دهمین جلسه از سی و ششمین دوره کارگاههای آموزش عمومی کنگره ۶۰ شعبه نیما یوشیج بهشهر به استادی مسافر علیاکبر، نگهبانی مسافر هانی و دبیری مسافر جواد در روز پنجشنبه مورخ 26/04/1404 رأس ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان اکبر هستم یک مسافر. بهنوبه خودم از مهندس و خانواده محترمشان، استاد امین، ایجنت محترم در قسمت مسافران و ایجنت گرامی قسمت همسفران متشکرم. همچنین گروه مرزبانی قسمت مسافران و همسفران هم سپاسگزارم. از استاد بزرگوارم الله قلی که جا دارد یادی کنیم از ایشان. ماندگاری من در کنگره به جهت آموزشهای ایشان بود. امیدوارم در هرجایی که هستند در صلح و آرامش باشند. از همسفر خودم تشکر. میکنم، که ماندن در کنگره با صبوری ایشان برای من رقم خورد. بسیار از ایشان ممنونم. از تمام خدمتگزاران و مسافران بابت این چهارده ماه که ما را تحمل کردند و یاری دادند، در جشنها تولدها و ماه مبارک رمضان حمایت کردند سپاسگزارم و درنهایت از همهی راهنمایان شعبه چه شال نارنجی و چه سبز در بخش مسافران و همسفران کمال تقدیر رادارم.
تخریب شیشه، صحبت کردن در این مورد خیلی سخت است،چراکه خیلی به همسفرم سختی دادم، توهمهای شیشه یکی دو تا نیست، اگر بخواهم زیادی در موردش صحبت کنم همسفرم در شرایط سختی قرار میگیرد. همینالان که اینجا نشستم سعی میکنم خودم را کنترل کنم تا اشک از چشمانم سرازیر نشود.
شیشه برای کشور آمریکا بود که در جنگ استفاده شد. برای هوشیاری بالای سربازان،شیشه شیمیایی است و زمانی که وارد ایران شد،مهندس اطلاع کامل داشتند و فرمودند که موادی به ایران واردشده که بمب اتم مواد مخدر است. ما مصرفکنندگان میگفتیم این مواد مخدر نیست بلکه انرژیزاست و اعتیاد ندارد درحالیکه مهندس پیوسته این نکته را خاطرنشان میکنند که هر چیزی که انسان را از تعادل خارج میکند مواد مخدر است. شیشه هم مخدر است هم محرک و فراتر از اینها یک مخرب است و توهمزا. چند نوع اسم دارد. شیشه کریستال و زمانی که ما استفاده میکردیم اشک تمساح یا اشک خدا هم میگفتند. طریقه استفاده چند مدل است ما یک مدل را یاد گرفتیم. معمولاً با پایپ استفاده میشد. یا با مشروبات انرژیزا مخلوط میکردند و میخوردند در آدامس میزدند که ما اینها. ندیدیم. اولین کاری که شیشه میکند سیستم عصبی مغز را از کار می اندازد. فرماند هی بدن را از ما میگیرد و اختیار کامل را از ما میگیرد.

هرکسی وارد شیشه شد به هر نحوی در هر شغلی که بود درنهایت همان شغل را از او گرفته. رانندهای که برای درآمد بیشتر مجبور بود بیشتر پشت فرمان بنشیند به شیشه رو میآورد و در ادامه منجر به این میشد که کارش را از دست میداد. یا دانشجویی که برای درس خواندن بیشتر تحصیلاتش را ازدستداده.
خود من با پیشنهادی که برای مصرف شیشه روبرو شدم ابتدا برای بالا رفتن توانایی بیشتر برای کار کردن بود که یک شخصی به من تعارف کرد و مصرف کردم و تا صبح کارکردم ولی در ادامه با مصرف مدام تخریبش اثرات جبرانناپذیری برای من به وجود آورد. درست است در ابتدا خوشبرخورد میشوی سرحال میشوی و همه به خاطر مهریان شدنت دوستت دارند. به خودت رسیدگی میکنی، ولی بهمرور با مصرف طولانیمدت که معتاد آن شدی بهمرور همه از تو میکنند. به خودت و خانوادهات، همسایهها و شهری که در آن زندگی میکنی آسیب میزنی و همه از تو گریزانند.
در مصرف شیشه اولین اتفاقی که میافتد به نزدیکترین آدمهای اطرافت ضربه وارد میشود. من درجایی هستم که نباید دروغ بزنم. مکان مقدسی است. همهچیزم را از دست دادم و تقریباً در حال از دست دادن همسفرم بودم. یک چوبدستم میگرفتم در شبها، باوجوداینکه سه فرزند داشتم تصور میکردم همسفران خدایناکرده باکسی ارتباطی دارد و به دور خانه پاسبانی میدادم و مدام درگشت شبانه بودم. اینها همه توهمهای شیشه بود
با آموزشی که در کنگره گرفتم متوجه شدم شیشه با ده ماه پاک نمیشود. درست است کنار گذاشته میشود ولی باید در سفر دوم قرار بگیری تا روح و روان و جهانبینی تو پاکسازی شود. من چهار سال است که از رهایی خودم گذشته هنوزم که هنوزه گاهی به یادم میآید. تا روزی که من را از کنگره بیرون نیندازند من هستم.
سفر اولی که راهنما انتخاب میکند توصیه میکنم در نوع سخن گفتن باراهنمای خود دقت کند. رفتار شایستهای داشته باشد و خوب عمل کند. من شیشه زیاد مصرف کردم. شیشه تنها اصلاً فاز نمیدهد باید در کنارش مواد دیگری استفاده کنی مثل قرص یا تریاک یا شیره. تنها غذای من در زمان مصرف آب بود و سیگار. به عبارتی غذایی نمیخوردم. به شکرانه آمدنم به کنگره راه برای من باز شد، همهچیز برای من درحالیکه بازگشت است. هرچند نباید انتظار داشته باشیم سریعاً اتفاق بیفتد. بارها مهندس گفتند مشکل من بهگونهای بود که یکی از چکهایم بعد از هفت سال پاس شد. منم همینطور بودم. منتها کمی صبر و خدمت در کنگره به صورتی که خالصانه باشد نه برای اینکه بگوییم خدمت میکنم تا زندگیام برگردد و درست شود. باید از ته دل و خالصانه باشد بهمرور بدون شک همهچیز بازمیگردد
تنها راه درمان ما همین کنگره است. متد دی اس تی.شربت اوپیوم و جهانبینی. غیر این ممکن نیست و درمان موفقی نخواهیم داشت. از اینکه به صحبتهای من گوش دادید از همه شما ممنون و سپاسگزارم.
تایپ و ویراستاری: مسافر محمد جواد لژیون هشتم
عکس: مسافر مجید لژیون سوم
بارگذاری: مسافر مقداد لژیون پانزدهم
- تعداد بازدید از این مطلب :
229