جلسه نهم از دوره دوازدهم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی صادق قم، با استادی راهنمای محترم مسافر مجید ، نگهبانی مسافر ابراهیم و دبیری مسافر علی با دستور"قضاوت و جهالت " پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شاکرم که یک بار دیگر به من اجازه داد تا در این جایگاه باشم و آموزش بگیرم و خدمت کنم.
تشکر میکنم از گروه مرزبانی ایجنت محترم و راهنمای خودم آقا امید که اگر الان این حس خوب را دارم مدیون ایشان هستم.
دستور جلسه قضاوت و جهالت
اول در مورد جهالت صحبت میکنم چون همه بدبختیهایی که ما داریم از جهل و ناآگاهی ما است و آقای مهندس همیشه در صحبتهایشان به این موضوع اشاره میکنند و الان که نگهبان سکوت دادند و متن را قرائت کردند توجه کنیم که ۱۴ ثانیه سکوت کنیم و از جهل و ناآگاهی خودمان به خداوند پناه ببریم.
گاهی اوقات آنقدر صدای افکار من بلند است که در ذهن خود دیگران را قضاوت میکنم و صدای خداوند را نمیشنوم و یادم میرود که تنها قاضی که در جهان هستی وجود دارد خداوند است ، همیشه در لژیون خود به رهجوهایم میگویم که اگر میخواهید حالتان خوب باشد در آن ۱۴ ثانیهای که نگهبان سکوت میدهد باید حضور داشته باشید در آن ۱۴ ثانیه یک مقدار افکارتان آرامتر میشود، جهل من از نادانی من میآید،نادانی من از ترس من میآید،از آموزش نگرفتن من میآید،از ناامیدی میآید.
زمانی که آموزش نمیگیرم در نوشتارهای کنگره ۶۰ هست به سمت نادانی میروم و این آموزشها سِپری است در برابر نادانی و وقتی میگویم میدانم دچار منیت میشوم و یک سِپری میگیرم در برابر آموزش گرفتن و این آموزش نگرفتن ها باعث میشود من به سمت نادانی و جهل حرکت کنم و انسانی که نادان است میخواهد یک سری از اشتباهات خود را با قضاوت کردن و دیدن عیب دیگران خودش را توجیه میکند در حالی که ما در کنگره یاد گرفتهایم اگر کسی عیبی دارد و آن را من میبینم یقیناً در وجود خود من این عیب را دارم، من این عیب را میشناسم که میبینم،اگر کسی خودخواه است، قضاوت میکند، تجسس میکند ، حرف بد میزند و من این هارا من میبینم یعنی همه اینها درون من وجود دارد و این بندهای بد را دارم و میتوانم در مورد دیگران قضاوت کنم.
در کنگره به یاد دادهاند که در جایگاهی نیستیم که بخواهیم مرزبان را قضاوت بکنیم چون وقتی من در مورد مرزبان قضاوت میکنم، سفر دومی قضاوت میکنم ،راهنما قضاوت میکنم در انتها یک حال خراب نصیب من خواهد شد، من دو ماه است به کنگره آمدهام و دوربینم به جای اینکه روی خودم باشد و خودم را ببینم و مسیر خودم را بروم میآیم و راهنمای تازه واردین را قضاوت میکنم،مرزبان را قضاوت،یک مثال هست که میگویند تا کفش کسی را نپوشیدی آن را قضاوت نکنید من در حالی میتوانم یک راهنما را قضاوت کنم که خودم در جایگاه راهنمایی باشم زمانی میتوانم یک مرزبان را قضاوت کنم که خودم مرزبان باشم و آقای مهندس با مثال میگویند که بیرون گود ایستادهای و میگویی گردش کن ، بیرون گود ایستادهای و میگویی راهنما این اشتباه را کرد مرزبان این اشتباه را کرد سفر دومی فلان کار را کرد در حالی که همه این شتباهات برمیگردد به جهالت من و این مسئله جهالت به قدری مهم است که خداوند در کلام الله مجید ۲۴ بار آن را تکرار کرده است یعنی خداوند ۲۴ بار مستقیم به جهالت انسان اشاره کرده است.
همه مشکلات ما از جهل و نادانی ما است، من دچار جهالت میشوم و آموزش نمیگیرم و آموزش پذیر نیستم کارهایم را درست انجام نمیدهم و در نهایت میشود ناامیدی،یک ماه دو ماه میآیم و کارهایم را درست انجام نمیدهم و ناامید میشم و زمانی که میخواهم پله کم کنم میترسم این ترس بازدارنده است، این ترس واقعی نیست چرا واقعی نیست ؟چون من آموزش نگرفتهام،زمانی میتوانم آموزش بگیرم که سر خودم را با سر راهنما عوض کنم، آموزش زمانی اتفاق میافتد که هرچه راهنمایم به من گفت چشم بگویم و وقتی در این مسیر حرکت کردم پله پله دانایی من ارتقا پیدا میکند و اصلاً اینطوری نیست که یک ماه یا دو ماه سفر کنم و همه مشکلات من حل بشود آرام آرام و پله پله این مشکلات حل میشود.
امیدوارم در جایگاهی که هستم دوربینم روی خودم باشد وقتی شب به خانه میروم کلاه خودم را خودم قاضی کنم و ببینم با خودم چند چند هستم، ببینم آیا از کاروعملکرد خودم راضی هستم از امروز خودم راضی هستم تازه آن وقت میتوانم خودم را قضاوت کنم.
در کنگره میگویند که راهنما میتواند رهجوی خودش را قضاوت کند ولی به نظر من فقط در درمان آن میتواند قضاوت کند، من بیرون از مسیر درمان با رهجو هیچ کاری ندارم حتی در خانواده خودم، تا یه حدی میتوانم آنها را قضاوت کنم و نمیتوانم یک سری حریمها را زیر پا بگذارم و پایم را بیشتر از حد جلوتر بگذارم.
امیدوارم قضاوت نکنیم تا مورد قضاوت دیگران قرار نگیریم.
ممنون از اینکه به صحبتهای من توجه کردید.

تایپ خبر: مسافر احسان لژیون هفتم ، مسافر حمزه لژیون چهارم
عکاس: مسافر حمزه لژیون چهارم
ارسال خبر: همسفر امیرمحمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
585