دو واژه کلیدی: بخش واقع و بخش حقیقت

چهارمین جلسه از دوره هفتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره‌۶۰ نمایندگی صبا به استادی راهنما مسافر فرشید، نگهبانی مسافر سیامک و دبیری مسافر رضا با دستورجلسه «تخریب‌های شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد<DST> و در ادامه تولد پنج سال رهایی مسافر علیرضا» شنبه ۲۱تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

سلام دوستان فرشید هستم مسافر، از دبیرجلسه بابت گزارش دقیقشان تشکر می‌کنم. دستور جلسه این هفته «شیشه و آنتی‌‌ایکس‌های جدید» است. البته آقای مهندس اشاره داشتند که ممکن است از سال آینده، این دستور جلسه از برنامه‌ها حذف شود. اما چرا؟ چون موضوع شیشه، در حقیقت مصداقی از یک "بخش واقع" است؛ نه یک "حقیقت جاودانه". ما در آموزش‌های کنگره ۶۰ با دو واژه‌ی کلیدی روبه‌رو هستیم: بخش واقع و بخش حقیقت. بخش واقع، آن چیزی‌ است که در زمان خاصی ظاهر می‌شود، مدت محدودی اثر می‌گذارد و سپس یا تغییر شکل می‌دهد یا از بین می‌رود ولی حقیقت، چیزی است که همواره پابرجاست و تحت تأثیر زمان و مکان قرار نمی‌گیرد. مواد صنعتی مانند شیشه یا سایر آنتی‌ایکس‌های جدید، در گروه "واقع" قرار می‌گیرند؛ یعنی می‌آیند، تأثیر می‌گذارند، تخریب می‌کنند و بعد با شکلی تازه یا نامی دیگر ظاهر می‌شوند.

من خودم سال‌ها پیش مصرف‌کننده‌ی شیشه بودم. زمانی که هیچ آگاهی در مورد آن وجود نداشت. آن دوره شایع شده بود که شیشه اعتیاد ندارد و حتی می‌تواند به درمان تریاک کمک کند! آزمایش‌های آن زمان هم نمی‌توانست مصرف آن را تشخیص دهد. نتیجه‌اش چه شد؟ بسیاری گرفتار شدند، بسیاری زندگی‌شان را باختند و فجایعی رقم خورد که بخشی از اخبار روزانه‌ی جامعه را شکل می‌داد. اما امروز می‌دانیم که مسئله اصلی، خود ماده نیست؛ بلکه نبود آگاهی است. آن‌چه کنگره ۶۰ روی آن تأکید می‌کند، ارتقای سطح فهم و بینش افراد نسبت به سازوکار جسم و روان انسان است. اگر مردم بدانند که مواد مخدر چگونه سیستم ایکس بدن را تخریب می‌کند، اگر متوجه شوند که مصرف هر ماده‌ای‌ مخصوصا صنعتی چه تخریبی به سیستم شبه افیونی بدن وارد می‌کند، آن وقت می‌توان از بسیاری از آسیب‌ها جلوگیری کرد.

درمان شیشه، برخلاف تصورات قدیمی، ممکن و قطعی است. همان‌گونه که سایر مواد افیونی درمان می‌شوند، شیشه هم با روش درمان تدریجی و استفاده از داروی مناسب، قابل درمان است. داروی <OT> تنها دارویی‌ است که در کنگره ۶۰ به عنوان داروی درمان جامع و اصولی برای همه‌ی مواد به کار گرفته می‌شود و نتایج موفقیت‌آمیز فراوانی داشته است. هزاران نفر از مصرف‌کنندگان شیشه، امروز درمان شده‌اند و این با شواهد و آزمایش‌های علمی نیز به اثبات رسیده است. نکته‌ی مهم اینجاست که درمان، زمانی موفق است که نه فقط جسم، بلکه اندیشه و نگرش انسان نیز تغییر کند؛ و این دقیقاً همان کاری است که در کنگره ۶۰ انجام می‌شود.

در کنگره، ما سه رویکرد اصلی داریم: ۱- آگاهی‌بخشی (پیشگیری)، ۲- مهار (کاهش آسیب)، ۳- درمان ریشه‌ای.

در مرحله‌ی مهار، ممکن است در مراکز درمانی، مصرف‌کننده‌ی شیشه به مصرف ماده‌ای کم‌خطرترمثل شربت تریاک هدایت شود ولی در کنگره، تمرکز ما بر درمان اصولی و ریشه‌ای است؛ یعنی بازسازی سیستم ایکس با کمک داروی مناسب، آموزش، نظم و زمان.

در بخش دوم می‌خواهم تولد عليرضا عزیز را تبریک بگویم. من ایشان را نخستین‌بار در استخر دیدم، زمانی که حال خوشی نداشتند. در آن زمان هنوز به لژیون من نپیوسته بودند و در لژیون آقای سامان بودند. گاهی صحبت کوتاهی داشتیم اما به‌خوبی به یاد دارم که درگیر تخریب‌های عمیق بودند ولی امروز، معجزه‌ی کنگره ۶۰ در وجود ایشان تجلی یافته است. کسی که زمانی دچار ناامیدی، اضطراب و بی‌قراری بود، امروز به مرحله‌ای از تعادل رسیده که به‌عنوان راهنما به دیگران خدمت می‌کند. ایشان پس از درمان، وارد مسیر خدمت شدند، در پارک لاله مرزبانی کردند، در امتحان کمک‌راهنمایی پذیرفته شدند و امروز در نمایندگی صبا در حال خدمت هستند. حضور من در این جمع، به لطف دعوت برای تولد علیرضا ممکن شد و این باعث افتخار من است که برای دومین‌بار مهمان نمایندگی صبا هستم و لازم می‌دانم از مرزبانان پرتلاش و ایجنت‌های محترم گروه مسافران و همسفران و راهنمایان بزرگوار این نمایندگی صمیمانه تشکر کنم.

در ادامه جشن پنج سال رهایی مسافر علیرضا برگزار گردید

سخنان مسافر علیرضا:

سلام دوستان علیرضا هستم مسافر، از آقا فرشید، راهنمای عزیز و اعضای نمایندگی تشکر می‌کنم. همچنین از نگهبان و دبیر و همسفران محترم تشکر می‌کنم. من خودم همسفر ندارم ولی شما همه همسفر من هستید. جایی بهتر کنگره سراغ ندارم از صمیم قلب همه بچه‌های کنگره را دوست دارم. من در گذشته دچار بیماری سندروم پای بی‌قرار بودم و به خیلی از دکتر‌ها مراجعه کرده بودم و به‌واسطه‌ی مصرف مواد مخدر دچار اگزومای پوستی هم شده بودم و این گره اصلی من در سفر اول بود که به‌خاطر این آقا فرشید خیلی برایم زحمت کشیدند. به همه دکترها از طب سنتی گرفته تا اعصاب و روان و طب سوزنی مراجعه کردم ولی همه فقط قرص می‌دادند تا اینکه در کنگره درمان شدم. در زمان سفر با اینکه درد زیادی در کف پا احساس می‌کردم به خاطر مشکل مالی مجبور بودم با اتوبوس و مترو و پیاده خودم را به نمایندگی لویی پاستور در جنت آباد برسانم. به آقا فرشید می‌گفتم این درد پا را چه‌کار کنم؟ می‌گفت فقط راه برو. تو دلم می‌گفتم مگر می‌شود با راه رفتن مشکلم حل شود؟ ولی حرف گوش می‌کردم و راه می‌رفتم. برای اگزمای پوستی از پماد کورتون استفاده می‌کردم که آقای مهندس فرمودند به‌خاطر تداخل دارویی با شربت <OT> نباید از کورتون استفاده کنی. از شستشو با <D.sap> استفاده کردم و برای رفع خارش پوست و سوزش از گلیسرین بدون اسانس و همچنین از پوشش پارچه‌ای از جنس ململ استفاده می‌کردم که دیگر آن حساسیت پوستی را نداشت و مشکلم حل شد و انگار سیستم ایکس من یک کمک نیاز داشت که کامل کار کند که خدا را شکر این اتفاق افتاد.

از دوران مصرف هم اگر بخواهم بگویم در یک جای خوش آب و هوا اولین پک به تریاک زدم و سی سال درگیر بودم و از متادون‌درمانی تا قرصی شدن و تخریب زیادی داشتم تا روزی که تصمیم گرفتم قرص را کنار بگذارم که کار بسیار سختی بود، آمدم درب آکادمی و می‌ترسیدم وارد کنگره بشوم که آقا مجید راهنمای نمایندگی ایمان از من پرسید چی مصرف می‌کنی گفتم: تریاک. دست مرا گرفت و مرا به داخل هل داد. وارد که شدم آوای کنگره در حال پخش بود و همین صوت آوای کنگره تپش قلبم را کم کرد و آرام شدم مشاوره شدم ابتدا وارد لژیون آقا سامان شدم و بعد وارد لژیون آقا فرشید شدم و همرا ایشان به نمایندگی لویی پاستور رفتم. با اینکه مسیری دوری را باید می‌رفتم، سختی راه را به جان خریدم، رفتم و در کنگره ماندم و به نتیجه مطلوب رسیدم. در آخر از زحمات آقا فرشید که راهنمای سیگارم هم بودند، تشکر می‌کنم و از اینکه به حرف‌های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.

تهیه مطالب: مسافر رضا
ارسال: مسافر حیدررضا
خدمتگزاران سایت نمایندگی صبا