جلسه پنجم از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی بروجن به استادی همسفر سوزان، نگهبانی همسفر راضیه و دبیری همسفر فاطمه با دستور جلسه «تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST» روز دوشنبه ۲۳ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه امروز «تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST» است؛ آقای مهندس حسیندژاکام در سیدیهای «شیشه ۱»، «شیشه ۲» و «شیشه ۳» بهخوبی درباره ماده شیشه و تخریبهای آن برای ما صحبت کردند. در سیدی «شیشه ۱»، آقای مهندس بیان کردند: این ماده بسیار خطرناکتر و وحشتناکتر از چیزی است که حتی ما فکرش را بکنیم یا تصور کنیم. ماده مصرفی شیشه، مادهای است که با الفاظ و کلمات نمیتوان میزان تخریب و وحشتناک بودن آن را بیان کرد.
همچنین فرمودند: این ماده بیشتر شبیه بمب اتم میماند ما در جای دیگری نمیتوانیم بمب اتم را جز مواد منفجره بدانیم؛ چون خود بمب اتم حالتی دارد که بسیار متفاوت است و در این تشبیه، شیشه نسبت به سایر مواد مخدر مانند بمب اتم است به خاطر آن تخریبهای شدیدی دارد و فرمودند که مصرفکنندگان هروئین و تریاک ممکن است بسیاری از کارهای ضدارزشی را انجام دهند؛ اما در نهایت آنها انسانهای عادی و معمولی هستند و مشاعر خود را از دست ندادهاند؛ در صورتی که مصرفکنندگان شیشه، متأسفانه مشاعر خود را با مصرف این ماده از دست میدهند و آقای مهندسحسیندژاکام آنها را به «دیوانگان شاخدار» تشبیه میکنند.
حالا چرا آقای مهندسحسیندژاکام، مبحث شیشه را جدا از بقیه مواد مصرفی میدانند؟ به این دلیل که میزان دوپامین آزادشده در مغز، یازده مرتبه بیشتر از سایر مواد مخدر مثل تریاک یا هروئین است، در حالی که آن مواد حدود چهار مرتبه دوپامین آزاد میکنند.تصور کنید اگر این میزان دوپامین در مغز آزاد شود، چه اتفاقی میافتد؟ واقعاً مصرفکننده به مرز اسکیزوفرنی و دیوانگی کشیده میشود. آقای مهندس فرمودند: بهترین درمان برای شیشه، داروی OT است؛چون مصرفکنندگان، بیست روز پس از مصرف OT علائم و حالتهای دیوانگیشان از بین میرود. به این خاطر که تریاک ۲۵ نوع آلکالوئید دارد که ۸ نوع از آنها برای درمان شیشه فوقالعاده مفید هستند.
خود من تجربه زندگی کردن در کنار یک مصرفکننده شیشه را نداشتم؛ اما اجازه میخواهم درباره تجربیات خودم قبل از ورود به کنگره در حوزه اعتیاد، که مدتی در یک مرکز ترک اعتیاد فعالیت میکردم، صحبت کنم و یک مقایسه درمانی میان درمان در آن مراکز و درمان در کنگره ۶۰ با شما عزیزان به اشتراک بگذارم. کسانی که به مرکز ترک اعتیاد با مصرف شیشه رجوع میکردند، ظاهر ژولیده و بههمریختهای داشتند و بسیار ناآرام بودند بهصورتی که نمیتوانستند برای مدت کوتاهی بر روی صندلی بنشینند، مادام در حال صحبت کردن و دروغ گفتن بودند، چهرههایی لاغر و شکسته داشتند و اکثراً نشانههایی از جراحات بر روی بدن آنها بود. درمان آنها بیست و یک روز بود که در این مدت به آنها قرصهای اعصاب و روان داده میشد و بعد از بیست و یک روز من به عنوان مشاور ترک اعتیاد با آنها ملاقات داشتم و در این ملاقات شاهد پریشانی حالی این افراد بودم و حتی خیلی از آنها دست به خودکشی و فرار میزدند. در طول زمان ترک این افراد نمیتوانستند حتی خانوادههای خود را ببینند و در طول روز یک الی دو ساعت برای هواخوری به محوطه میرفتند. ترک شیشه برای این افراد بسیار سخت و طاقتفرسا بود، این افراد بعد از دوماه زمانی که برای مرخصی به بیرون از مرکز میرفتند دوباره به سمت مصرف شیشه روی میآوردند. زمانی که با خانواده این افراد صحبت میکردم از توهمات شدید آنها صحبت میکردند و اینکه در کنار این افراد اصلا امنیت جانی نداشتند، حتی همسر یکی از این افراد میگفت که همسرش در اثر مصرف شیشه تمام خانه را حفر کرده بود و تمام وسایل خانه را آتش زده بود و به همین دلیل با فرزندان خود او را ترک کرده بود. زمانی که با این فرد صحبت کردم که چرا چنین کاری انجام داده است در جواب پاسخ داد که کسانی در اطراف من هستند که اگر من این کار را نکنم، مرا تهدید به کشتن میکنند.
زمانی که من وارد کنگره۶۰ شدم تازه متوجه شدم ترک اعتیاد چیست و درمان در کجای کار قرار گرفته است. آقای مهندسحسیندژاکام فرمودند: اعتیاد یک بیماری لاعلاج و پیشرونده نیست بلکه اعتیاد میتواند پسرونده باشد و حتی درمان شود. زمانی که انسان وارد کنگره میشود نسبت به خودش شناخت پیدا میکند و به این درک میرسد که نظر خداوند نسبت به جایگاه انسان چیست. زمانی که به درمان در کنگره توجه کنیم، میبینیم که بسیاری از مصرفکنندگان با لباس سفید در کمال آرامش، با عشق، محبت و با داروی معجزهگر OT به کنگره میآیند و یا به رهایی رسیدهاند و یا در حال درمان هستند.
آموزشها و راهنمایان کنگره ۶۰ اصلا قابل مقایسه با مشاوران و هیچ کدام از پروتکلهایی که تا به حال دیدهام، نیست. هر کدام از راهنمایان احساس زنده بودن و حی بودن را در ما القا مینمایند و آن انرژی را در ما بیدار میکنند. امیدوارم که ما نیز بتوانیم امانتدار خوب کنگره۶۰ باشیم و بتوانیم آموزشهای کنگره را در تفکرات و اعمالمان کاربردی کنیم.

مرزبانان کشیک: همسفر صغری و مسافر سجاد
تایپیستها: همسفر زینب و همسفر الهام رهجویان راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول)
عکاس، ویراستاری و ارسال: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون اول) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی بروجن
- تعداد بازدید از این مطلب :
218