دوازدهمین جلسه از دوره پنجم کارگاهای آموزشی عمومی مسافران و همسفران نمایندگی آبیک با استادی پهلوان محترم مسافر صامت، نگهبانی مسافر رضا و دبیری مسافر محمود با دستورجلسه «حرمت کنگره ۶۰، چرارابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ممنوع است.» در روز پنجشنبه 13 تیر ۱۴۰۴ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
تشکر میکنم از ایجنت محترم شعبه و گروه مرزبانی و تمامی شما دوستان عزیز که باعث میشوید این گردهمایی و این دور هم بودنها را تجربه کنیم، ما در کنگره ۶۰ آموزش نمیدهیم بلکه آموزش میگیریم. من وقتی صبح بیدار میشوم و حرکتی انجام میدهم که به کنگره بیایم و روی این صندلی بنشینم قبل از اینکه احساس کنم به عنوان یک راهنما آموزش میدهم به این فکر می کنم به عنوان یک رهجوباید آموزش بگیرم.
ما فقط به یکدیگر یادآوری میکنیم که مهندس میگوید خوبی خوبه و بدی بد؛ اینها نمیتواند چیزی را به ما یادآوری کند مگر اینکه الگوهای کنگره ۶۰ که بزرگترین الگوی ما جناب مهندس هستند. خب از ما سوال میپرسند که چرا این روابط در کنگره ۶۰ ممنوع است و میگوید که من میدانم که ممنوع است اما سوال میپرسم چرا؟ چه چیز باعث میشود که یک رابطه کاری یا یک رابطه مالی بیرون از کنگره ممنوع شود؟
ما بچههای کنگره وقتی به این حریم امن ورود میکنیم میگویند کنگره ۶۰ مکان مقدس و امنی میباشد که هر شخص باید با ورود در این مکان حرمت آن را حفظ کند. اینجا وقتی کسی از این پلهها پایین میآید و ورود میکند به دو قسمت تبدیل میشود یک قسمت خوبی و دیگری قسمت بدی؛ ما بچههای کنگره قسمت بدی را بیرون این در جا میذاریم با قسمت خوبی به اینجا ورود میکنیم و این است که باعث میشود در کنار یکدیگر احساس آرامش کنیم، چه همسفر و چه مسافر در کنار یکدیگر در این مکان احساس آرامش میکنیم.
من قبل از آمدنم به کنگره یک مصرف کننده بودم که با سایه خود هم قهر بودم وقتی به کنگره ورود کردم یک عالمه رفیق پیدا کردم، چرا؟ چون با قسمت روشن یکدیگر برخورد میکنیم، چون به ما اجازه نمیدهند که حرف نامربوط بزنیم، حرف نامربوطی بخواهیم بزنیم میگویند هیس اینجا کنگره است اما وقتی بیرون از این در میرویم آن قسمت تاریکها منتظر ما هستند و با یکدیگر برخورد میکنند و همان باعث میشود که من یا برادران لژیونیام از کنگره فاصله بگیرند.

قسمت دیگر حرفهای من برمیگردد به لژیون سردار، لژیون سردار لژیونی است که بین دیگر لژیونهای کنگره ۶۰ قد علم کرده است. ما دیدهایم که بعضی از بچهها میگویند لژیون سردار لژیون پولدارهاست وقتی چنین بحثی در یک شعبه به راه بیافتد باید یک فهم زیادی در آن شعبه موج بزند. بیرون از این در میگویند تمامی بچههای کنگره مواد میزنند یا میگویند بچههای کنگره همه سیگاری هستند آری حرفهای آنها درست است. یک زمان بچههای کنگره سیگاری بودند یا موادی بودند اما وقتی سر لژیون مواد می نشینند با پلههای ۲۱ روزه تیپر میشود و خود را نم نم رها یافته حساب میکنند یا لژیون سیگاره همانطور اما اینکه میگویند لژیون سردار لژیون پولدارهاست کاملاً در اشتباهند لژیون سردار لژیون فقیران است.
ما باید یاد بگیریم که چگونه بیرون از این در از این لژیونها استفاده کنیم و کاربردی کنیم این صحبت آخر را بکنم و حرفم را ببندم. چیزی که فکر تو را تبدیل به باورت کند نیاز به یک کارت سوخت دارد. ما اگر کارت سوخت نداشته باشیم بنزین به ما نخواهند داد و آن کارت سوخت ما در لژیون سردار است؛ باید بلیطش را بگیریم مثل بلیط هواپیما یا قطار باید بیاییم و کارت بکشیم من بارها گفتم وقتی یک گوسفند را ذبح میکنند آن گوسفند لذت میبرد چون نفسش ارتقا پیدا میکند آن گوسفند زمانی عذاب میکشد که وقتی ذبحش میکنند دست و پای او را میبندند و نمیتوانند دست و پا بزند ما اینجا باید آموزش بگیریم که بیرون از این در اگر حرف زشتی شنیدیم دست و پای خود را ببندیم و این بزرگترین نکته کنگره ۶۰ است. از اینکه به صحبتهای من گوش کردید خیلی از شما متشکرم.
تایپ: مسافر علیرضا (لژیون یکم)
ویراستاری و ارسال مطلب: مسافر علی (لژیون یکم)
- تعداد بازدید از این مطلب :
86