English Version
This Site Is Available In English

پیش‌نیاز قضاوت، گمان بد و تجسس است

پیش‌نیاز قضاوت، گمان بد و تجسس است

قضاوت به معنی قاضی بودن و جهالت به معنی جهل و نادانی است. این دو، رابطه مستقیمی با هم دارند. انسان هرچه نادان‌تر و جاهل‌تر باشد، در هر موردی بیشتر قضاوت‌ می‌کند و هرچه سطح دانایی انسان بالاتر باشد کمتر دیگران را قضاوت می‌کند. زمانی که دیگران را قضاوت می‌کنیم نه‌تنها در مسیر تزکیه و پالایش قرار نمی‌گیریم؛ بلکه این امر باعث می‌شود بصیرت و آگاهی که باعث دیدن معایب ما می‌شوند از بین برود.

همسفر محبوبه به همراه مسافر خود که بیش از ده سال مصرف‌کننده بود، با راهنمایی یکی از آشنایان، وارد کنگره شدند. چهارده ماه به روش DST با داروی OT و با راهنمایی راهنمایان محترم، مسافر حمید و همسفر زیبا سفر کردند و به لطف خداوند و دستان پر مهر آقای مهندس، هشت سال و نه ماه است که آزاد و رها هستند. رشته ورزشی ایشان بسکتبال و رشته ورزشی مسافرشان فوتبال است.

همسفر محبوبه راهنمای لژیون یک شعبه نائین هستند و اخیراً شال شیری‌رنگ ایجنتی را در پایان دوره این خدمت، تحویل داده‌اند. ایشان در تمام مدتی که برای خدمت در جایگاه راهنما و ایجنت به شهر ما آمده‌اند؛ به‌راستی الگوی مناسبی برای آموزش دستور جلسه «قضاوت و جهالت» بوده و هستند؛ زیرا کاربردی‌کردن عدالت، در جایگاه مسئول شعبه، کار سخت و خطیری است که انجام آن نیازمند دانش، معرفت و عمل سالم است و خانم محبوبه عدالت را با عشق و جدیت به انجام رساندند؛ آن هم به‌گونه‌ای که هرگز موجب رنجش هیچ‌یک از اعضا نشدند. به‌راستی که راهنمایان کنگره، شایسته‌ترین معلمان برای آموزش مفاهیم مهم زندگی هستند. اینک نظر شما را به این گفتگو جلب می‌کنم. لطفاً با ما همراه باشید.

استاد امین در سی‌دی «قضاوت» می‌فرمایند: «در مورد هر چیزی باید جاذبه‌ای وجود داشته باشد تا حس به وجود بیاید». به نظر شما چگونه می‌توانیم مثل آهن‌ربا حس خوب دیگران را جذب کنیم و حس خوب خود را به دیگران انتقال دهیم؟

اینکه ما بتوانیم گیرنده و فرستنده حس خوب باشیم با حرف امکان‌پذیر نیست، این رویداد در صور پنهان، طی یک فرایندی اتفاق می‌افتد. این فرایند سریع انجام نمی‌شود؛ زیرا انسان برای رسیدن به هر چیزی باید آموزش ببیند و به دانایی و آگاهی لازم برسد. برای حس خوب داشتن، باید بستر و زمینه‌ آن را در خود ایجاد کنیم؛ در واقع به ارزش‌های وجودی و درونی ما برمی‌گردد. اگر درون ما پر از کینه، حسادت و ترس باشد؛ مسلماً حس خوب نمی‌تواند در ما جریان پیدا کند که در ادامه، بتوانيم آن را به دیگران انتقال بدهیم و یا اینکه آن حس خوب را در درون خود درک کنیم.

انسان مجموعه‌ای از رذائل و فضائل است. خلقت انسان به‌گونه‌ای است که اگر شما به‌طرف ارزش‌ها بروید حس خوبی دارد و اگر حس خوب درون انسان باشد؛ قطعاً به دیگران نیز منتقل می‌شود. جهان بیرون، بازتابی از جهان درون ما است و ما نمی‌توانیم چیزی که در درون ما نیست و خود ما آن را حس نمی‌کنیم به دیگران منتقل کنیم. تنها راه برای داشتن حس خوب و سالم، تزکیه و پالایش است. طبق چرخه‌ وادی دهم، ما باید با تفکر سالم، ایمان سالم و عمل سالم به حس سالم برسیم.

لطفاً بفرمایید تفاوت بین فضولی و کاوش چیست؟ به نظر شما ندانستن بعضی از مسائل باعث نمی‌شود که ما از آرامش بیشتری برخوردار باشیم؟

فضولی؛ یعنی انسان در کارهایی که به او ربطی ندارد و در کارهای شخصی و خصوصی دیگران دخالت کرده و در مورد آنها اظهارنظر کند. فضولی از نادانی انسان‌ سرچشمه می‌گیرد و شخصی که نادان است این کار را انجام می‌دهد. فضولی مانع آسایش است. این کار باعث می‌شود ما هیچ‌‌وقت آسایش و آرامش نداشته باشیم؛ زیرا همیشه می‌خواهیم در کار دیگران تجسس کنیم و سرک بکشیم. آقای مهندس در سی‌دی «فضولی و آسایش» می‌‌فرمایند: «ما؛ حتی در مورد خود هم نباید فضولی کنیم و این کار درستی نیست»! فضولی در مورد خود؛ یعنی نقطه‌ضعف‌ها و عیوب خود را برای دیگران بیان کنیم.

کاوش؛ یعنی بررسی و تحقیق کنجکاوانه برای کشف یک موضوع خاص. کاوش هیچ نسبتی با فضولی ندارد. از دیدگاه این دستور جلسه می‌توان گفت کاوش یعنی راجع‌به مسائلی که در مورد خود من و عملکرد من است نظر بدهم، تفکر کنم و کارهای خود را بررسی کنم و ببینم کاری که انجام داده‌ام، آیا درست بوده است یا خیر؛ در واقع دوربین را به سمت خود برگردانم. کاوش بر عکس فضولی، از دانایی و آگاهی انسان سرچشمه می‌گیرد. کاوش یعنی خودشناسی، یعنی من خود را بررسی کنم و خواستار پیداکردن عیوب خود بوده و در صدد برطرف‌کردن آنها باشم.

بله! قطعاً همین‌طور است؛ زیرا ندانستن برخی از مسائل می‌تواند به نفع ما و باعث آرامش و آسایش ما باشد؛ البته اینجا ندانستن مسائل منفی و مسائلی که به ما مربوط نمی‌شود را عرض می‌کنم. همیشه باید این سؤال را از خود بپرسیم که چه لزومی دارد که من بدانم، به چه دلیلی باید بدانم و چه چیزی را باید بدانم؟ برای خود یک خط قرمزی را مشخص کنیم و به قول استاد سردار، نیروهای خود را به باتلاق نریزیم.

به نظر شما چگونه با آموزش می‌توان به مرحله‌ای از دانایی رسید که حتی در ذهن خود نیز؛ ديگران را قضاوت نکنیم؟

برای رسیدن به این مرحله که کار بسیار سختی است، آموزش به‌تنهایی کافی نیست؛ زیرا آموزش، یکی از اضلاع مثلث دانایی است و در این زمینه ما باید هر سه ضلع این مثلث (تفکر، تجربه، آموزش) را در خود ارتقاء بدهیم. جهان ذهن، قدرت زیادی دارد و ما زمان زیادی را در جهان ذهن خود سپری می‌کنیم. ما به‌راحتی می‌توانیم همه چیز؛ حتی چیزهایی که در جهان بیرون وجود ندارند را در جهان ذهن خود بسازیم! ذهن انسان مثل یک سیاه‌چاله می‌ماند که همه چیز را جذب می‌کند و هیچ‌چیز نمی‌تواند از ذهن انسان فرار کند. این‌که ما ذهن خود را کنترل کنیم و مراقب ورودی و خروجی آن باشیم کار آسانی نیست!

زمانی که خواسته‌‌های نامعقول مثل قضاوت وارد ذهن ما شود، نمایندگان آن خواسته‌های نامعقول، ما را به سمتی که خود آن‌ها دوست دارند می‌کشند. پیش‌نیاز قضاوت، گمان بد و تجسس است. اگر در امور دیگران تجسس نکنیم در نتیجه، قضاوتی در کار نخواهد بود. برای آرامش ذهنی، ما باید پارامترهای وادی پنجم را کاربردی کنیم و همین‌طور مراقب گفتگوها و نجواهای درون خود باشیم.

به فرموده استاد امین، زمانی که در ذهن خود، دیگران را قضاوت می‌کنیم گویی موشک‌هایی را به‌طرف دشمن پرتاب می‌کنیم. لطفاً برای ما بیان کنید، موشک‌های قضاوت از چه چیزهایی تشکیل شده‌اند؟

این موشک‌ها از حس‌های منفی مثل کینه، منیت، ترس، ناامیدی، نفرت و... تشکیل شده‌اند که همه این‌ها به جهل و نادانی انسان برمی‌گردد.

به استناد سی‌دی «عدالت»؛ اصولاً انسان فکر می‌کند که عدالت؛ یعنی اگر کسی به من ظلم کرد، آن ظلم به او بازگردد؛ اما اگر من ظلم کردم و به من بازگشت، عدالت نیست! لطفاً باتوجه‌به آرم کنگره۶۰ به ما بگویید عدالت چیست؟

آرم کنگره۶۰ از سه ضلع معرفت، عمل سالم و عدالت، تشکیل شده است. ما باید اول شناخت، آگاهی و معرفت کسب کنیم تا بتوانیم عمل سالم را تشخیص بدهیم و سپس عدالت را برقرار کنیم. در حقیقت ما در پرتوی عمل سالم است که به عدالت می‌رسیم. انسان‌ها اصولاً عدالت‌طلب و عدالت‌خواه هستند. اکثر انسان‌ها آنچه به نفع خود آن‌ها باشد را عدالت می‌دانند؛ اما طبق آموزش‌های کنگره، عدالت؛ یعنی تعادل؛ یعنی هر چیزی در جای درست خود قرار داشته باشد.

گفته می‌شود؛ اگر می‌خواهی فردی را قضاوت کنی؛ باید کمی با کفش‌های او راه بروی! انسان جاهل آنچه را با چشم می‌بیند، باور دارد. لطفاً در مورد این جملات آنچه به ذهن شما متبادر می‌شود را برای ما بیان کنید؟

این‌که من چه چیزی را ببینم و چیزی را که می‌بینم، باور کنم، بستگی به دانایی و نوع نگاه من دارد. درواقع، این یک فرمان ذهنی است که من به خودم می‌دهم که نکات مثبت را ببینم یا نکات منفی را ببینم و هنگامی که با فردی روبرو می‌شوم، فقط روی نقاط مثبت تمرکز کنم و نقاط مثبت او را ببینم یا برعکس؛ فقط روی نقاط منفی او متمرکز شوم. درواقع؛ اگر ورودی‌های ذهن خود را زیبا کنم، قطعاً خروجی‌های ذهن من نیز زیبا خواهند شد! باید همیشه این مسئله را در ذهن داشته باشیم که ما ظاهر افراد و موضوعاتی که با آنها روبرو می‌شویم را می‌بینیم و از باطن و صور پنهان آنها بی‌خبر هستیم و اطلاعی نداریم.

در وادی چهاردهم آمده است که اگر ما به خوب‌ترین انسان‌ها با دید منفی نگاه کنیم قادر هستیم در آنها ایرادهای زیادی پیدا کنیم و برعکس؛ اگر به بدترین انسان‌ها با دید مثبت نگاه کنیم، می‌توانیم در آنها نکات مثبت را پیدا کنیم! انسان‌ها شناخت واقعی از خودشان ندارند چه برسد به آنکه بخواهند در مورد دیگران قضاوت کنند! اطلاعات، علم و آگاهی هیچ‌کس جز خداوند، نسبت به افراد و مسائل مختلف، کامل نیست که بتواند آنها را قضاوت کند.

ما انسان‌ها در هر لحظه در حال دادوستد هستیم؛ یعنی چیزی را می‌دهیم و همان چیز را دریافت می‌کنیم. زمان و انرژی که ما اکنون خرج می‌کنیم، برای چه هدفی و کجا خرج می‌کنیم و در نهایت چه نتیجه‌ای برای ما دارد؟ باید همیشه این مسئله‌ را در نظر داشته باشیم که قاضی فقط خداوند است که آگاه و دانا بر همه عالم است و ما زمانی می‌توانیم در آرامش زندگی کنیم که فرمان‌های الهی را اجرا کنیم. بیت شعری از حافظ بزرگ مصداق این حقیقت است که می‌فرمایند:

        کمال سر محبت ببین، نه نقص گناه
      که هر که بی‌هنر افتد، نظر به عیب کند.

کلام آخر...

خداوند را شاکر و سپاسگزارم که مسیر کنگره برای من باز شد و همچنین سپاسگزار آقای مهندس و خانواده محترم ایشان هستم که این بستر را فراهم کردند که علم زندگی‌کردن را آموزش بگیریم و به ما اجازه خدمت و آموزش دادند تا از این فرصتی که در اختیار ما قرار داده شده است، نهایت استفاده را ببریم و قدر زندگی را بدانیم که معجزه حیات خود حیات است! از شما مصاحبه‌کننده محترم و خدمتگزاران محترم سایت سپاسگزارم که این گفتگو را ترتیب دادید. موفق باشید.

مصاحبه‌کننده و طراح سؤالات: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر مینا (لژیون دوم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر طاهره
ارسال: راهنما همسفر افسون نگهبان سایت
همسفران نمایندگی نائین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .