دومین جلسه از دوره یازدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی رضا مشهد، به استادی راهنمای محترم مسافر مجید، نگهبانی مسافر صادق و دبیری مسافر علیرضا با دستورجلسه " تخریب های شیشه و مخدر های جدید و درمان آن با متد دی اس تی" یکشنبه 22 تیرماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
سلام دوستان مجید هستم یک مسافر
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که در جمع شما مسافران عزیز در شعبه رضا حضور دارم امیدوارم با کمک و همیاری یکدیگر انرژی خوبی در کنار هم داشته باشیم. با اینکه برق قطع شده و هوا گرم است اما در کنگره همین گرمای هوا هم وقتی در کنار هم هستیم تبدیل به انرژی مثبت میشود.
در مورد صحبتهای آقای مهندس در روز چهارشنبه که به صورت لایو پخش شد، ایشان فرمودند؛ شاید در آینده این دستور جلسات هفتگی حذف شود این در حالی است که در گذشته این جلسات اهمیت ویژهای داشتند اما امروز درمان شیشه مانند دیگر مواد مخدر، حتی مثل مسئله تغذیه با متد DST قابل انجام است.
در واقع این دستور جلسات بیربط نیستند. مثلاً هفته قبل "قضاوت و جهالت" بود و هفته قبلتر هم "حرمت کنگره ۶۰" همین دستور جلسات هستند که ما را با متد درمانی کنگره برای اعتیاد، چاقی و لاغری آشنا میکنند.
بهنظر من وقتی رهجویی حرمت کنگره را رعایت کند، دیگر فرقی نمیکند که مصرفکننده چه نوع موادی بوده؛ چه سنتی، چه صنعتی. وقتی بتواند با یک روش مشخص، از دیوار مشکلات بالا برود، هزاران نفر دیگر هم میتوانند.
اصل قضیه این است که باید آن چیزی را که از ما میخواهند انجام بدهیم و تسلیم باشیم. به قول مولانا:
«هر لحظه که تسلیمم، در کارگه تقدیر
آرامتر از آهو، بیباکتر از شیر
هر لحظه که کوشیدم، در کار کنم تدبیر
رنج از پی رنج آمد، زنجیر پی زنجیر»
هر وقت من مجید، خواستم زرنگبازی دربیاورم و با تدبیر (که اینجا یعنی همان زرنگی بیجا) جلو بروم، در نهایت برای خودم زنجیر ساختم.
در کنگره متد مشخص است، دارو مشخص است، خدمتگزاران مشخص هستند. هزاران نفر با همین متد و دارو درمان شدهاند. اگر من مجید، هنوز به درمان نرسیدهام، اشکال از خودم است، نه از سیستم. اشکال اینجاست که من هنوز تسلیم واقعی نشدهام.

تسلیم واقعی یعنی ایمان داشته باشم؛ هم به کنگره، هم به خودم. ایمان داشته باشم که من هم میتوانم به درمان و حال خوش برسم، همانطور که دیگران رسیدند.
ما باور داریم که درمان اعتیاد، چه سنتی و چه صنعتی، در کنگره ۶۰ آسان است؛ به راحتی نوشیدن یک لیوان آب. اما مشروط به اینکه حرمتها و قوانین را رعایت کنیم. چون این درمان در چارچوب همین حرمتها معنا پیدا میکند.
وقتی سه جلسه اول را شروع کردم، پیمان بستم. تسلیم شدم و حالا به عنوان یک مسافر و رهجو باید دست از زرنگی بردارم. دیگر نباید دنبال بهانه برای غیبت کردن یا توجیه نکردن حضورم در جلسه باشم.
خودم کلاه خودم را قاضی کردم یعنی روبروی آینه وایستم و ببینم خودم با خودم چند، چندم من که می خواهم از خانه بیایم بیرون تو پس زمینه ذهنم فقط اینه که بیام بیرون بعد خانواده را بپیچونم و بیام حاضری بزنم و برم بعد از یازده ماه به رهایی نمی رسم حالا میره کنگره چیکار میکنه معلوم نیست دلخوش باشم پس اگر بخواهیم به درمان برسیم فقط شرط به درمان رسیدن این است که رهجو تسلیم باشد، تسلیم قوانین و حرمت ها، تسلیم متد دی اس تی تسلیم این متد که شدی همین دو هفته اول سخته به محض اینکه تسلیم شدی و سر تسلیم فرود آوردی شروع کردی به فرمانبرداری و یکی یکی در حد توان خودت فرمان ها را اجرا کنی پله پله حالت خوب می شود.
در ادامه مسافر خسرو به عنوان مسئول پورتال انتخاب گردید و از راهنمای محترم مسافر احمد تقدیر شد

تایپ: مسافر علی لژیون نهم
ویرایش: مسافر قربان لژیون پانزدهم
ارسال خبر: مسافر جلال لژیون پنجم
تایید خبر: مسافر داود
مرزبان خبری: مسافر مصطفی
- تعداد بازدید از این مطلب :
68