English Version
This Site Is Available In English

راهنما شدن یک توفیق الهی است

راهنما شدن یک توفیق الهی است

وقت آن است ای عزیزان وارد میدان شویم

سفره‌ای باز است، ما هم لقمه‌ای مهمان شویم

لابه‌لای دردهای ناتمام زندگی

همدم حال و هوای جشن گلریزان شویم

روز تکلیف است باید دل به دریاها دهیم

در کویر خشک زاران نم‌نم باران شویم

در خدمت راهنما همسفر ندا هستیم.

در این روز گفت‌وگویی دلنشین با ایشان ترتیب دادیم که نظر شما را به آن جلب می‌نماییم.
ضمن عرض سلام و خداقوت خدمت شما، از اینکه وقت ارزشمند خود را در اختیار ما قرار داده‌اید سپاسگزارم.

۱ـ لطفاً خودتان را به رسم کنگره معرفی کنید؟ 

وقتی باورها با محبت واقعی عجین شود، معنای محبت را لمس می‌کنیم.
سلام دوستان ندا هستم همسفر حمزه
تخریب ۲۰سال، با آخرین آنتی‌ایکس مصرفی شربت تریاک، وارد کنگره شدیم. طول مدت درمان ۱۰ماه و ۲۱روز، به روش DST با داروی درمان OT، به راهنمایی آقای احمد رستمی و خانم مبینا، با دستان پر مهر جناب مهندس دژاکام مدت سه سال و هفت ماه است که آزاد و رها هستیم.

۲ـ از حس خودتان بگویید، زمانیکه نام خود را در لیست قبول‌شدگان آزمون راهنمایی مشاهده کردید؟

احساس شادی و شعف زیادی داشتم؛ زیرا هم، نام خود و هم نام مسافرم در لیست قبول‌شدگان بود. ان‌شاالله بتوانیم این رسالت را به خوبی انجام دهیم‌.

۳ـ زمانی که شال خوش‌رنگ راهنمایی را از دستان پر مهر جناب مهندس دریافت کردید چه حسی داشتید؟

احساس من در آن لحظه واقعاً غیر قابل وصف بود. باید هر شخص، خود در این جایگاه قرار بگیرد، تا با تمام وجود این لحظه را درک کند.
ملاقات با جناب مهندس و گرفتن شال از ایشان حس خوشحالی عمیقی به همراه داشت؛ اینکه انسان بزرگی به من مسئولیتی می‌دهد تا خدمت کنم و بیشتر آموزش بگیرم. امیدوارم لیاقت این جایگاه را داشته باشم.

۴_ چرا تصمیم گرفتید راهنما شوید و چه پیامی برای کسانی که می‌خواهند راهنما شوند دارید؟

راهنما شدن توفیق الهی می‌خواهد، اولین دلیل عشق به خدمت است. همیشه دوست داشتم در مسیر کنگره هر کاری که از دست من بر می‌آید انجام دهم، تا قدر‌دان خدمتگزاران کنگره باشم.
راهنمایی یک جایگاه آموزشی است که نیازمند عشق، صبر و تعهد به قوانین کنگره است.

۵_ حس و حال خود را از اینکه قرار است شال نارنجی به گردن بیندازید و لژیون تشکیل بدهید بیان کنید؟

من زندگی خود را مدیون کنگره‌۶۰ و راهنمایان عزیزم هستم، که از آن‌ها آموزش گرفتم، و دوست دارم مانند افرادی که به من کمک کردند، من هم به همدردانم کمک کنم، تا به آرامش برسند. در واقع تشکیل لژیون آغازی دوباره برای آموزش گرفتن خود من است.

۶_ راهنمای موفق به چه کسی می‌گویند؟

راهنمایی موفق است؛ که معرفت، عدالت و عمل سالم را سرلوحه کار خودش قرار دهد و از بالا به رهجو نگاه نکند و هدف او جز خدمت چیز دیگری نباشد تا نیروهای الهی در این مسیر به او یاری برسانند.

۷_ احساستان را در قالب کلمه در رابطه با واژه‌های زیر بیان کنید؟

شال نارنجی؛ آغازی دوباره
لژیون؛ خانواده
راهنما و رهجو؛ راهنما عاشق، رهجو امانت
آقای مهندس؛ مظهر ایمان و عشق
وادی مورد علاقه شما؛ وادی چهاردهم

۸_ سی‌دی که توانست بزرگترین گره درونی شما را باز کند؟

به نظر من با نوشتن هر سی‌دی یک گره از درون من باز می.شود.

۹_ کلام آخر؛

خانم فاطمه عزیز از اینکه من را به انجام این مصاحبه دعوت کردید، از شما  سپاسگزارم.
امیدوارم طبق پیمانی که بسته‌ام لیاقت این جایگاه را داشته باشم و بتوانم به نحو احسن خدمت خود را انجام دهم و خداوند از من بپذیرد.
شکر بابت وجود جناب مهندس که با فداکاری، راه درمان را برای هزاران نفر فراهم کرد.

مصاحبه‌گر: راهنمای تازه‌واردین همسفر فاطمه
عکاس:همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون اول)
تایپ: راهنما همسفر ندا
ویراستاری و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون اول)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .