اعضای کنگره 60 نبایستی خود را نسبت به دیگران برتر بدانند

^{جلسه پنجم از دور دوازدهم سری کارگاه های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره۶۰  نمایندگی امام قلی خان با استادی راهنمای محترم مسافر میثم، نگهبانی مسافر یحیی و دبیری مسافر مرتضی با دستور جلسه اول: «قضاوت و جهالت» و دستورجلسه دوم: «تولد پنجمین سال رهایی راهنمای محترم مسافر رضا» در روز پنچ شنبه 19 تیرماه 1404 ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.}

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان میثم هستم یک مسافر. از خداوند خود سپاسگزارم که توفیق این را داد تا در خدمت شما باشم. در مورد قضاوت و جهالت، استاد امین نکته ای را گوشزد فرمودند که این موضوع برای من بسیار آموزنده بود؛ و آن اینکه اعضای کنگره 60 نبایستی خود را نسبت به دیگران برتر بدانند، چرا که وقتی ما در معرض آموزش های کنگره 60 قرار می گیریم و بر میزان دانایی مان افزوده می شود، به خود این اجازه را می دهیم تا دیگران را قضاوت نماییم. یکی از مفاهیم کنگره 60 دوربین انداختن بر روی خود است تا دیگران. در حقیقت ما برای درمان به کنگره آمده ایم. قضاوت و جهالت چه ربطی به پروسه درمان مان دارد؟ اگر دقت کنیم با قرار گرفتن مواد مخدر و انسان در کنار یکدیگر، فرزندی متولد می شود بنام اعتیاد. برای درمان اعتیاد، نیازمند شناخت هر دو مورد می باشیم. کسانی که مصرف کننده بوده اند مورد اول را با پوست و گوشت و خون حس کرده اند اما در مورد مسئله شناخت انسان، ما هیج نمی دانیم؛ چرا که انسان دارای دو صور آشکار و پنهان است. صور آشکار آن را می توانیم با چشم سر ببینیم اما صور پنهان قابل مشاهده نیست و صرفا می توانیم آنرا در زندگی مان حس نماییم.
چرا باید قضاوت و جهالت را آموزش ببینیم؟
زیرا در کنگره 60 عمده فعالیت ما شناخت بر روی صور پنهان انسان است؛ و در سیستم ایکس نیز با این مسئله مواجه هستیم. چنانچه تخریب بر آن به دو قسم است: یکی بصورت با سیم و دیگری بی سیم. با سیم تخریبی است که با مصرف مواد بر جسم وارد شده و بی سیم، تمامی ضدارزش هایی است که بر سیستم بدن ما تاثیر مستقیم خواهد گذاشت. یکی از مواردی که بیشترین انرژی را از فرد می گیرد، قضاوت است، چرا که در پی آن مواردی چون غیبت کردن، تجسس و بسیاری دیگر از ضدارزش ها اعمال خواهد شد.

و اما در مورد دستورجلسه دوم تولد پنجمین سال رهایی رضای عزیز؛

بسیار خوشحالم که پنجمین سال رهایی رضا را می بینم. رضا یک حرکت بسیار خوب و درستی که انجام داد، قرار گرفتن در دایره خدمت بود. مسئله ای که در کنگره 60 وجود دارد اینکه مسافر بلافاصله پس از درمان خود بایستی خدمتگزار شود، و هر کس طعم خدمت در اینجا را چشیده باشد دیگر جدایی از این سیستم برایش ناممکن می شود. برای رضای عزیز همین اتفاق افتاد. رهجوی بسیار فعالی بود و پس از درمان به راهنمایی رسید. امیدوارم که در این مسیر موفق باشد و خدمتگزاران خوبی را به کنگره 60 تحویل دهد. این رهایی را به جناب مهندس، پدر و خانواده محترم ایشان، به راهنمای همسفر و راهنمای پدر عزیزشان تبریک می گویم.

^{پیام تولد رضای عزیز:
هر چند آغاز حرکت در مسیر صعب العبور و دشوار بود، اما با صبر و تحمل توانستید به حرکت خویش ادامه دهید و گوهر رهایی خویش را باز پس بگیرید، با آموزش و تزکیه های مداوم به درخشندگی این گوهر بیافزایید.
پنجمین سالروز رهایی و آزاد مردی‌ات مبارک و پرشگون باد}

اعلام سفر مسافر:

سلام دوستان رضا هستم یک مسافر. تخریب 7 سال. آنتی ایکس مصرفی؛ هروئین، شیشه و متادون. 10 ماه 4 روز سفر کردم به راهنمایی آقای میثم یارعلی. رهایی 5 سال 5 ماه. در ادامه سفر سیگار داشتم؛ به راهنمایی آقای میثم یارعلی. رهایی 4 سال و 5 ماه. رشته ورزشی؛ والیبال و شنا.

خواسته مسافر:

خواسته ی من از خداوند این است، کسانیکه هدفشان درمان است و راهی را برای این امر نمی یابند، فرمان کنگره 60 برایشان صادر شود.

سخنان مسافر:

در ابتدا تشکر می کنم از خداوند، سپس از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان، راهنمای سفر اولم آقای مجتبی عتیقی، راهنمای سفر دومم آقای میثم یارعلی، از پدر و مادر عزیزم، از خواهرم؛ برادر عزیزم که متاسفانه در اوایل سفرش بر اثر تصادف از دنیا رفت و من پذیرفتم که این موضوع تقدیرش بوده. گرچه سخت بود اما معتقدم بعضی از انسان ها آمده اند تا چیزی را به ما بیاموزند و سپس می روند. از مادر عزیزم تشکر می کنم که در دوره مصرف مثل کوه پشتم بود و همیشه مراقبت می کرد. از راهنمای پدرم آقای جواد و از راهنمای مادرم، خانوم زهرا تشکر می کنم. از خانوم ناهید و خانوم مریم سپاسگزارم. تازه واردینی که الان روی این صندلی نشسته اند بدانند من بخاطر ایشان در این جایگاه حضور پیدا کرده ام. نگهبان بخاطر تازه واردین اینجاست. ایجنت اگر یک شال خدمتی بر روی شانه دارد به دلیل وجود تازه واردین است. اگر پذیرش تازه واردین محدود و بسته شود و یا هر اتفاق دیگری در این زمینه بیافتد و نمایندگی ورودی نداشته باشد، بشخصه باید این شال را تحویل و تقدیم آقای مهندس کنم و بروم دنبال زندگی ام. تازه واردین در سیستم کنگره 60 از ارزش بسیار بالایی برخوردار هستند. امروز بایستی به این عزیزان بگویم که من درمان شده ام. در ادامه پس از خدمت در جایگاه راهنمایی هدفم اجرایی نمودن رهنمودها و آموزش های کنگره 60 در طول زندگی ام است. این مسئله که پس از درمان، تحویل جایگاه خدمتی و دوری از کنگره 60، شخصِ مسافر به مواد مصرفی گذشته اش بازگشت نماید، مطلقا صادق نیست؛ چنانچه در یک مقطعی به دلیل شرکت در خدمت سربازی از کنگره 60 دور بوده ام و در معرض کسانی قرار گرفته بودم که یا مصرف کننده بودند و یا مصرف خود را از آنجا آغاز کرده بودند.
من بهترین دوستان عمرم را در کنگره 60 داشتم. دوستانی که پیوندی محکم از محبت در بین مان برقرار است. از این موضوع بسیار خوشحال و سپاسگزار خداوند هستم. هدفم از این تولد این بود که بگویم، اعتیاد درمان دارد؛ شیشه درمان دارد، هروئین و هر مواد دیگری درمان دارد، و من درمان شدم.

خواسته همسفران:

همسفر مریم: هر کس هر خواسته ای دارد به آن برسد.
همسفر میهن: کسانیکه در مسیر کنگره هستند به آرامش نسبی برسند.

سخنان راهنمای همسفر:

سلام دوستان جواد هستم یک همسفر. خداوند را شاکرم که به سبب این تولد، بار دیگر توانستم در این جایگاه قرار بگیرم. قبل از ورود علی آقا به کنگره 60، خانواده ایشان وارد این مجموعه شده بودند. علی آقا پس از ورود به لژیون، کاملا تسلیم کنگره 60 و قوانین آن شد، به خوبی سفر خود را آغاز کرد و طی نمود؛ در انتهای سفرش به دلیل حادثه ای که برای یکی از مسافرانش پیش آمد، ناچاراً مدتی از کنگره 60 دور گرفت، اما به واسطه ی آموزش هایی که دریافت کرده بود توانست دوباره برگردد و سفرش را ادامه دهد و به رهایی برسد. در حال حاضر جزو خدمتگزاران خوب و فعال نمایندگی همسفران است. در حال نوشتن 30 سی دی است. خواسته ام از خداوند این است که امسال جزو قبولی های آزمون باشد. این تولد و آزادمردی را در ابتدا به جناب مهندس و خانواده محترم ایشان، سپس به رضای عزیز و راهنمای محترم و عزیز آقای میثم و همسفران و راهنمای همسفران ایشان تبریک عرض می کنم.

راهنمای همسفر، خانوم زهرا: سلام دوستان زهرا هستم راهنمای یک همسفر. خدا را شاکرم که به واسطه این تولد در این جایگاه قرار گرفتم. به دلیل وقت کم فقط تبریک عرض می‌کنم. اولین تبریک را خدمت جناب مهندس عرض می‌کنم زیرا روز به روز به شعاع کنگره افزوده می‌شود. خدا را شکر که جوانان زیادی پا به کنگره برای درمان گذاشته اند.
ان شاءالله مسافر رضا در تولد بعدی با همسرشان در این جایگاه حضور پیدا کنند. به خانواده محترم آقا خیلی خیلی تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم این رهایی و تولد‌‌ها برای تمام سفر اولی ها رقم بخورد. پیامی که برای سفر اولی‌ها داشتم این بود که ما فرصت چندانی نداریم و اگر هنوز به آن باور قلبی نرسیده‌اند،امروز با این تولد به این باور برسند و این رهایی را به خانواده های خود هدیه بدهید.

راهنمای همسفر، خانوم مریم: سلام دوستان مریم هستم راهنما یک همسفر. خدا را شاکر هستم که به واسطه تولد این خانواده محترم توانستم امروز در این جایگاه قرار بگیرم و انرژی کسب کنم‌. این آزاد مردی و رهایی را خدمت مسافر محترم اقا رضا تبریک عرض می‌کنم. یک تبریک ویژه خدمت پدر و مادر آقا رضا عرض می‌کنم که پا به پای فرزندشان آمدند. به خانم مریم،رهجوی عزیزم که همراه برادرشان آمدند تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم در مسیر کنگره خدمتگزار و ثابت قدم باشند.

سخنان همسفران:

همسفر، خانوم مریم: سلام دوستان مریم هستم یک همسفر. ابتدا از جناب مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم که چنین بستری مهیا کردند. از راهنمای محترم آقا میثم و راهنمای خودم خانم مریم تشکر و قدر دانی می‌کنم. از راهنمای مادرم خانم زهرا و راهنمای پدرم آقا جواد تشکر و سپاسگزاری می‌کنم و امیدوارم خیر این خدمات در زندگیشان جاری و ساری باشد. همچنین از مرزبانان و ایجنت و هم لژیونی‌هایم که در این جشن ما را همراهی کردند سپاس گزاری می‌کنم. داداش عزیزم آقا رضا امیدوارم همیشه و در همه جا خوش بدرخش و موفق باشی.

همسفر، خانوم مینا: سلام دوستان مینا هستم یک همسفر. خیلی خوشحال هستم که در جمع دوستان محبت امام قلی خان هستم. آزاد مردی آقا رضا پسر عزیزم را تبریک عرض می‌کنم. به نیابت از ایمان برای ایشان دو بیت شعر می‌خوانم: یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور/ کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور. ای که مرا خوانده‌ای را نشانم بده/ در شب ظلمانی‌ام ماه نشانم بده.
این پنج سال رهایی را خدمت راهنمای محترم پسرم آقای میثم تبریک و خدا قوت عرض می‌کنم و از تمامیه کسانی که در این مسیر مارا همراهی کردند بی نهایت سپاسگزارم.

^{مرزبان کشیک: مسافر احمد}

^{تایپ و ویراستاری: مسافر جاوید لژیون 18
تایپ بخش همسفران: همسفر زهرا
عکاس: مسافر جاوید لژیون 18
تنظیم و ارسال مطلب: مسافر جاوید لژیون 18}