English Version
This Site Is Available In English

دستور جلسه حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ۶۰ ممنوع است؟

دستور جلسه حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ۶۰ ممنوع است؟

ششمین جلسه از دوره دهم کارگاه‌های آموزشی عمومی مسافران و همسفران کنگره ۶۰ نمایندگی خیام نیشابوری با استادی مسافراسماعیل و نگهبانی مسافرروح ا... و دبیری مسافرامیر با دستورجلسه حرمت کنگره ۶۰، در تاریخ 12 تیرماه 1404 رأس ساعت  17 آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:سلام دوستان اسماعیل هستم مسافر. خداوند را شاکر و سپاسگزارم که یک بار دیگر قسمت شد زیر سقف کنگره در جمع دوستان با محبت قرار بگیرم و آموزش بگیرم و خدمت کنم .ممنونم از ایجنت محترم ،راهنمای لژیون نهم آقا بهروز که این اجازه رو به من دادند تا در این جایگاه قرار بگیرم و در کنار شما دوستان آموزش بگیرم .دستور جلسه حرمت کنگره ۶۰، چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ۶۰ ممنوع است؟ از زمانی که کنگره ۶۰ تاسیس شد از همان روزهای اول اولین قدمی که آقای مهندس برداشتند حرمت کنگره ۶۰ بود در هر جلسه دو بار حرمت توسط نگهبان خوانده می‌شود برای من مسافر،این نشان دهنده اهمیت حرمت و قوانین می‌باشد،اگر امروز کنگره ۶۰ توانسته این مسیر سبز را با سرعت رو به جلو حرکت کند دلیلش رعایت کردن حرمت و قوانین توسط مسافران و همسفران و اعضای کنگره ۶۰ است .ممنونم از آقای مهندس و خانواده محترمشان این بستر را آماده کردند برای اینکه من مسافر بیایم زیر این سقف و روی این صندلی بنشینم آموزش بگیرم و خدمت کنم.حرمت از حریم می‌آید،من مسافرآمده‌ام کنگره آموزش بگیرم اگر بخواهم از خودم بگویم من آدمی بودم که نه گفتن بلد نبودم تمام مشکلات من از ناتوانی در نه گفتن بود.

چیزی که توانست مرا در کنگره محکم و استوار نگه دارد در همان ماه اول حرمت‌ها بودند باعث شد بتوانم به داداش لژیونی‌هایم بگویم تلفن دادن ممنوع است رفت و آمد خانوادگی ممنوع است بیرون رفتن با داداش لژیونی ممنوع است دستم را باز کرد تا بتوانم نه گفتن را تمرین کنم و در بیرون از کنگره کاربردی کنم باز هم جای شکر وسپاس دارد .اولین چیزی که آقای مهندس در حرمت‌ها نوشته‌اند این است که کنگره مکان مقدس و امنی است،شاید برای من مسافر این سوال پیش بیاید که کنگره کجایش مقدس است؟کجا از اینجا مقدس‌تر که من مسافر در جهل و نادانی در تاریکی و در عمق ناامیدی و مشکلات من را بتواند ذره ذره از این ناامیدی و مشکلات بیرون بیاورد جا از این مقدس‌تر کجا از اینجا امن‌تر می‌توانید پیدا کنید؟ بعد از مکان مقدس و امن که آقای مهندس عنوان می‌کنند اولین کلمه‌ای که در حرمت‌ها نوشته شده است دروغ گفتن است پایه و اساس تمام مشکلات من مسافر دروغ گفتن هست ،ما در کنگره آموزش می‌گیریم تا بتوانیم موادمان را پله پله کمتر کنیم و از ضد ارزش‌ها دوری کنیم اگر بتوانم دروغ گفتنم را ذره ذره کم کنم خیلی از مشکلاتم حل می‌شود و به صلح و آرامش می‌رسم.علیه شخصی سرزنش کردن: مهندس بارها اعلام کردند تنها چیزی که مرا ناراحت می‌کند سرزنش کردن است چیزی که مرا بیشتر از همه ناراحت می‌کند کسی بیاید در مورد کسی سرزنش کند اگر با کسی موردی یا مشکلی دارم شخصاً خودم به ایشان مراجعه کنم بدون اینکه پشت سرش صحبت کنم با خودش صحبت کنم و سریع آن مشکل برطرف می‌شود .حرف یکدیگر را قطع کردن: من در کنگره آموزش می‌گیرم که زمانی که کسی در حال مشارکت است من حق قطع کردن صحبتش را ندارم حتی بر اساس احساسات خواسته باشم بهش محبت کنم کنگره به او زمان داده می‌تواند مشارکت کند اگر بغضی گرفته یا اگر خوشحالی دارد یا اگر حرفی سخنی دارد،عزیزان قدیمی‌تر میدانید وبچه‌هایی که جدیدتر وارد کنگره شده‌اند ندانند که نباید صحبت را قطع کنند بر حسب اتفاق خواسته باشند کمک کنند یا دست بزنند و تشویقش کنند نه،چنین چیزی ما در کنگره نداریم تا زمانی که مشارکت قطع نشده هیچکس اجازه ندارد وارد حریم زمان مشارکت کننده شود
الفاظ ناشایست بیان کردن،در جلسه بدون اجازه سخن گفتن: چقدر واقعاً زیبا و قشنگ این تفکر ناب آقای مهندس،در این وضعیت اجتماعی کشور ما که تمام خانواده‌ها تمام فامیل در بحث سیاسی درگیرند ‌حالهایشان بالا و پایین می‌شود اینجا در حرمت‌های کنگره گفته‌اند هیچ بحث سیاسی ما داخل کنگره نداریم چه اصلاح طلب و چه اصولگرا و هر فرقه دیگری ا آمده‌ایم اینجا دور هم جمع بشویم با ابراز محبت و آموزش گرفتن به صلح و آرامش برسیم .بدون اطلاع و هماهنگی هرگونه پولی را دریافت و یا پرداخت کردن: من میرم داخل کلینیک داداش لژیونیم یکی از بچه‌های شعبه آمده دارو بگیرد بر حسب دلسوزی پول دارویش را حساب می‌کنم و هفته بعد یا پولش را ندارد همین عمل من باعث می‌شود تا از کنگره پرت بشود.حتی داداش لژیونی،حتی نزدیک ترین دوست من،داخل شعبه یا کلینیک من اجازه ندارم پول دارویش حساب کنم یا پولی به او قرض بدهم و بر حسب دلسوزی به او کمک کنم این از حرمت‌های کنگره ۶۰ هست ه برای من مسافر عنوان می‌ کند.لباس و پوشش نامناسب: اگر ما اینجا دور هم یک صلح و آرامشی داریم این صلح و آرامش بر اساس یک دستی ماست،لباس سفید و مرتب باز هم از تفکر ناب آقای مهندس است.بدون مجوز راهنما تلفن دادن یا تلفن گرفتن: من امروز شعبه نیامده‌ام زنگ می‌زنم داداش لژیونیم که شعبه چه خبرهر اتفاقی افتاده دوست داشتی بیا در جلسه شرکت کن ببین چه آموزش‌هایی داده شده است .اگر راهنما لطفی به من می‌کند تلفن من را جواب می‌دهد بر حسب وظیفه‌اش نیست در هفته سه روز جلسه برگزار می‌شود،اگر من مسافر مشکلی دارم یا کاری برایم پیش آمده است می‌توانم یادداشت برداری کنم،و در روز جلسه به راهنمایم مراجعه کنم تا از او مشاوره و کمک بگیرم .مورد دیگری که مد نظر بنده هست،بنده خودم شخصاً ماه اول که وارد کنگره شدم خیلی برایم جالب بود که این حرمت‌ها و این قوانین کنگره ۶۰ چقدر به زیبایی در حال انجام است،از کجا متوجه این شدم؟از خدمتگزاران کنگره ۶۰ از ایجنت مرزبانان و نگهبانان نگاه می‌کردم که چگونه با حرمت‌ها و قوانین پیش می‌رفتند.در ادامه تشکر می‌کنم از همه خدمتگزاران از آقای مهندس از ایجنت محترم شعبه خیام نیشابوری مرزبانان که خدمت کردند تا من مسافر بتوانم به این صلح و آرامش برسم و در کنار شما باشم ممنون که با سکوت زیبایتان به حرف‌های من گوش کردید.


عکاس: مسافر هادی ( لژیون چهارم)
تایپ: مسافر علی (لژیون یکم)
بارگذاری: گروه خبری و سایت شعبه خیام نیشابوری

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .