با عرض سلام و احترام خدمت عزیزان لطفاً مصاحبهای که با یکی از همسفران سایت نمایندگی امیر ترتیب دادهایم توجه شما را به آن جلب مینماییم.
همسفر مهسا به مدت ۱۰ ماه و ۳ روز به راهنمایی همسفر مریم و همسفر شهلا سفر کردند و در حال حاضر ۱ سال و ۷ ماه است که آزاد و رها هستند و مسافر ایشان هم به مدت ۴ ماه با آنتیایکس تریاک وارد کنگره شدند و به راهنمایی مسافر علی به روش DST و داروی درمان OT در حال سفر هستند، رشته ورزشی در کنگره ایروبیک و بدمینتون است و رشته ورزشی مسافر فوتبال است.
لطف کنید به ما بگویید چه جایگاههای خدمتی را در کنگره تجربه نمودهاید؟
به لطف خداوند در جایگاههای دبیر سیستم صوتی، رابط خبری لژیون سردار، مسئول گفتگو، عضو لژیون سردار و در حال حاضر در جایگاه کودکبانی خدمت میکنم.
لطفاً نحوه آشنایی خود را با کنگره۶۰ توضیح دهید؟
به واسطه یکی از اقوام که در این سیستم به درمان رسیده بودند؛ آشنا شدیم و همیشه حال خوبی داشتند باعث شده بود که دنبال دلیل آن باشیم و بعد از صحبتهایی با یکدیگر داشتیم از کنگره۶۰، روش درمان آن و آموزشهایی در همه ابعاد وجود دارد برای ما توضیح دادند و به لطف خداوند اذن ورود ما هم به کنگره داده شد.
اکنون به واسطه لژیون سردار با شما گفتگو ترتیب دادهایم، شما با چه دیدگاه و هدفی تصمیم به دنور شدن گرفتید؟
دلایل متعددی وجود داشت اما اصلیترین دلیل آن این بود؛ که در من گره بخشش وجود داشت و بهترین فرصت را جشن گلریزان کنگره۶۰ دیدم تا بتوانم با کمک لژیون سردار اقدام به باز کردن گره خود کنم و خدای خود را شاکرم که به من این توفیق خدمت داده شد همچنین از راهنما همسفر شهلا در این خصوص سپاسگزارم من را به این کار دعوت کردند و از مسافر خود که همیشه حمایتگر و مشوق من هستند، بینهایت سپاسگزاری میکنم.
با توجه به دستور جلسه قضاوت و جهالت آیا لحظهای بود که باعث شود شما از این عمل خیرخواهانه دوری کنید و عضو لژیون سردار نشوید؟
بله، در ابتدا وقتی وارد کنگره شدم؛ همانطور که در سؤال مطرح کردید از روی جهل و نادانی این لژیون را قضاوت کردم حتما پول آن بین خود اعضاء تقسیم میشود اما وقتی هدف تشکیل لژیون سردار را فهمیدم روز به روز مشتاقتر شدم و من هم عضو کوچکی از آن باشم، از آن جایی که همیشه مسائل مادی وجود دارد، پرداخت کردن سرداری با آموزشهایی از معلم بزرگ خود آقای مهندس حسین دژاکام کسب کردم توانست به وفای به عهدی که داشتم کمک بزرگی کند و در ادامه هم بر ترس و دلهرهی خود داشتم غلبه کردم.
به نظر شما چگونه میتوانیم در زندگی خود با دیگران عمل کنیم که دچار قضاوت نشویم؟
از حضرت عیسی نقل است که میگویند؛ « پر کاهی را در چشم دیگران میبینی اما چوبی که در چشم خود است را نمیبینی؟ » در گذشته در اکثر اوقات دیگران را قضاوت میکردم که این نشان از جهالت من داشت اما با آموزشهای کنگره۶۰ یاد گرفتم دوربین را روی خود زوم کنم و عیبهایی در وجود من است را پیدا کنم و دنبال راهحل برای رفع کردن آنها باشم و بدانم اگر دیگران آیینه تمام قد من هستند اگر چیزی در وجود شخصی میبینم یقیناً از همان نوع در وجود من وجود دارد پس به دنبال رفع عیوب خود باشم و بدانم تنها کسی میتواند قضاوت کند و حکمی بدهد قدرت مطلق است.
افرادی هستند که از نظر مالی، مشکلی ندارند اما برای کمک کردن و عضو شدن در لژیون سردار شک دارند، شما چه پیامی برای این عزیزان دارید؟
این خود افراد هستند و باید به این درک و بینش برسند تا بتوانند از مال خود بگذرند اما برای شخص من به این شکل بوده است در قبال چیزی که بخشیدم هرچند ناچیز ولی دریافتهای زیادی داشتم و اصلاً در تصوّر هم نمیگنجید هیچوقت به دنبال این نبودم که اگر فلانقدر ببخشم چیز دیگری جای آن دریافت کنم، باور قلبی به این موضوع دارم و در هستی هیچ چیز گم نمیشود.
از تأثیرات دستور جلسه قضاوت و جهالت در زندگی شخصی خود همراه با عضو شدن در لژیون سردار بگویید؟
این دستور جلسه، تلنگری سخت به من زد و اگر به هر دری میزدم تا به حال خوب دست پیدا کنم ولی نمیشد؛ به دلیل این بود که باید از جای غلط خود بلند میشدم و این کرسی را به کسی که باید در این جایگاه باشد، میسپردم و برای این که به آرامش برسم باید به تفکر سالم، گفتار سالم دقت کنم تا در ادامه کردار سالمی هم داشته باشم و گاهی باید برای بازپرداخت بدهی خود نهتنها جانی بلکه مالی هم خدمت کنم تا شاید بتوانم ذرهای از خسارتهایی را که به دیگران و محیط اطراف در اثر جهالت خود وارد کردم را جبران کنم که شاید چاره آن عضوت در لژیون سردار باشد.
آیا ما میتوانیم هر شخصی که در جایگاهی هست، قضاوت کنیم و حکم برای او صادر کنیم؟
خیر، زیرا اطلاعات و آگاهی ما ناقص و محدود است فقط با دیدن یک بعد از قضیه نمیتوان کل قضیه را فهمید برای این کار نیاز به تخصص، مهارت، آگاهی، دانش و وقت کافی نیاز داریم گاهی اوقات ما به اندازه یک وقت تنفس در دادگاه شخصی را مورد بررسی قرار میدهیم و برای او حکم صادر میکنیم، جملهای از امیرمؤمنان(ع) است که به مالک میگویند: « ای مالک! اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش مکن ، شاید سحر توبهکرده باشد و تو ندانی» و این جمله بیانگر این موضوع است؛ که هیچوقت نباید به کسی ظن بد ببریم یا در امور او دخالت کنیم چون در نهایت باعث قضاوت نابجا میشود.
شما پیام لژیون سردار را چگونه دریافت کردید و تصمیم به عضویت در آن گرفتید؟
همیشه از شنیدن کلمه گلریزان خوشحال میشدم، وقتی فهمیدم که در جشن گلریزان میشود کمک مالی کرد؛ از عمق وجود از خدا خواستم که بتوانم در این لژیون عضو شوم تا بتوانم سهمی کوچک به اندازه یک آجر در ساخت یک بنا از نمایندگی شهری که در آن زندگی میکنم داشته باشم، همانطور آقای مهندس میفرمایند: دیگران کاشتند و ما خوردیم، ما میکاریم تا دیگران بخورند»، در گذشته افرادی بودند که چراغ کنگره را برای ما روشن نگه داشتند تا به حال خوش برسیم الان وظیفه ما است که این امانت را برای آیندگان حفظ کنیم.
به عنوان صحبت پایانی اگر سخنی و پیامی را دارید برای ما بفرمایید:
خدای خود را شاکر هستم که در این بعد از زندگی کنگره سر راه من قرار گرفت تا بتوانم از آموزشهای ناب و عمیق آن برای افزایش آگاهی استفاده کنم، از بنیان محترم کنگره۶۰ آقای مهندس حسین دژاکام که برای من حکم یک پدر معنوی را دارند و خانواده عزیز و محترم ایشان بینهایت سپاسگزارم و قدردان زحمات این بزرگواران هستم، انشاءالله که خداوند طول عمر همراه با عزت، سربلندی و سلامتی به ایشان عطا کند از راهنمایان خود همسفر مریم و شهلا صمیمانه تشکر میکنم و دست این دو عزیز را میبوسم که اگر حال خوبی دارم به دلیل آموزشها و عشقی است که از آنها دریافت کردم، از شما و همه خدمتگزارن نمایندگی امیر خصوصاً عزیزانی که در عرصه سایت فعالیت دارند ممنون و متشکر هستم. ممنون بابت فراهم کردن زمینه این گفتگو همه شما عزیزان را به خدا میسپارم.
مصاحبهکننده: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر شهلا (لژیون دوم)
عکاس: همسفر نصیبه رهجوی راهنما همسفر شهلا (لژیون دوم)
ارسالکننده: همسفر فاطمه رهجو راهنما همسفر فاطمه لژیون سوم (نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی امیر اراک
- تعداد بازدید از این مطلب :
142