خدایا، گاهی در هیاهوی این دنیا گم میشوم، در ترسها و تردیدها؛ اما تو هستی، بیتغییر و بینیاز از وجود من. همین که هستی، برای من کافی است؛ برای برخاستن دوباره، برای لبخند زدن از دل اشکها، برای گفتن دوباره میخواهم ادامه دهم. خدایا، شکر که مجوز فرمان حضور من در کنگره۶۰ صادر شد تا بیاموزم آنچه نمیدانستم و خود را بشناسم؛ خودی که سالها در پی آن بودم. اکنون اعتمادبهنفسی را تجربه میکنم که هرگز مانند امروز در من وجود نداشت. وقتی به گذشته مینگرم، میبینم چقدر ناآگاهی از قوانین زندگی به من آسیب زد و آرامش را از من سلب کرد. چقدر برای رضایت دیگران، خودم را نادیده گرفتم و چقدر یکطرفه کوتاه آمدم؛ کوتاه آمدنهایی که هر بار حس بدی در من ایجاد میکرد و آرامشم را میگرفت؛ اما امروز برای خودم حریم دارم. جالب اینجاست که وقتی به خود احترام گذاشتم و برای خودم ارزش قائل شدم، جایگاه وجودیام را در این جهان شناختم، دیگران نیز پس از مدتی این احترام را درک کردند و همهچیز به سمت تعادل حرکت کرد.
امروز آموختهام که در زندگی باید تلاش کنم، هرگز ناامید نباشم و با تفکر در ارزشها و اندیشههای صحیح، در مسیر زندگی گام بردارم. نتیجه را با نیت پاک و خالص به خداوند بسپارم و تسلیم مشیت او باشم. دریافتهام که من مالک هیچچیز و هیچکس نیستم و همین آگاهی، آرامشی عمیق برایم به ارمغان آورده است، آرامشی که حتی در فرزندان و اطرافیانم نیز تأثیر گذاشته است و میتوان آن را به خوبی مشاهده کرد. خدایا تو را شکر برای همه داشتهها و نداشتهها، برای من جدیدی که دیگر قضاوت کردن در او بسیار اندک شده و غیبت کردنش نیز کاهش یافته است. این تغییرات سبب شده که آرامش بیشتری درونم شکل بگیرد. امروز که این سطرها را مینویسم، نمیدانم سرنوشت من چه خواهد شد؛ اما تو را، ای خداوند بزرگ، سپاس میگویم که در همین ده ماه، مرا با کنگره۶۰ آشنا کردی و درک و دریافت آن را روزیام ساختی.
امیدوارم همچنان توفیق حضور در کنگره۶۰ و دریافت آموزش را داشته باشم و بتوانم با عملکردن به بخشی از این آموزشها، تاریکیها و بندهای درونیام را از پای بگشایم و به بندهای لایق در پیشگاه تو تبدیل شوم. با خدمت در کنگره۶۰، ذرهای از آن محبت عظیمی را که از سوی تو به من ارزانی شده است، جبران نمایم. در پایان، لازم میدانم از جناب مهندس، استاد امین عزیز، راهنمای گرامیام همسفر زهره، و همهی خدمتگزاران عزیزی که در شعبه زحمت میکشند تا ما همسفران به حالخوش دست یابیم، صمیمانه قدردانی و تشکر نمایم. امیدوارم برکت این خدمت، نوری باشد که در تاریکی مطلق، روشنی و هدایت ببخشد و در نهایت، آرزو میکنم کنگره۶۰ جهانی شود تا تمام دردمندان جهان از برکت آن، راه و رسم درست زیستن را بیاموزند.
نویسنده: همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول)
ویرایش و رابط خبری: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر عاطفه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر زهره (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی بیرجند
- تعداد بازدید از این مطلب :
49