جلسه دوم از دوره سیزدهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دنا شهرضا با استادی همسفر مهناز، نگهبانی همسفر ثنا و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST» روز یکشنبه 22 تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ شروع به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
از ایجنت، گروه مرزبانی و راهنمایم خانم اکرم، بسیار سپاسگزارم که به من اجازه دادند تا این جایگاه را تجربه کرده و آموزش ببینم.
برای من بسیار جالب و در عین حال عجیب بود که لژیون چهارم به عنوان لژیون خدمتگزار در دستور جلسه “شیشه” انتخاب شد و جایگاه استادی به من سپرده شد. امیدوارم بتوانیم در این جلسه با هم آموزش ببینیم.
همانطور که آقای مهندس در لایو هفته گذشته فرمودند، شیشه فقط یک آلکالوئید دارد که آمفتامین است و در مقایسه با تریاک که ۲۵ آلکالوئید دارد، به راحتی قابل درمان است. پس نگران نباشید. اما اگر جزوه راهنما و راهنمایی، قسمت شیشه را مطالعه کرده باشید، قطعاً میدانید که شیشه یکی از خطرناکترین مواد مخدر صنعتی و مصنوعی است که در آزمایشگاهها ساخته میشود و با زرورق یا پایپ مصرف میگردد. ظاهر آن شبیه نمک درشت یا خردههای ریز شیشه پودر شده یا تکههای کوچک یخ است. به دلیل همین ظاهر، در کشور ما به آن “شیشه” و در اروپا و آمریکا به آن “آیس” (به معنای یخ) گفته میشود. میتوان گفت که اثر سرخوشی آن شبیه هیچ یک از مواد مخدر دیگر نیست.
این ماده ذاتاً انرژی ندارد، بلکه انرژی ذخیره شده در جسم را به یکباره آزاد میکند. فرد، انرژی را که باید در چند شبانهروز مصرف کند، در یک شب به کار میبرد که پس از مصرف، گاهی تا دو شبانهروز نمیخوابد و رفتارهای بیپروا از خود نشان میدهد. همچنین دچار توهمات شدیدی میشود که ناشی از جابهجایی حسهای درون و بیرون است. به این معنی که فرد بیدار است و چشمانش باز است، اما خواب میبیند و بر اساس آن دنیایی که در آن قرار دارد و چیزهایی که فقط خودش میبیند، رفتار میکند. به همین دلیل، پس از از بین رفتن اثر سرخوشی، فرد احساس خستگی و کسالت شدیدی دارد، تا حدی که ممکن است تا ۴۸ ساعت بدون وقفه در حالت بیهوشی بخوابد و سپس با سردرد شدید و لرزش بدن بیدار شود و چرخه دوباره تکرار شود. از این رو، جناب مهندس میفرمایند شیشه نه مخدر است و نه محرک، بلکه یک مخرب وحشتناک است که فرد را هم از نظر جسمی و هم از نظر روحی نابود میکند و از مصرفکنندگان آن به عنوان “مصرفکنندگان شاخدار” یاد میکنند.
من این مسئله را، با وجودی که مسافرم با مصرف آنتیایکس شیره و تریاک وارد کنگره شد، شخصاً تجربه کردم. یک شب که به طور کاملاً اتفاقی، شیشهای از مهمانی در خانه ما باقی مانده بود و مسافرم برای تجربه آن را مصرف کرد، حال بسیار بدی پیدا کرد و به معنای واقعی کلمه “شاخ درآورده بود”. من به دلیل ترس و عدم جسارت برای اطلاع دادن به دیگران و کمک گرفتن، و همچنین ترس از چیزهایی که شنیده بودم، قادر به انجام کاری نبودم. او تا یک هفته زبانش را به طرز عجیبی دور دهانش میچرخاند، به طوری که تمام دهانش دچار آفت و تبخال شد و تا دو ماه، به دلیل از بین رفتن پوست زبانش، قادر به درک مزه غذاها نبود. آن شبی که بر من گذشت، از تمام سالهای اعتیادش سختتر و بدتر بود و من هیچگاه در این مورد با کسی صحبت نکرارده بودم. این همان مطلبی است که آقای مهندس در کتاب “عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر” میگویند: “لحظه دشواری در آن لحظه احساس نمیشود، آنچنان که یادآوری آن دشواری، دشوار است.” و چه عجیب بود که امروز باید روزی من باشد که این خاطره را در این جمع و در این جایگاه تعریف کنم. به هر حال، از خداوند بزرگ میخواهم که هر کسی با هر نوع مصرفی که پشت درهای کنگره است، پایش به کنگره باز شود و به سلامتی و درمان برسد و آرامشی را که خداوند به واسطه آقای مهندس به همه ما هدیه داده است، تجربه کند.

مرزبان کشیک: همسفر سیما
تایپیست: همسفر عاطفه رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم)
ویرایش و ارسال: همسفر مهناز رهجو راهنما همسفر اعظم (لژیون هشتم) دبیر سایت
- تعداد بازدید از این مطلب :
197