بیایید این آتش ویرانگر را مهار کنیم و آتش را تبدیل به بزرگترین پرنده نمائیم که سرعت صوت و سرعت نور با نمایش بهترین رنگها را همراه داشته باشد تا به مکانی برسیم که از آنجا انشعاب یافتهایم.
به جهت فرمان، نوری باشیم که خداوند میخواهد نه آتشی که همه چیز را ویران نماید و نمایش نور از شعلۀ آتش....
استاد سیلور
سلام دوستان ابراهیم هستم مسافر، بابیش از بیست سال تخریب وارد کنگره شدم، آخرین آنتی ایکس مصرفی متادون، مدت سفر ۱۳ ماه و ۶ روز، روش درمان DST، داروی درمان شربت OT، راهنمای درمان مسافر رضا لژیون ۴شعبه شفا، ورزش در کنگره دارت، رهایی رهایی سه روز.
(2).jpg)
امروز خورشید برای من طور دیگری طلوع کرد؛ نه فقط از بند مواد، بلکه از بند نادانی نیز رها شدم. سالها گم بودم، در تاریکی، در تنهایی، در رنج و حالا ایستادهام؛ پاک و امیدوار.
چه لحظهی زیبایی! روز رهایی، روز تولدی دوباره، روزی که نهتنها جسم، بلکه جان هم نفس راحت میکشد. امروز، من دستپروردهی عشقم، دستساختهی صبرم و فرزند رنجهایم هستم.
امروز، اشک میریزم، نه از غصه، بلکه از سبکبالی میخندم؛ نه از سر لذت، بلکه از ته دل، دلی که سالها در حسرت نفس راحت تپیده بود.
آن روزها که در سیاهی گم بودم، فکر نمیکردم روزی به این روشنایی برسم. روزهایی که فکر میکردم رهایی فقط افسانه است و راه، همیشه بنبست. اما حالا فهمیدم که وقتی تسلیم شدم، تازه قدرت واقعی در من جوانه زد و وقتی گوش جانم را به کلام راهنما سپردم، نجات آغاز شد.
من به دنیا برگشتم؛ به زندگی، به خودم، به خدایم و حالا، این گل برای من فقط یک نماد نیست؛ این گل، تاج افتخار من است، نشانهی جنگی که بردم، زخمی که بستم و راهی که یافتم.
هر قطره اشکی که ریختم، امروز رنگ ایمان گرفت. کنگره خانهای است که در آن خودم را پیدا کردم. رهایی آغاز راه است، نه پایان آن.
مرزبان خبری؛ مسافر علیاصغر
ارسال؛ مسافر محمدرضا ل۷
- تعداد بازدید از این مطلب :
126