English Version
This Site Is Available In English

یادآوری‌های تلخ و شیرین

یادآوری‌های تلخ و شیرین

دستور‌جلسه شیشه؛
آقای مهندس حسین دژاکام در جلسه روز چهارشنبه: مسئله شیشه در کنگره‌۶۰ کاملاً حل شده است و لزومی ندارد زیاد در مورد آن صحبت کنم.
خدای من، مهندس غول بی‌شاخ و دم زندگی مرا می‌گوید. بله استاد کاملاً درست می‌گفتند، هنوز هم که اسم آن را می‌‌شنوم، دست و پایم نه، ولی دلم می‌لرزد.

از ابتدای این هفته که مطالب مربوط به دستور‌جلسه به دستم می‌رسید و آماده ارسال می‌شدند، خاطرات تلخ زیادی را مرور کردم و سپاسگزارتر از گذشته، قوی و محکم ادامه دادم. من از گذرگاه‌های سختی گذشتم، تنها یاد خداوند بود که آرامش و توان ادامه دادن را به من می‌داد. او را در تمام لحظات ترس، اضطراب و وحشت خود و فرزندانم می‌دیدم. وقتی تهدید به مرگ می‌شدم، شهادتین گفتن اولین کاری بود که می‌کردم. یادآوری بعضی اتفاقات روحم را آزار می‌دهد؛ ولی طبق گفته کتاب آسمانی ما، انسان فراموش‌کار است.

اکنون که زندگی روی دیگری نشان من داده و به‌نظر خودم، خوشبخت‌ترین زن دنیا هستم، نباید فراموش کنم که روزی در حسرت و اشک و آه دست و پا می‌زدم. یکی از دلایلی که خدمت را شیرین‌تر می‌کند، همین گذشته تلخ است. گذشته‌ای که با آموزش‌ها و نور کنگره‌۶۰، چراغ راه آینده من و خانواده‌ام شد. شیشه باعث ورود ما به اعماق تاریکی شد، تا در سیاه‌ترین نقطه، کور‌سوی درمان و امید را ببینیم. من مدیون شیشه هستم، من بودن در کنگره‌۶۰ را مدیون شیشه و کریستال هستم؛ زیرا اگر مسافرم به مصرف تریاک یا شیره ادامه می‌داد، من تلاش چندانی برای درمان او نمی‌کردم، شاید هم او را رها می‌کردم، من عاشق بودم؛ ولی فشارهای زندگی‌ ما بیشتر از نقطه‌تحمل من بود. بعد از این‌که متوجه مصرف شیشه مسافرم شدم، دیگر آدم قبل نبودم، قوی شده بودم، بسیار قوی، نمی‌توانستم ببینم قهرمان زندگی من، تکیه‌گاه من، هر روز ضعیف‌تر و ناتوان‌تر از گذشته می‌شود، بی‌خواب، سردرگم، متوهم، به‌معنای تمام بی‌چاره شده بودیم. هیچ چاره‌ای نداشتیم. در جستجوی راه‌حل مشکلاتم بودم، همواره از خداوند درخواست و مسئلت می‌کردم تا راه درست را نشانم بدهد، تلاش کردم و خداوند نیز پاسخ خواسته و تلاشم را به‌بهترین نحو ممکن به من هدیه داد.

اکنون خانواده من، در کنار خانواده بزرگترم یعنی نمایندگی بیرجند، درحال آموختن و لذت بردن است. از یکایک همسفران که همواره از آن‌ها آموختم و الگوی عشق بی‌قید و شرط برای من هستند، نهایت تشکر را دارم. به‌ خود می‌بالم که عضو کوچکی از این سیستم هستم و همواره سپاس‌گزار کنگره‌۶۰، جناب آقای مهندس، خانواده محترم ایشان و خدمتگزاران خواهم بود.
خداوندا، تو قادر مطلق و دانای حکیمی، خود از نهان و آشکار ما آگاهی، یاریم کن تا از آموزه‌ها نهایت بهره را ببرم و آن‌ها را در مسیر صحیح به‌کار بندم و خدمتگزار راستین کنگره‌۶۰ بمانم.

نویسنده و ویرایش: همسفر زهرا مرزبان خبری  
رابط خبری: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بیرجند

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .