هشتمین جلسه از دوره دوم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی کمال الملک به استادی مسافر قاسم، نگهبانی مسافر عدالت و دبیری مسافر علی با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» در روز چهارشنبه ۴۰۴/۰۴/۱۸راس ساعت ۱۷ شروع به کار کرد.
.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان قاسم هستم یک مسافر
خدا را سپاسگزارم که یک بار دیگر این جایگاه را تجربه میکنم که آموزش بگیرم ،اولین آموزشی که در کنگره گرفتم شکر گزاری بود که باعث شد حال خوب خوشایندی را تجربه کنم وخدا را شکر میکنم مواردی را که قبلاً نمیدانستم اکنون در کنگره در حال آموزش و یادگیری هستم ،
دستور جلسه این هفته قضاوت وجهالت میباشد قضاوت به معنی داوری کردن و رأی صادر کردن میباشد و جهالت به معنی ندانستن و این دو با هم رابطهای تنگاتنگی دارند و این قضاوت کردن کجا درست است و کجا نادرست است مسئله مهمی است و شخصی که در دانایی بالایی قرار دارد کمتر قضاوت میکند چون قضاوت کردن از ما انرژی زیادی میگیرد ،یکی از مواردی که باعث میشود قضاوت کنیم این است که ما میشنویم ولی گوش نمیدهیم چون بین گوش دادن وشنیدن فاصله زیادی وجود دارد در گوش دادن تمام حواس ما متوجه است ولی در شنیدن فرض کنید راهنما دارد صحبت میکند وحرفش تمام نشده ولی شما در ذهن خود دنبال جواب میگردید این خودش یک نوع قضاوت است ،ما با محبت کردن و دوستی و با عوض کردن رفتارمان میتوانیم از قضاوت کردن دوری کنیم.اگر قضاوت ، تجسس و بدگویی ای در مورد شخصی داریم این نکته درون خود ما نیز وجود دارد.
با تمرین و تکرار و با بالا بردن میزان آگاهی میتوان جلوی این موضوع را گرفت.
یک حکایتی روایت کنم و سخنم را به اتمام برسانم ؛ در زمان قدیم شخصی میر غضب (جلاد) بود و همسر خویش را از دست داده بود ، گربه ی دست آموزی داشت که این گربه این کودک خردسالش مراقبت میکرد. روزی ،زمانی که ایشان در دربار درحال مکالمه با همکاران و درباریان بود، همکاران گفتند اوضاع کودک چگونه است؟ ایشان هم پاسخ دادند که گربه ی دست آموزی دارم و این گربه از کودک مراقبت میکند. همکارام گفتند که این گربه یک حیوان وحشی و درنده است ممکن است در نبود تو به طفل آسیبی برساند. این با به وجود آمدن این تفکر فورا به خانه بازگشت و به محض ورود گربه با سر و صورتی خونین جلوی میر غضب حاضر شد؛خشمگین و سراسیمه از این تفکر که کودک توسط گربه به قتل رسیده ، در لحظه سر گربه را از بدن جدا کرد.
وارد خانه شد و دید یک مار عظیم الجثه به کنار افتاده و جان دادت وکودک در گهواره در حال بازی است. برگشت و دید گربه تمام کرده.
این درس میتواند برای همگی ما صادق باشد چرا که این قضاوت هارا در روزمرگی خود انجام میدهیم در حالی که راه بازگشتی وجود ندارد.
از اینکه به صحبت های من گوش کردید از همه ی شما سپاسگزارم

- تعداد بازدید از این مطلب :
160