جلسه چهارم از دوره چهاردهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی دکتر مسعود، به استادی راهنمای محترم مسافر ناصر، نگهبانی مسافر قنبرعلی و دبیری مسافر فرهاد با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» پنجشنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ناصر هستم یک مسافر؛ خداوند را بابت توفیق خدمت در این جلسه شکر میکنم. امیدوارم جلسه پربار و پر انرژی را در کنار هم داشته باشیم. دستور جلسه این هفته قضاوت و جهالت است. در جلسات قبل دوستان سفر اولی با این دستور جلسه آشنا شدند و متوجه شدهاند که تمامی دستور جلسات مهندسی شده است.
کار اصلی ما در کنگره ۶۰ درمان اعتیاد است. برای درمان اعتیاد ما باید انسان را بشناسیم و برای شناخت انسان باید به لایههای پنهان انسان برسیم. انسان پیچیدگیهای بسیار زیادی دارد. اگر حیوانات معتاد شوند ما شربت OT را برایشان تجویز کنیم و کاهش بدهیم حیوان رها میشود؛ ولی انسان اینگونه نیست و خیلی فرق دارد. انسان دارای صور پنهان و آشکار است و اعتیاد در صور پنهان انسان نفوذ کرده است.
اگر کسی فکر کند که تنها با یک شربت خوردن میتواند خودش را درمان کند باید بگویم که محال است. اعتیاد در سالهای متمادی و کمکم به صور پنهان انسان نفوذ کرده و نفس و روح شخص را درگیر کرده است و باعث فریز شدن حسها شده است. جناب مهندس مصرفکنندهها را به گلهای یخی تشبیه کردهاند.
نفس اماره در انسانهای مصرفکننده مواد مخدر به فرمانروای شهر وجودی تبدیل میشود. برای رهایی از این بند باید در فضایی مثل کنگره ۶۰ قرار بگیریم و استادی مانند مهندس دژاکام داشته باشیم. ما باید آموزش بگیریم و تکتک مؤلفهها را بشناسیم. رهجویان با ورود به کنگره ۶۰ و حرکتی که انجام میدهند و آموزشی که میگیرند، حسهایشان باز میشود و از حالت انجماد خارج میشوند؛ کمکم از نفس اماره خارج شده و به فرمان عقل نزدیک میشوند و به حرف راهنما گوش میدهند و کارهای معقول انجام میدهند.
در سفر اول فقط کافی است رهجو در مصرف مواد مخدر به فرمان عقل برسد و زندگی سالمی را شروع کند. با آموزش و رسیدن به دانایی ما به درمان صحیح میرسیم. اگر انسانی قطب علم باشد و درجات تحصیلی عالیه داشته باشد ولی مصرفکننده باشد جاهلی بیش نیست. کسی که جاهل است یعنی ترس و منیت و ناامیدی دارد و برای رسیدن به دانایی باید از این مثلث عبور کند. رفتن به تاریکیها مخصوصاً اعتیاد یکسری سوغاتیها را با خودش به همراه دارد؛ مثل غیبت کردن، تجسس کردن، دروغ گفتن و انواع ضد ارزشها. انواع پیوندهای نامیمون به انسان چسبیده میشود.
در بین مصرفکنندههای مواد مخدر این حالات خیلی پر رنگ است. من انرژی تاریکی که از مصرف مواد میگرفتم را صرف غیبت و قضاوت و حکم صادر کردن برای دیگران میکردم. من یک انرژی در درون خودم دارم و قرار نیست این انرژی را صرف غیبت و قضاوت دیگران کنم چون این انرژی محدود است.
رهجو در سفر اول مثلاً ۲ سیسی شربت میخورد و این برای این است که ساختارهای تخریب شده جسم او دوباره احیا شود و نباید این انرژی صرف غیبت و قضاوت شود. امیدوارم همه سفر اولیها با دانایی کامل به درمان برسند. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.
.jpg)
تایپ: مسافر امید
عکس: مسافر سهند
تنظیم: مسافر ابوالفضل
- تعداد بازدید از این مطلب :
127