
سلام دوستان ابراهیم هستم یک مسافر. خدا را شکر و سپاس که توفیق داد تا در لژیون سیگار قرار بگیریم و آموزشهای لازم را دریافت کنیم و آنها را در مسیر زندگی خود به کار ببندیم. دستور جلسه این هفته مربوط به موضوع «قضاوت و جهالت» است.
در ابتدای سفر، شاید یک سفر اولی بگوید این مسائل چه ارتباطی با من دارد، اما باید دانست که همه انسانهایی که در مسیر اعتیاد قرار میگیرند، به دلیل جهالتی که داشتند چه در فکر، چه در عمل، و حتی به شوخی و تمسخر، دیگران را مورد قضاوت قرار میدادند. به مرور زمان، بسیاری از این قضاوتها به خودمان بازمیگردد، زیرا جهالت و جهل مکمل قضاوت هستند؛ یعنی قضاوت از نادانی و ناآگاهی ما سرچشمه میگیرد.
برای مثال، شخصی که میخواهد کسبوکاری راهاندازی کند، نیاز به پیشزمینههایی مانند تخصص و سرمایه دارد. در قضاوت نیز همینگونه است؛ کسی که قضاوت میکند، باید پیشزمینههایی داشته باشد که در واقع همان جهالت است. به همین دلیل است که در کنگره تأکید میشود ما را از جهل و ناآگاهی خود دور نگه داریم.
تصور کنید شخصی که روزانه یک میلیون تومان درآمد دارد، آن را صرف مصرف پنج گرم تریاک میکند؛ آیا این پیشزمینه جهل و جهالت نیست؟ این نوع جهالت باعث میشود فرد خودش را نبیند و دیگران را قضاوت کند، در حالی که کسی که دارای دانایی و آگاهی است، هرگز چنین رفتاری ندارد.
همانطور که آقای مهندس در نوشتارها بیان میکنند، هیچکس جز خود ما نمیتواند ما را از جهل و جهالت نجات دهد. چه در مسیر مثبت و چه در مسیر منفی، تنها با افزایش دانایی امکانپذیر است. باید علم و دانش خود را نسبت به جهل و نادانی افزایش دهیم. آقای مهندس در CD «نردبان» میفرمایند: «قاضی خود باشیم.» یعنی اگر کسی بتواند خودش را مورد قضاوت قرار دهد و قاضی اعمال و رفتار خود باشد، هرگز اجازه نمیدهد دیگران را قضاوت کند. به عبارت دیگر، «چاه و قبر برای خود نسازیم.»
تاریکی و سیاهی اعتیاد را جز خودمان برای خودمان به وجود نیاوردهایم. همچنین آقای مهندس میفرمایند که پیشزمینه جهالت و قضاوت، ابزارهایی مانند غیبت، گمان بد بردن و تجسس در امور دیگران است. بنابراین، برای رهایی از جهل و جهالت، باید ابتدا از انجام بدیها و ضدارزشها دوری کنیم.
به قول آقای مهندس: «تخریب من برابر است با میزان جهل و نادانی من.» این مسیر نیازمند استاد، راهنما و مربی است؛ مانند راه و روشی که در کنگره آموزش داده میشود. این روش، راه زندگی درست و سالم را به ما میآموزد.
اگر در مسیر جهل و جهالت راهنما نداشته باشیم، به قعر تاریکیها فرو خواهیم رفت. باید در مسیر روشناییها و ارزشها قرار بگیریم. در مثلث تغییر، تبدیل و ترخیص، تا انسان از مسیر ضدارزشها تغییر نکند و به مسیر ارزشها وارد نشود، هیچ تغییری رخ نمیدهد و اگر تغییر صورت نگیرد، تبدیل اتفاق نمیافتد و در تاریکی باقی میمانیم. با ورود به کنگره، از یک فرد مصرفکننده (معتاد) به مسافر تبدیل میشویم. با قطع مصرف مواد و استفاده از دارو، تغییراتی در ما ایجاد میشود تا با تلاش و همت خود، با گوش به فرمان بودن به راهنما، رعایت اصول، قوانین و حرمتهای کنگره و انجام سفر با کیفیت در مدت ۱۰ تا ۱۱ ماه، به مرحله تبدیل برسیم. در این مرحله، سیستم شبهافیونی بدن ما شروع به تولید و راهاندازی مجدد میکند و پس از آن ترخیص میشویم.
این مرحله نماد یک انسان آموزشدیده است که اکثر علوم زندگی را در همه امور کسب کرده و میتواند با آرامش خاطر زندگی کند و زندگیهای بهتری برای دیگران بسازد و آنچه را که آموخته به دیگران بیاموزد و به بشریت خدمت کند. همانطور که آقای مهندس بیان کردهاند، این راه هم ساده و هم دشوار است. انشاءالله بتوانیم خود را با این پستی و بلندیها وفق دهیم.
در پایان، درباره ارتباط یا قرار گرفتن در مسیر افرادی که ادعای منیت در دانایی و علم دارند، یا کسانی که در امور دیگران تجسس میکنند، غیبت میکنند و گمان بد به دیگران میبرند، توصیه میشود از آنها فاصله بگیریم. مسیر ما مشخص است و نباید از راه خود منحرف شویم، زیرا به ما و شما ارتباطی ندارد که دیگران راه اشتباهی را انتخاب کنند یا به دلیل جهل و نادانی مسیر خود را گم کنند. در کنگره آموزش میگیریم که راه را گم نکنیم و دوباره در مسیر تاریکیها و ضد ارزشها قرار نگیریم، زیرا باید آموزشها را در زندگی خود اجرا کنیم. از اینکه به صحبتهای من توجه کردید از همه شما سپاسگزارم.



تایپ: مسافر بهنام لژیون هفتم
عکاس: مسافر حمید لژیون سوم
ویرایش و ارسال: مسافر طاها لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
65