به نام قدرت مطلق الله
خدا را شکر میکنم که در کنگره هستم و آموزش میگیرم.
من حال خوش خود و مسافرم را مدیون استاد مهربانم جناب مهندس دژاکام و خانواده محترمشان هستم.
در رابطه با تخریب شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST؛ باید بگویم اولین باری که اسم شیشه را شنیده بودم توسط دوستم بود که با همسرشان وامهای کلانی گرفته بودند و موقع بازپس دادن دچار مشکل شده و نمیتوانستند به موقع پرداخت کنند. به گفته خودشان به تهران رفته منزل شوهر عمه همسرشان که کمکشان کند و شوهر عمه میخواهد صحّت صحبتهایشان را باور کند به آنها شیشه میدهد که مصرف کنند، گفتند وقتی شیشه مصرفکردند سیر تا پیاز موضوع را برایش تعریف کردند و بعد از تعریف موضوع، مشکلشان را بر طرف میکند.
دوستم با خوشحالی زیاد از این ماده برایم تعریف کردهبود که چقدر عجیب و غریب بوده و همه چی را از مغزشان بیرون کشید.
البته من به فکر اینکه نکند با این حرفها مغز من و شوهرم را شستوشو بدهند و به زندگیمان لطمه بزنند با این خانواده قطع رابطه کردیم.
بعد از ۸سال متوجه شدم که مسافرم اعتیاد به شیشه دارد و حتی تا سه شبانهروز نمیخوابد، وقتی بیدار میشود با حرص و ولع غذا میخورد که غذاخوردن یک انسان عادی نمیتواند باشد، همیشه در جنگ و دعواست.
سالها به همین منوال میگذشت و من ذرهذره آب شدن مسافرم را میدیدم.
بارها او را به کمپ بردم و هیچ جوابی نگرفتم، فقط انواع قرصها و مواد جدید به زندگیاش اضافه شد؛ حتی قمار که بدترین ضربه را به همراه شیشه به زندگیمان وارد کرد.
این اواخر فقط یک چیز از خداوند مرگ خودم را میخواستم تا این صحنهها را نبینم، از این زندگی دردناک خسته شدهبودم.
مسافرم از کشیدن مواد زجر میکشید و من از زجر کشیدن مسافرم زجر میکشیدم.
وقتی مسافرم برای مصرف مواد درب را به روی خودش میبست من با نگرانی و اضطراب شدید هر چند ساعت صدایش میزدم و با خود میگفتم نکند حالش بد شدهباشد؛ چون چندباری حالش بد شدهبود.
همیشه در خواب با صدای ناله مسافرم که از من کمک میخواست بیدار میشدم؛ ولی کاری از دستم بر نمیآمد تا اینکه با کنگره آشنا شدیم.
باورم نمیشد درمان مسافرم در این مکان مقدس صورت بگیرد. وقتی وارد کنگره شدم برایم جالب بود که یک عده مصرفکننده با خانوادههایشان در کنار هم با لبهای خندان و لباسهای سفید و مرتب نشستهاند.
من با دلی پر از آشوب و نگران نگاهشان میکردم و اینگونه وارد کنگره شدم و اکنون دوسال از آمدنم به کنگره میگذرد. خداوند را شکر میکنم که من از نظر روحی با جهانبینی به تعادل رسیدهام و مسافرم، هم جسمی و هم روحی به درمان رسیده و از همه عزیزانی که ما را در این مسیر همراهی کردهاند تشکر میکنم.
رابط خبری: همسفر حلیمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون سوم)
نویسنده: همسفر فخری رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون سوم)
ویرایش و ارسال: نگهبان سایت همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر صبحگل (لژیون ششم)
همسفران نمایندگی قائمشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
70