هشتمین جلسه از دوره چهل و سوم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی ارتش با استادی همسفر احلام، نگهبانی همسفر فاطمه، دبیری همسفر شکیلا با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» روز سهشنبه 17 تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
ابتدا خدا را شاکرم که لایق تجربه این خدمت بودم. البته من خودم را لایق نمیدانستم و خانم عطیه به من این اجازه را دادند تا خدمت کنم و من هم اطاعت امر کردم. با کسب اجازه از ایجنت محترم خانم حشمتبانو عزیز و همچنین نگهبان محترم و راهنمای عزیزم شروع میکنم. قبل از هز چیز ایام سوگواری سید سالار شهدا، امام حسین(ع) را به شما تسلیت عرض میکنم. انشاءالله عزاداریتان مورد قبول حق باشد.
درمورد دستور جلسه امروز که مسئله قضاوت و جهالت است، اگر بخواهیم به معنای لغوی کلمه قضاوت اشاره کنیم به معنای حکم کردن و داوری کردن است که این حکم کردن و داوری کردن باید آگاهانه باشد. در نتیجه این موضوع در حیطه کاری ما نیست و به قضات کشور مربوط میشود که آگاهانه بتوانند فردی را قضاوت کنند؛ اما قضاوتی که اینجا مطرح است آن قضاوت نابهجا و عجولانهای است که ممکن است من در مورد کسی داشته باشم. این نوع قضاوت باعث میشود فرد قضاوت شده دچار آسیبهای متعدد از جمله فردی و احتماعی یا روانی و روحی شود. همچنین ممکن است حس حقارت در فرد ایجاد شود.
پس من باید سعی کنم که در زندگی خودم کسی را قضاوت نکنم و اگر خواستم قضاوتی داشته باشم دوربین را روی خودم بگیرم و خودم را قضاوت کنم. اگر من بتوانم خودم را قضاوت کنم تمام معایبم را میبینم و به آنها میپردازم؛ در نتیجه سعی میکنم ضدارزشها را تبدیل به ارزشها کنم. با این کار ابتدا حال خودم و بعد حال اطرافیان و جامعه خودم را بهتر میکنم.
از نظر من قضاوت و جهالت هر دو مکمل یکدیگر هستند و اکثراً آن دسته از انسانهایی بیشتر قضاوت میکنند که دچار جهالت هستند. یعنی انسانهای نادان بیشتر قضاوت کرده و به سرعت نظریه میدهند اما انسانهایی که دانا و هوشمند هستند کمتر قضاوت میکنند و اصلاً جرعت قضاوت کردن را به خود نمیدهند. میدانیم که تمام انسانها در زندگی خود مرتکب اشتباهاتی شدهاند و نمیتوانیم این انگ را به همه بچسبانیم که همه در حال اشتباه کردن هستند و همه را ترد کنیم، اگر اینطور باشد همگی ما تنها میمانیم. پس به جای قضاوت کردن دیگران بهتر است که به آنها عشق بورزیم.
در مورد جهالت هم از لحاظ لغوی به معنای نادانی است که به دلیل عدم شناخت مسائل دچارش میشویم. همانطور که گفته شد جهالت و نادانی ما را به سمتی خواهد کشید که بخواهیم مرتکب قضاوتهای نابهجا شویم. درمورد قضاوت میخواهم داستان کوتاهی برای شما بگویم. روزی در یک قطاری پدر مسنی همراه با پسر جوانش در حال سفر بودند و همسفرانشان یک زوج جوان بودند. زمانی که قطار شروع به حرکت میکند، پسر جوان حین تماشای مناظر بسیار به وجد میآید و سرش را از پنجره کابین بیرون کرده و به پدر خود اشاره میکند و میگوید که پدر ببین که چطور تمام درختان و کوهها با ما در حال حرکت هستند. پدر هم فرزندش را تحسین میکند.
زوج جوان تعجب میکنند که چرا یک جوان بیست و چند ساله رفتارهای کودکانه دارد. مجدد پسر جوان از دیدن مناظر جدید به وجد میآید و زمانی که باران میبارد قطراتی که روی دستانش مینشیند را نگاه کرده و لمس میکند و ابراز احساسات میکند. در نهایت زوج جوان رو به پدر کرده و به او توصیه میکنند که پسرش را به یک پزشک متخصص نشان دهد.
پیرمرد هم در پاسخ به زوج جوان اطلاع میدهد که از بیمارستان برمیگردند چرا که پسر جوان نابینا بوده و تازه میتواند ببیند به همین علت است که دچار این هیجانات شده و احساساتش را به این شکل بروز میدهد. زوج جوان هم شوکه شده و از قضاوت بیجا و عجولانه خود شرمنده میشوند. در اینجا این جمله زیبا به ذهنم میآید که میگوید؛ از زندگی آموختم تا با کفش کسی راه نرفتم، راه رفتنش را قضاوت نکنم.
در مورد جهالت هم میبینیم که آقای مهندس در اکثر سیدیها و صحبتهایشان میگویند برای رهایی از دست نیرومندترین دشمن خودمان که جهل و ناآگاهی خودمان هست چهارده ثانیه سکوت میکنیم و به خداوند پناه میبریم. در نتیجه بدترین دشمن انسان همان جهل و نادانی خودش است که همراه اوست. انسانی که واقعاً جاهل و نادان باشد نه به خودش اجازه زندگی درست را میدهد و نه دیگران.
اگر بخواهیم به مراتب دانایی برسیم نیازمند زمان زیادی است تا بتوانیم روی خود کار کنیم تا بتوانیم به آن دانایی یا دانایی مؤثر برسیم. مثالی از جناب مهندس هست که میگویند اگر میخواهی یک ساله محصولت را برداشت کنی گندم بکار، اگر میخواهی ده ساله محصولت را برداشت کنی درخت گردو بکار و اگر میخواهی انسانی را تربیت کنی باید صد سال تلاش کنی تا بتوانی یک انسان را به خوبی تربیت کنی. پس اینجا میبینیم که انسان بودن به همین راحتی نیست که بگوییم من انسانم. باید تلاش کنیم و روی خودمان کار کنیم و آموزش ببینیم تا بتوانیم به دانایی برسیم. در نهایت در رابطه با قضاوت جملهای است که میگوید؛ اگر قضاوت شدی سکوت کن، خواستی قضاوت کنی باز هم سکوت کن، خودت باش، اثبات خود نیاز به دست و پا زدن ندارد!

مرزبانان کشیک: همسفر لیلا و مسافر قاسم
عکاس: همسفر غزل رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون اول)
تایپیست: همسفر الهه رهجوی راهنما همسفر نسرین (لژیون اول)
ویرایش و ارسال: همسفر نگین رهجوی راهنما همسفر عطیه (لژیون سوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
108