English Version
This Site Is Available In English

قضاوت انحراف بزرگی است و چیزی نیست که با گذشت یک هفته یا یک سال حل شود

قضاوت انحراف بزرگی است و چیزی نیست که با گذشت یک هفته یا یک سال حل شود

 دومین جلسه از دوره هفدهم سری کارگاه‌های عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی بنیان به نگهبانی مسافر علی، استادی راهنمای محترم مسافر عباس و دبیری مسافر جواد با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» پنجشنبه ۱۹ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز شد.

 خلاصه سخنان استاد:

 سلام دوستان عباس هستم یک مسافر؛ خداوند را شاکر و سپاسگزارم که این اجازه به من داده شد تا در این جایگاه خدمت کنم و از تجربه دوستان برای بهتر زندگی کردن، استفاده کنم. دستور جلسه قضاوت و جهالت است. با آموزش‌هایی که من در کنگره ۶۰ از آقای مهندس دژاکام گرفتم به این نتیجه رسیدم که جهالت از روی نادانی و ناآگاهی است؛ یعنی کسی که دانایی ندارد. یعنی فرد از روی‌عمد این کار را انجام نمی‌دهد. کسی که می‌خواهد به دانایی برسد باید مثلث جهالت را برطرف کند.

" ترس، ناامیدی و منیت" مثلث جهالت است. به بیان استاد امین: کسی که می‌خواهد به دانایی برسد، اول باید به مثلث جهالت برسد و آنها را حل کند تا به دانایی برسد. پس سه مؤلفه ترس، ناامیدی و منیت است که باعث قضاوت می‌شوند. در موضوع مشارکت به نظر من اکثر افرادی که مشارکت نمی‌کنند افرادی هستند که فکر می‌کنند اگر مشارکت کنند مورد قضاوت قرار می‌گیرند و از قضاوت دیگران می‌ترسند.

به نظر من کسی که خود دیگران را مورد قضاوت قرار می‌دهد از مشارکت می‌ترسد و تا کسی را قضاوت نکنی این حس درون شما به وجود نمی‌آید که دیگران من را قضاوت می‌کنند. حال من باید چه کاری انجام دهم؟ باید دانایی خود را بالاتر ببرم و منیت نداشته باشم. من اگر ترس نداشته باشم؛ دستم را بالا ببرم و مشارکت کنم دیگر کسی را قضاوت نمی‌کنم. کسانی که می‌خواهند مشارکت کنند ولی نمی‌توانند، ترس به آنها غلبه می‌کند و به ناامیدی می‌رسند.

در مورد قضاوت خیلی می‍توانم صحبت کنم. ولی ابتدا باید به آن مرحله برسم که قضاوت نکنم تا بتوانم اینجا صحبت کنم. آقای خدامی می‌گویند: انسان‌ها بعضی چیزها را می‌دانند و بعضی چیزها را نمی‌دانند؛ به‌عنوان‌مثال می‌دانیم الکل و مواد مخدر به‌عنوان آنتی‌ایکس که برای جسم من ضرر دارد و حرام است؛ یعنی برای بدن من خوب نیست. سیستم ایکس من خراب می‌شود و به من صدمه می‌زند. قضاوت یکی از آن مسائلی است که صدمه‌اش را با چشم نمی‌بینیم و حداقل چیزی که از دست می‌دهیم زمان است. انرژی که من باید در عرض ۵۰ یا ۶۰ سال برای ساخته‌شدن جسم و جهان‌بینی خود بگذارم؛ آن را برای کنکاش‌کردن دیگران می‌گذارم. اول تجسس، غیبت و بعد قضاوت می‌کنم که انرژی خیلی زیادی از من می‌گیرد. سعی می‌کنم خود از کارهای کوچک شروع کنم؛ مثلاً اگر لیوان گم شود نمی‌گویم که چه کسی برداشته است، می‌گویم بگردید پیدا می‌شود. در مورد قضاوت سعی می‌کنم زمان بدهم و در مورد کسی قضاوت نکنم. انسان هم صور پنهان و هم صور آشکار دارد. من باید بدانم از کجا آمده‌ام و کجا می‌خواهم بروم. پس من نمی‌توانم خود را قضاوت کنم چه برسد به دیگران.

قضاوت انحراف بزرگی است و چیزی نیست که با گذشت یک هفته یا یک سال حل شود. حداقل چیزی که در کنگره ۶۰ یاد گرفتم این است که هر چیزی را تیپر می‌کنم و قضاوت را هم با همین روش تدریجی می‌توان حل کرد. آقای مهندس دژاکام در مورد قضاوت فرمایند: خانه همسایه کماچه به ماچه. مثلاً فلان رهجو دارد گریز می‌زند به من رهجو چه ربطی دارد. در کار همدیگر دخالت نمی‌کنید و سفر خود را انجام می‌دهید. ولی اگر بخواهید در سفر رهجوی دیگری دخالت کنید، خود را با آن شخص مورد قضاوت قرار داده‌اید. درصورتی‌که فیزیولوژی و جهان‌بینی‌اش را نمی‌شناسید سپس مقایسه و قضاوت می‌کنید. زمانی را که باید وقت برای خود بگذارم برای دیگری صرف می‌کنم. وقت طلاست؛ اما من هنوز مفهوم آن را نفهمیدم مگر روزی که از اینجا بخواهم بروم آن موقع می فهم که وقت طلاست. از این‌که به صحبت‌های من توجه نمودید، سپاسگزارم.

 

 مرزبان خبری: مسافر وحید

 تصویربردار: مسافر هادی

 نگارش: مسافر علی

 ویرایش: مسافر یاسر

 ارسال خبر: مسافر نوید

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .