور که برای تبدیل ۱ آب آلوده و کثیف به آبی سالم و زلال فقط ۱ راه وجود دارد «تصفیه آب»؛ پس برای تبدیل انسانی بی‌تعادل و کاملاً به‌هم‌ریخته به انسانی با تعادل و موجه فقط ۱ راه وجود دارد؛ «تزکیه و پالایش انسان»؛ یعنی دوری از ضدارزش‌ها و رفتن به‌طرف ارزش‌ها.

در وادی پنجم برای خروج انسان از اضطراب، نگرانی، پریشانی، ناامیدی، بیماری و سایر نکات منفی، به ۷ پله اشاره شده‌است: (۱-برگشت از ضدارزش‌ها ۲-خودداری ۳-قناعت ۴-صبر ۵-تجسس، قضاوت، غیبت ۶-پس‌انداز ۷-توکل، رضا و تسلیم) که باید به‌مرورزمان طی کرد تا به آرامش درونی و بیرونی برسیم. ما اگر بتوانیم با تزکیه و پالایش درونمان را آرام کنیم قطعاً در بیرون هم این آرامش و صبور بودن را می‌توانیم برای خودمان داشته باشیم.

آرامش درونی یعنی: ذهن خود را از آلاینده‌های بیرونی پاک کنیم. ما در کنگره در حال آموزش گرفتن هستیم و یادگیریمان را بالا می‌بریم؛ ولی یادگیری به تنهایی در جهان فیزیکی ارزشی ندارد، یادگیری باید به تجربه کردن برسد. اگر کاری را انجام دهیم تا دیگران ببینند، آن کار فقط فعالیت‌کردن است نه عمل؛ درحالی‌که اگر کاری را برای نفس خودت انجام دهی می‌شود عمل. ۱ عمل دیگر فاعل ندارد، فعل هم ندارد؛ یعنی متوجه انجام آن نمی‌شوی و آن همان عشق است. نهایت عشق یعنی نه عاشق وجود دارد و نه معشوق، عشق در آخر می‌شود عمل و فقط عشق وجود خواهد داشت.

منظور وادی پنجم همین است که یاد بگیریم تفکر را به عمل برسانیم. به طور مثال: من یاد گرفتم که وقتی روان انسان به ضدارزش‌ها آلوده می‌شود انسان بی‌قرار می‌‌شود و آرامش ندارد. پس برای اینکه انسانی با تعادل و موجه شویم و به آرامش راه پیدا کنیم، تفکر می‌کنیم که راه ارزش‌ها و تزکیه و پالایش کدام است؟! چگونه می‌توانم درونم را پاک‌سازی کنم؟ با چه روش و شیوه‌ای؟ با چه منابع و کتاب‌هایی؟ رفتن به کدام کلاس‌ها؟ و ...

پس خواسته در من شکل‌گرفته و برای انجامش حرکت می‌کنم. وقتی تفکر می‌کنیم و می‌خواهیم به هدف والایی دست پیدا کنیم، تغییرات شگرفی در درون ما ایجاد می‌شود. این تغییرات شگرف اولین قدم رسیدن به رهایی است برای اینکه بتوانیم ساختار خود را اصلاح کنیم.

نویسنده: راهنما همسفر مریم ر (لژیون هشتم)
رابط خبری: همسفر گلاله رهجوی راهنما همسفر مریم ر (لژیون هشتم)
ارسال: همسفر پرنیا رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون سوم) دبیر سایت
همسفران‌نمایندگی لویی پاستور

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .