چیزی که شکستنش برای انسان قابل رؤیت است، آسان بوده و از یاد میبرد؛ ولی شکستن دل کار سخت و بسیار دشواری است. دل کجاست؟ دل همان قلب و یک تکه گوشتی است که هیچ حس و دردی ندارد. وقتی قلب دچار مشکل میشود، اعضای دیگر بدن به درد میآیند مثلا: درد به دست چپ، پشت گردن و کمر سرایت میکند.
حال، مرکز این قلب کجاست؟ مرکز آن در سینه است که جایگاه حس میباشد؛ همانطور که مغز جایگاه عقل است. زمانیکه دل میشکند، یک طرف قضیه عاشق و طرف دیگر معشوق است و اما رابطهای که بین آنها وجود دارد این است که وقتی کسی یک حرکتی انجام بدهد، باعث شکستن دل میشود؛ بنابراین شکستن دل ابعاد گوناگونی دارد. اگر کسی دست یا پایش بشکند میتواند به کارش ادامه دهد؛ ولی اگر قلبش بشکند برایش سخت است.
مطلبی که بارها شنیدهایم که میگویند: از دور دل میبرد و از نزدیک زهر؛ منظور اینکه شاید کنارهم، علاقمند و دوستدار هم باشند؛ اما متوجه زهر نمیشوند. درست است که انسان از لحاظ درونی آسیب دیده و ویران شده؛ ولی باید به تلاش و کوشش خودش چه از نظر روحی و چه از لحاظ جسمی ادامه بدهد و توان خود را بالا برده و افزایش دهد. توان جسمی اینکه بتواند وزنه بردارد یا خوب بدود و توان روحی زمانی است که به مشکلی برخورد میکنید یا شرایط برای شما سخت میگذرد، در آن شرایط مقاومت و مدیریت کنید و قدرت روحی خودتان را بالا ببرید. این افراد قطعاً کمتر دچار آسیب روحی، روانی و بیماری میشوند؛ ولی اشخاصی که از نظر فکری و جسمی عقب باشند، دچار بیماری سایکوسوماتیک میشوند؛ یعنی توان فکری نخواهند داشت و وقتی سیستم ایمنی بدن ضعیف و پایین باشد، انسان در نبرد با سرطان و سایر بیماریها شکست خواهد خورد.
توان روحی، سیستم ایمنی بدن را تقویت میکند. یک زمانی بوده که دل انسان به دلایلی شکسته و اثر آن هنوز وجود دارد، مانند همان جای زخمی که روی بدن بهبود یافته؛ ولی اثرش و ردش در بدن باقی مانده است. ما باید در هر شرایطی با فکر و عقل و با تلاش و کوشش به راه خود ادامه بدهیم تا بتوانیم از ظلمت و تاریکی خارج شویم. انسان از زمان تولد تا مرگ در جنگ و ستیز بوده است؛ بنابراین هر وقت که شکست میخورد، بهمعنی این است که در تاریکی قرار دارد و باید بجنگد تا پیروز این میدان باشد.
آخرین وظیفه افراد در حلقه سوم که از عمده و مهمترین وظایف آنهاست، رسیدگی به فرزندان خودشان میباشد اینکه چه کاری برای فرزندان خود انجام داده یا چگونه آنها را پرورش دادهایم و از لحاظ مادی و عاطفی آنها را به چه مرحلهای رساندهایم؟ نباید در تربیت آنها افراط و تفریط کنیم.
بعضیها اعتقاد دارند که مادیات مانند چرک کف دست است؛ ولی آقای مهندس در سیدی شکستن دل میفرمایند: پسانداز کردن مهم است؛ چراکه اگر انسان از لحاظ مالی در مضیقه و تنگنا نباشد، از قدرت فکری بالایی برخوردار خواهد بود و به مسائل دیگر با دید مثبت نگاه میکند؛ لذا نوشتن سیدی خودش یک مدیتیشن است و همچنین باعث آزاد شدن فکر میشود. بایستی با صبوری و حوصله بهترین راه را انتخاب کنیم؛ همانطور که آقای مهندس توانستند با تفکر، صبر و تلاش خودشان به درمان مواد مخدر، سیگار، اضافهوزن و ... بپردازند.
ویرایش: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر نازی (لژیون چهاردهم) دبیر سایت
ارسال: همسفر گندم رهجوی راهنما همسفر شهناز (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ستارخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
77