خدا را شاکرم بهدلیل حال خوب امروز خودم، مسافرم و پسرم و همچنین بابت وجود کنگره۶۰ و داشتن استادی همچون آقای مهندس دژاکام شکرگزار هستم. چه بگویم از شیشه که چه روزهایی را پشت سر گذاشتهایم! چه شبها و صبحهایی را در عمق تاریکی که بهواسطه شیشه برای ما بهوجود آمده بود را به سر کردهایم. مسافر من حدود سالهاست که مصرفکننده شیشه است؛ شیشه باعث شده بود مسافرم همیشه درگیر کار و بیکاری باشد و دائما درگیری در خانه داشته باشیم.
زیرا شیشه هیچوقت اجازه نمیداد که صبحها زود بیدار شود و شبهای زیادی که تقریبا نزدیک به ۷۲ ساعت میشد را نمیخوابید و در اتاق خواب با گوشی، پیچ و مهرهها سرگرم و مشغول میشد. شیشه وارد زندگی ما شده بود و هر چقدر بیشتر دست و پا میزدم که از خانه ما بیرون برود، او جای خودش را محکم و محکمتر میکرد. بهواسطه شیشه خیلی چیزها از زندگی ما بیرون رفت؛ شیشه جای عشق، محبت و احترام را در خانه ما گرفته بود.
چه روزهای زیادی که پر از غم و غصه بودیم و خیلی حال خرابی داشتیم و از اینکه هیچ کاری از دستمان بر نمیآمد، هر روز بیشتر از روز قبل ناامیدتر میشدیم؛ نتیجه و حاصل شیشه یاس و ناامیدی بود که تمام وجودم را گرفته بود. همیشه با خود میگفتم: خدایا میشود یک روز این مهمان ناخوانده از خانه و از زندگی ما بیرون برود؟ و آرامش به زندگی ما برگردد؟ شیشه وسیلهای برای برهم زدن تعادل و حال خوش زندگی ما شده بود.
الان با ورودم به کنگره۶۰ من در کنار شیشه امید، حال خوب و دل خوش را به دست آوردم. خدا را شاکرم با وجود شیشه در زندگی من سیر زندگی رو طی میکنم و سعی میکنم هیچ لحظهای را از دست ندهم. به خاطر امروز خدا را شاکرم و سپاسگزار آقای مهندس و آموزشهای ناب کنگره۶۰ هستم.
نویسنده: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم)
رابط خبری: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر اکرم (لژیون چهارم)
عکاس: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر فتانه (لژیون چهاردهم)
ویراستاری: همسفر هانیه رهجوی راهنما همسفر فتانه (لژیون چهاردهم) دبیر دوم سایت
ثبت: همسفر سمانه رهجوی راهنما همسفر الهام (لژیون بیستوپنجم) دبیر اول سایت
همسفران نمایندگی شادآباد
- تعداد بازدید از این مطلب :
80