English Version
This Site Is Available In English

به محض یادآوری تخریب‌های شیشه، کلام از یادم می‌رود

به محض یادآوری تخریب‌های شیشه، کلام از یادم می‌رود

جلسه پنجم از دوره پنجم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی محمدی‌پور قم با استادی راهنمای محترم مسافر  محسن، نگهبانی مسافر روح‌اله و دبیری همسفر علی‌اکبر با دستور جلسه "تخریب‌های شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST" روز یک‌شنبه مورخ 22 تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.

سخنان استاد:
بانام خداوند جان و خرد
درود و سلام بر دوستان گرامی، محسن هستم، مسافری در مسیر رهایی. امروز مفتخرم که برای ارائه‌ی تجربه و درس آموخته‌های خود در این محفل حضور یافته‌ام و امیدوارم این نشست، سرشار از بار معنوی و انرژی مثبت باشد.
موضوع جلسه‌ی امروز، بررسی تأثیرات مخرب شیشه و سایر مخدرهای نوظهور و نیز شیوه‌های درمان آن‌هاست؛ موضوعی که ارتباطی عمیق با گذشته‌ی من و مسیر درمانم دارد. در آغاز، لازم می‌دانم از ایجنت محترم شعبه، صمیمانه سپاسگزاری کنم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند.

هرگز تصور نمی‌کردم روزی در چنین جایگاهی قرار گیرم و تجربه‌ی خود را با شما به اشتراک بگذارم. اما امروز، این فرصت را غنیمت می‌شمارم تا از عمق جان، سخن بگویم. به یاد دارم زمانی که درباره‌ی نظم و مقررات کنگره سخن می‌گفتیم، دوستی به من یادآور شد که آسیب‌های ناشی از مصرف شیشه، نه‌تنها دامان خودم، بلکه محله و جامعه‌ام را نیز درگیر کرده بود. حتی اگر تخریب‌هایم مستقیماً به دیگران آسیبی نمی‌رساند، بازهم صدای انفجار ناشی از ابزار مصرف، آسایش شبانه‌ی همسایگان را سلب می‌کرد.

زمانی که جناب آقای مهندس درباره‌ی موضوع شیشه سخن می‌گفتند، اشاره داشتند که معضل مصرف سو شیشه و تخریب¬های آن، دیگر برای کنگره60، مسئله‌ای حل‌شده است و نیازی به تکرار بحث آن در جلسات آینده نیست؛ چراکه راه درمان آن کشف ‌شده است و اکنون باید به موضوعات عمیق‌تر پرداخت.

در دهه‌ی هشتاد، زمانی که‌ موج شیشه چون سونامی جامعه را درنوردیده بود، یک‌سوم تخت‌های بیمارستان‌ها به مصرف‌کنندگان شیشه اختصاص‌یافته بود. بسیاری مانند من، راه درمان را نمی‌یافتند و فجایع بی‌شماری رقم می‌خورد. حتی پزشکان نیز راه سومی جز مرگ یا ترک ناگهانی برای مصرف‌کنندگان شیشه قائل نبودند.

در آغاز سفرم، هرگاه شخصی از مسافران از رهایی چندساله از شیشه سخن می‌گفت، گمان می‌کردم اغراق می‌کند. اما با گذر زمان و لمس حقیقت در کنگره 60، دریافتم که درمان و رهایی از این دام، ممکن و شدنی است.
اگر بخواهم از ویرانی‌هایی که شیشه بر من وارد ساخت سخن بگویم، بغض راه گلویم را می‌بندد. این ماده چنان بلایی بر سرم آورد که زندگی‌ام را به ویرانی کشاند. مخدرهای جدید، نام‌هایی عجیب و غریب و تأثیراتی هولناک دارند؛ چنان‌که گاه انسان را تا مرز نابودی جسم و جان پیش می‌برند. کافی است به فضای مجازی نگاهی بیندازیم تا عمق این فاجعه را ببینیم.

هنگامی‌که آقای مهندس اعلام کردند شیشه دیگر مسئله‌ای پیش‌پاافتاده برای کنگره است، دریافتم که هنوز جایگاه و عظمت این مجموعه را به‌درستی درک نکرده‌ام. درمان قطعی مصرف‌کنندگان شیشه و هروئین در کنگره، دستاوردی است که باید آن را ستود و شکرگزار بود.

به یاد می‌آورم بعد از رهایی روزی دریکی از باغ‌های شهریار، به‌طور اتفاقی در محفلی حضور یافتم که مصرف مواد در آن رواج داشت. تنها خواسته‌ام یک متکا و کنترل تلویزیون بود و آن شب، تصویری از من ثبت شد که هرگز فراموش نمی‌کنم.

خانواده‌ام، به‌ویژه برادرانم، از شدت ترس ویرانی‌های شیشه، حتی با تهدید من با چوب بیس‌بال متوسل شده بودند تا مرا از مصرف بازدارند. آثار مخرب شیشه بر مغز و اعصاب، هم در علم و هم در تجربه‌ی زیسته‌ی ما مشهود است؛ تا جایی که نام یک مصرف‌کننده‌ی شیشه کافی است تا دیگران را به وحشت اندازد. اما کنگره 60، آغوش خود را به روی من گشود و مرا پذیرفت، بی‌آنکه برچسب خطرناک بودن بر من زند.
در خدمت راهنمای درمان در کنگره60، با تجربه آموختم که درمان مصرف‌کنندگان شیشه، اگر اراده کنند، آسان‌تر از دیگران است؛ کافی است در مسیر درمان قرار گیرند.

در پایان، خداوند را شاکرم که اگر کنگره 60 و آموزه‌هایش نبود، شاید اکنون زیر خروارها خاک آرمیده بودم. تخریب‌های شیشه چنان مرا از پای انداخت که چند ماه ابتدایی سفرم درگیر عفونت‌های شدید بودم و نمی‌دانستم این بیماری‌ها می‌توانستند به سرطان تبدیل شوند.

با ظهور مواد جدید در شرق آسیا، نمی‌توانم تصور کنم سرنوشت آنان که دست یاریگری ندارند، چه خواهد بود.

هر بار که قصد سخن گفتن درباره‌ی این موضوع را دارم، خود را آماده می‌کنم که منقلب نشوم، اما به محض یادآوری تخریب‌های شیشه، کلام از یادم می‌رود. دوازده سال است که این تجربه را زیسته‌ام؛ مغز و اعصابم همچنان درگیر است و تعادل روانی به دشواری حفظ می‌شود. امید که خداوند به فرزندانمان رحم کند.

از توجه و همراهی شما سپاسگزارم.

تایپ: مسافر هاشم (لژیون 5)
ویرایش: مسافر احمد (لژیون 2)
تنظیم و ارسال: مسافر سینا (لژیون 1)
تهیه: مرزبان خبری مسافر علیرضا
گروه خبری نمایندگی محمدی پور قم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .