ششمین جلسه از دوره سیوهشتم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی فردوسی مشهد به استادی مرزبان همسفر نسرین، نگهبانی همسفر زهرا و دبیری همسفر اعظم با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» روز دوشنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
امیدوارم حال دلتان خوب باشد من هم با وجود شما عزیزان خوب هستم. از راهنمایم همسفر تکتم و مرزبانان همسفر نعیمه و همسفر بهاره تشکر ویژه دارم که مرا لایق دانستند تا در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم. دستور جلسه امروز قضاوت و جهالت است. در جهالت ما نیاز به هیچچیز نداریم؛ حتی هزینه و زمانیکه بهدنبال آن ترس، منیت و ناامیدی هم میآید، درواقع حرص، بخل و خرافات از میوههای جهالت هستند.
ریشه جهالت جهل و نادانی است برای مثال: یک فرد مصرفکننده از سر ناآگاهی به مصرف مواد روی میآورد؛ اما با آموزش جهانبینی، به سمت ارزشها رفته و از ضد ارزشها خارج میشود. خداوند وقتی انسان را آفرید، اختیاراتی مانند: قضاوت به او داد که حتی برای سادهترین مسائلی مثل کنگره بروم یا نروم، فلان کار را انجام بدهم یا ندهم یا در زندگی افراد دخالت و قضاوت کنم استفاده میکند که همین موضوع باعث میشود که بین دو راهیها قرار بگیریم.
مشکل ما این است که میپنداریم وقتی در مورد خودمان قضاوت میکنیم، کاری عادی کردهایم؛ اما زمانی که در مورد دیگران این عمل را انجام میدهیم، بسیار مشکلساز میشود، در اینجا جهالت وارد عمل میشود؛ زیرا ما از سر نادانی وارد تجسس و قضاوت میشویم؛ اما اگر بدانیم این اعمال درست نیست هیچموقع وارد ضد ارزشیها نمیشویم.
باید دوربین را از روی زندگی دیگران برداریم و بر روی خودمان تمرکز کنیم؛ زیرا فکر میکنم این بهتر باشد، چراکه این زندگی را ما درست کردهایم و کسی دخیل نبوده است. وقتی ما کاری را انجام میدهیم، چه غلط یا درست نباید بگوییم دیگران مقصر آن هستند؛ پس بهتر است بدانیم این انگشت اشارهای که به سمت فرد دیگری میگیریم سه انگشت دیگر به طرف خود ما است و اگر ما این را در نظر بگیریم، بهتر میتوانیم زندگی کنیم.
انسان هرچه جاهلتر باشد در اموری که به او ربطی ندارد بیشتر دخالت میکند، در صورتیکه با شنیدن یک حرف یا دیدن یک موضوعی نباید قضاوت کنیم. قضاوت کردن شامل سه رکن اساسی جمعآوری اطلاعات، پالایش آنها، نتیجهگیری و اجرای حکم که آن هم دست ما نیست. وقتی فکر کنیم میبینیم که قاضی خداوند است، هرچه فرمان دهد ما باید اطاعت کنیم.
متأسفانه من اشتباهات زیادی در زندگی داشتهام که نمونهای را برایتان بازگو میکنم. دختر من با سن کم ازدواج کرد که خود مسبب آن شدم در حالیکه مسافر من اصلاً راضی نبود و میگفت: هنوز دخترمان کم سن و سال است و زمان ازدواج او نیست؛ ولی خیلی عجول بودم و برای ازدواج او پافشاری میکردم؛ اما مشکلات زیادی در پس این ازدواج برایمان پیش آمد، مثلاً او تعصبی و بدبین بود که دخترم به من میگفت؛ تو مرا در این گود انداختی؛ ولی در هرصورت من، همسر و زندگیام را دوست دارم و تلاش میکنم که همهچیز را درست کنم، هنوز هم مشکلات و سختیهایی در زندگی دارد؛ خدا این دختر را برای من نگاه دارد و بچههای شما را هم حفظ کند، اما چیزی به من نمیگوید و محافظهکار است.
زمانیکه فرزند اول او به دنیا آمد، به بیمارستان رفتم، به هر کسی که میگفتم من مادر این دختر هستم باور نمیکردند؛ چون سن کمی داشتم و فکر میکردند خواهر هستیم. افرادی در روستای ما میگفتند: داماد شما مقصر است؛ اما من میگفتم؛ ما هم مقصر هستیم، مشکل از ما هم بوده و هیچموقع دیوار را یک رویه کاه گل نکردم. من شاید در گذشته دلیل و مقصر مشکلات زندگی خود را دیگران میدانستم؛ ولی در حال حاضر از وقتی به کنگره آمدهام فهمیدهام که هر چه به سرمان میآید از خوشی و ناخوشی به دست خودمان است.
اهداء لوح تقدیر به اعضاء لژیون سردار

رهایی ۴۰ سیدی همسفر اکرم و همسفر مهدیه رهجویان راهنما همسفر مريم (لژیون نوزدهم)
رهایی ویلیام همسفر حدیث و همسفر ملیحه رهجویان راهنما همسفر مریم
مرزبان کشیک: همسفر بهاره
تایپیست: همسفر فائزه رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون نوزدهم)، همسفر مریم رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون شانزدهم)
عکاس: همسفر حدیث رهجوی راهنما همسفر نرگس (لژیون چهاردهم)
ارسال: همسفر الهام رهجوی راهنما همسفر رؤیا (لژیون هشتم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی فردوسی مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
293