English Version
This Site Is Available In English

وادی پنجم پلی میان دانستن و رهایی

وادی پنجم پلی میان دانستن و رهایی

همسفر الهه از لژیون دوم
در مورد وادی پنجم، باید تفکرات خود را از قوه به فعل درآوریم؛ یعنی آن‌ها را اجرایی کنیم و به مرحله عمل برسانیم. من، به‌عنوان یک همسفر، باید برای اصلاح اخلاق و رفتار خود، همواره ۳ اصل مهم پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک را مدنظر داشته باشم؛ زیرا وقتی اندیشه و تفکر من سالم باشد، گفتارم نیز سالم خواهد شد. انسانی‌که به‌هم‌ریخته و بی‌تعادل است، برای آن‌که به انسانی متعادل و طبیعی تبدیل شود، باید خود را تزکیه کند؛ یعنی از ضد‌ارزش‌ها دوری کرده و به‌سوی ارزش‌ها و کارهای مثبت حرکت کند. ساختارهای فکری من زمانی به نتیجه می‌رسند که صبر و بردباری داشته باشم.

همسفر نگار از لژیون دوم
ما چهار وادی را پشت سر گذاشتیم و آموختیم چگونه باید فکر کنیم، به چه چیزهایی فکر کنیم و از چه چیزهایی دوری کنیم. فهمیدیم چرا به این دنیا پا گذاشته‌ایم؟ چه هدفی را در زندگی دنبال می‌کنیم، اما وادی پنجم به ما می‌گوید: که تفکر به‌تنهایی کافی نیست؛ باید در جهت آن حرکت کنیم و ساختارهای ذهنی را به ساختارهای عملی تبدیل نماییم. در این وادی آموختیم که چگونه با تفکر صحیح، آرام‌آرام از تاریکی‌ها به سمت نور حرکت کنیم. اولین قدم، بازگشت از ضدارزش‌هاست. پله‌پله، با آموزش‌ها به صراط مستقیم قدم می‌گذاریم که همان راه ارزش‌هاست. در ادامه نیز پله‌های مهمی هم‌چون خودداری، قناعت، پس‌انداز، صبر، تجسس، قضاوت، غیبت، توکل، رضا و تسلیم قرار دارند. هر یک از این مفاهیم، درسی برای من همسفر بود؛ درس‌هایی که شاید در گذشته فراموش کرده بودم و در دنیای تاریک خودم به سر می‌بردم. اما رفته‌رفته، با دریافت آموزش‌ها، آن‌ها را آموختم و تمام تلاشم بر این است که در زندگی‌ام به‌کار ببندم، تا به امید خداوند، همیشه در مسیر ارزش‌ها و صراط مستقیم باقی بمانم.

همسفر الهام از لژیون دوم
وادی پنجم به من یاد داد که فقط پیدا کردن راه کافی نیست، مهم این است که من از این راه درست برداشت کنم و واقعاً بفهمم که این راه به من چه می‌گوید. برداشت؛ یعنی چیزی که من با ذهن خودم می‌فهمم و برای هر‌کسی می‌تواند متفاوت باشد؛ اما دریافت، یعنی حقیقتی که با دل، تجربه و عمل به آن می‌رسیم. برای مثال: من در لژیون سردار، راه بخشش برایم باز شده، اما برداشت و دریافت من از این راه چه بوده‌است؟ اوایل فکر می‌کردم که فقط پرداختن مبلغ است، اما در ادامه فهمیدم که چه‌قدر دریافت واقعی پشت این حرکت پنهان است و متوجه‌ شدم که فقط این نیست که به دانسته‌هایم اضافه شود، بلکه باید با عمل کردن دریافت واقعی داشته باشم. اگر من همسفر بتوانم قناعت‌کردن و پس‌انداز را یاد بگیرم، تازه می‌توانم ببخشم. بخشش؛ یعنی این‌که من از مالی که دارم با آگاهی سهمی را برای ساختن دیگران کنار بگذارم و این بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری عمر ما است‌. امیدوارم حالا که این توفیق نصیب شده و راه درست را پیدا کردیم، بهترین برداشت‌ و دریافت‌ها را از این راه داشته باشیم.

همسفر روناک از لژیون دوم
در وادی پنجم یاد می‌گیریم که باید آنچه را در ذهن داریم به مرحله‌ اجرا درآوریم. برای عملی‌کردن خواسته‌هایمان، راهکارهایی وجود دارد که اگر آن‌ها را درست و با نیت پاک به‌کار بگیریم، می‌توانیم به هدفمان برسیم. ۱_ پرهیز از اعمال ضدارزشی: باید از کارهای نادرست دوری کنیم و راه صراط مستقیم که درست‌ترین راه است را در پیش بگیریم. ۲_ خودداری: اگر در مورد درستی یا نادرستی یک کار شک داریم، بهتر است فعلاً از انجام آن خودداری کنیم تا مسیر درست را پیدا کنیم. ۳_ صبر: برای رسیدن به هر هدفی، باید پارامتر زمان را در نظر بگیریم، تلاش کنیم و صبور باشیم. ۴_ قناعت: باید نسبت به داشته‌هایمان شکرگزار خداوند باشیم و قناعت را پیشه کنیم. می‌توان با کم‌ترین امکانات، بهترین شرایط زندگی را ساخت. ۵_ پرهیز از تجسس، قضاوت و غیبت: وارد زندگی دیگران نشویم، درباره کسی قضاوت نکنیم و از غیبت دوری کنیم. ۶_ پس‌انداز: حتی اگر مبلغ کمی باشد، پس‌انداز کنیم. قطره‌قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود. باید برای کمک به دیگران، اول خودمان چیزی داشته باشیم. ۷_ توکل، رضا و تسلیم: پس از تلاش و حرکت در مسیر درست، نتیجه را به خداوند بسپاریم. نه موافقت و نه مخالفت، چرا‌که ما نمی‌دانیم خداوند چه برنامه‌ای برای ما دارد.

همسفر لیلا از لژیون دوم
از وادی‌ اول تا چهارم، ما چگونه تفکر کردن را آموختیم، اما وادی پنجم به ما یادآور می‌شود که تنها با تفکر کردن، مسائل ما حل نخواهند شد؛ بلکه تفکر سازنده زمانی کامل می‌شود که با «رفتن» و «رسیدن» همراه باشد. بنابراین، پس از تفکر و تشکیل ساختار ذهنی مناسب، لازم است که آن را به مرحله‌ اجرا درآوریم. برای تبدیل یک انسان بی‌تعادل به انسانی متعادل و موجه، تنها یک راه وجود دارد و آن هم «تزکیه و پالایش» است؛ یعنی دوری از ضد‌ارزش‌ها، حرکت به سمت ارزش‌ها و این فرآیند به‌تدریج و در گذر زمان محقق می‌شود و شامل مراحل زیر است: ۱_ بازگشت از ضد‌ارزش‌ها ۲_خودداری۳_ قناعت ۴_ صبر ۵_ پرهیز از تجسس، قضاوت و غیبت ۶_ پس‌انداز ۷_ توکل، رضا و تسلیم. در‌نهایت، وادی پنجم به ما می‌آموزد که باید ساختارهای فکری خود را به ساختارهای عملی و اجرایی تبدیل کنیم.

همسفر ثریا از لژیون دوم
در جهان ما، تفکر به‌تنهایی قدرت مطلق نیست، بلکه هنگامی کامل می‌شود که با «رفتن» و «رسیدن» همراه گردد. برای حل مسائل زندگی، تنها اندیشیدن کافی نیست. زمانی می‌توانم از تفکرات و اندیشه‌هایم بهره ببرم که آن‌ها را به مرحله‌ عمل وارد کنم. تفکر و اندیشه تا زمانی‌که به عمل تبدیل نشوند، هیچ ارزشی ندارند. اگر تمام متون اخلاقی را فرا بگیرم، سخنان انگیزشی و علوم تربیتی را بدانم، اما در لحظاتی که باید آن‌ها را به کار ببندم، ناتوان باشم، این دانسته‌ها بی‌فایده‌اند؛ درست، مانند طبل توخالی که صدای بلندی دارد، اما درونش پوچ است. سعدی نیز چه نیکو گفته است: «عالم بی‌عمل به چه ماند؟ به زنبور بی‌عسل»، یعنی کسی که فقط می‌داند، اما دانسته‌هایش را به‌کار نمی‌گیرد، هیچ سودی نمی‌رساند.

همسفر فریبا از لژیون دوم
وادی پنجم برای من، آغاز واقعی تغییر است. اینجا دیگر فقط صحبت از تفکر نیست؛ پای عمل نیز در میان است و می‌گوید: «تفکر به‌تنهایی کافی نیست، باید حرکت کرد» این، یعنی اگر بخواهم از تاریکی بیرون بیایم با ترک ضد‌ارزش‌ها، صبر و قناعت، پس‌انداز، خودداری در برابر وسوسه‌ها و ... باید برخیزم، تصمیم بگیرم و وارد عمل شوم. یکی از نکات کلیدی این وادی، بازگشت از ضد‌ارزش‌ها است؛ چراکه اگر در تاریکی بمانی و فقط به نور فکر کنی، هرگز به روشنایی نخواهی رسید. زیباترین بخش این وادی برای من آنجاست که می‌گوید: «با توکل، رضا و تسلیم خداوند نیز همراه تو خواهد بود»؛ یعنی وقتی تو قدم برداری، خدا هم راه را برایت هموار خواهد کرد. به‌نظر من، وادی پنجم پلی میان دانستن و رهایی است. چه سعادتی‌ که کنگره‌۶۰ این مسیر نورانی را با عشق به ما می‌آموزد.

همسفر فریبا _ خ از لژیون دوم
در جهان ما، تفکر به‌تنهایی قدرت مطلق برای حل مسائل نیست؛ بلکه با حرکت، تجربه و عمل است که معنا و کمال می‌یابد. اگر با دقت به هر آنچه در این دنیا خلق شده بنگریم، عظمت آن را درک خواهیم کرد. در این مسیر می‌آموزیم که ساختارهای فکری خود را از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل کنیم و از دل آن، ساختارهای نو و سازنده بیافرینیم. برای رسیدن به آرامش و پاکسازی درونی، باید همواره ۳ اصل اساسی را مدنظر قرار دهیم: پندار سالم، گفتار سالم و کردار سالم. تنها راه تبدیل انسان بی‌تعادل و آشفته به انسانی متعادل و آرام، تزکیه و پالایش نفس است؛ یعنی دوری از ضدارزش‌ها و حرکت به‌سوی ارزش‌ها. راه رهایی از اضطراب، نگرانی، پریشانی و ناامیدی، پیمودن پله‌هایی است هم‌چون: بازگشت از ضدارزش‌ها، خودداری، قناعت، صبر، پرهیز از تجسس، قضاوت و غیبت، پس‌انداز، توکل، رضا و تسلیم. ما در وادی پنجم آموختیم که باید ساختارهای فکری خود را به ساختارهای عملی و اجرایی تبدیل کنیم. برای این کار، نیازمند صبر، تحمل و پایبندی به اصول هستیم. اگر آنچه را که در ذهن داریم با عمل سالم همراه سازیم و در جهت ارزش‌ها حرکت کنیم، بی‌تردید به رهایی و آرامش خواهیم رسید.

ویرایش و رابط خبری: همسفر فریبا رهجوی راهنما همسفر حمیرا (لژیون دوم)
ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .