هفتمین جلسه از دوره اول لژیون سردار کنگره ۶۰ نمایندگی ارم (کرج) با استادی پهلوان مسافر حامد، نگهبانی مسافر احسان و دبیری مسافر باقر، با دستور جلسه آداب معاشرت ادب و بی ادبی تعادل و بی تعادلی در روز پنج شنبه 22 خرداد ماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حامد هستم مسافر
در جمع شما بودن برای من افتخار بزرگیست. از همان لحظهای که تماس گرفتم و اعلام کردم که میخواهم حضور پیدا کنم، هدفم این نبود که صرفاً مطلبی بگویم؛ واقعاً چیزی برای گفتن نداشتم. تمام آنچه باید گفته شود، همانهاییست که در سیدیهای آقای مهندس مطرح شده. من بیشتر به این دلیل آمدم که بودن در جمع شما برایم خوشایند است. شاید بتوان گفت صحیحترین و نزدیکترین حس را نسبت به کنگره، در همین جمع تجربه میکنم.حضورم را مدیون محبتهای آقای زرکش و افتخار آشنایی با احمد آقا هستم. از جلسات سردار در ساختمان اسلامزاده (که پیشتر ساختمان پلاس بود) تا امروز که در پلاک ۲۰ در ساختمان احسانزاده هستیم، خدا را شکر، حرکتی از آنجا آغاز شد که نهتنها برای خود من، بلکه برای بسیاری از عزیزانی که در این جلسات حضور داشتند، نقطهی جهش و رشد بود. برای شخص من، آموزشهایی که از آن جلسات دریافت کردم، بسیار ارزشمند بود.هرچند از قبل در کنگره حضور داشتم، لژیون داشتم، اما از زمانی که حضورم در جلسات سحر جدی شد، نگاه من به کنگره تغییر کرد. خیلی از ما زمانی وارد کنگره میشویم که هدفمان هنوز کمی نامشخص است. اما از جایی به بعد، اگر مراقب نباشیم، ممکن است جهتگیریمان را گم کنیم. لژیون سردار برای من مثل قطبنمایی بود که کمک کرد در مسیرم بمانم و به همین دلیل، بینهایت از خداوند سپاسگزارم.
راجع به دستور جلسهی امروز، که در مورد صداست، نمیدانم صدای من بهخوبی میرسد یا نه، ولی اگر اشکالی ندارد، همینطور ادامه میدهم.موضوع اصلی دستور جلسه دربارهی «سرمایه اجتماعی» است. این سرمایه فقط محدود به کنگره نیست. من و حامد، هر کدام در زندگیمان سرمایههای اجتماعی خاص خودمان را داریم؛ همان افرادی که به ما اعتماد دارند، چه در کنگره و چه خارج از آن. اگر شغلی یا حرفهای داریم، یا حتی کسبوکاری، این ارتباطات، اعتمادها، و حسن رابطههاست که به ما کمک میکند موفق شویم.در تجربهی کاری خودم دیدم که کسانی که روابط عمومی قوی دارند و بلدند با دیگران ارتباط بگیرند و از کلمات مناسب استفاده کنند، بهتر میتوانند کسب درآمد کنند. من یاد گرفتم که اگر امسال در جایگاهی هستم، باید تلاش کنم سال آینده جایگاه بالاتری در خدمت پیدا کنم. و این امکانپذیر نیست مگر با آموزش، رشد، و پیدا کردن تعادل.به یاد دارم روزی را که برای اولین بار در گلریزان شرکت کردم، واقعاً باور نمیکردم بتوانم ۵ میلیون تومان کمک کنم. اما در لژیون سردار کنار عزیزانی نشستم که در حوزهی کار، درآمد، و روابط انسانی آموزشدیده بودند. من هم در کار خودم این آموزشها را اجرا کردم و نتیجه گرفتم.
یکی از مهمترین مفاهیمی که در این جلسه یاد میگیریم، تعادل است. همیشه با خودم فکر میکنم نقطهی تعادل من کجاست؟ سال قبل پهلوان شدم، امسال باید چه کنم؟ زمان خیلی زود میگذرد، و اگر بخواهم کاری انجام دهم، باید از حالا آماده باشم. این نقطهی تعادل نه باید باعث بههمخوردن زندگیام شود، نه از مسیر کنگره دورم کند. پیدا کردن این نقطه، برای من خیلی مهم است. نه با حساب و کتاب، نه با فرمول؛ بلکه با حس درونی. یادم هست یکبار که به لژیون سردار آمدم، تنها داراییام یک انگشتر بود. همان را نذر کردم، چون دلم با آن بود. همان حس، برایم جواب داد. نه حسابوکتاب. این نقطه، همان تعادل است. گاهی با ترس و نگرانی همراه است که نکند نتوانم انجامش دهم، ولی همان ترسها مسیر رشد هستند. حرف دیگرم دربارهی ادب است. وقتی دربارهی سرمایه اجتماعی صحبت میکنیم، باید به یاد داشته باشیم که در کنگره هم سرمایههایی داریم: راهنما، لژیون، حسهایی که از شنیدن سیدیها دریافت میکنیم. حفظ این ارتباطات، خودش نوعی ادب و احترام است. در زورخانهها رسم است که آدم باید با احترام وارد شود. در کنگره سقف بلند است، ولی باید با دل دولا شد. در مقابل راهنما، در مقابل کسی که روز اول به من قوت قلب داد که نترسم و وارد خدمت شوم، همیشه سر تعظیم فرود میآورم. اگر شال پهلوانی امروز به من داده شده، میدانم لیاقتش را ندارم، اما اگر این اجازه به من داده شده، باید با ادب از آن استفاده کنم. کنگره فرصتی به من داد که احیا شوم، دوباره سرپا بایستم، درآمد داشته باشم، و خدمت کنم. اگر این فرصت را با بیادبی پاسخ دهم، اسمش چیز دیگریست، نه بخشش.من از همان روزهای ابتدایی که این شعبه راهاندازی شد، پیگیر اخبارش بودم، توی سایت دنبال میکردم. به همهی عزیزانی که در راهاندازی این نمایندگی نقش داشتند تبریک میگویم. واقعاً خوشحال میشوم که میبینم چنین فضایی برای منطقه فراهم شده. آرزو میکنم امسال گلریزان بسیار خوبی پیش رو داشته باشیم و افراد بیشتری بتوانند در بخش مالی خدمت کنند. امیدوارم این نمایندگی بهزودی صاحب زمین و مکان مستقل خود شود.
ممنونم که به صحبتهای من گوش دادید.

عکس : مرزبان خبری
تایپ و بارگزاری: مسافر باقر
- تعداد بازدید از این مطلب :
58